شعرِ بدخشان

۲۰ میزان (مهر) ۱۳۹٣

بدخشان را زیبایی ها وخوبی های بسیاری است. مردمی شاعر پیشه، هنرمند و هنر دوست و فضلای نامدار دارد؛ شاعران، حکیمان و دانشمندان و سیاست مداران بزرگی را درآغوش خود پرورده است. کوه هایش معدن گنج و زر، لعل و یاقوت و زمرُد و طلا درسینه پنهان دارد. بقول حکیم عمر خیام «ای خاک اگر سینه ء تو بشگافند / بس گوهرِ قیمتی که درسینهء توست» اما در طی سده های اخیر و در نشیب و فرازِ تاریخ، از چشم حکمرانان روز گار افتاده و از کاروان تمدن عقب  نگهداشته شده است مگر منصفانه است که جغرافیایی با چنین گنج های درسینه پنهان از چشمِ روزگار دور نگهداشته شود؟ بدخشان، نه تنها پیوسته جورِ استخوانسوزِ حاکمان روزگار را تجربه کرده، که هر گاهی مورد خشم وعتابِ حوادث درد ناک طبیعت هم قرار می گیرد.مگر نه این است که این بیت خواجهء شیراز وصف الحال او هم میتواند باشد:

«فلک به مردمِ نادان دهد زمامِ مُراد

تو اهلِ دانش وفضلی، همین گناهت بس»

در این رابطه ،چند بیت از گذشتگان در وصفِ بدخشان را با خواننده گان عزیز شریک میسازم:

«آفتابِ رخش امروز زهی خوش که بتافت

که هزاران دل از او، لعلِ بدخشان شده است» (مولانا)

«ز لاله شد در و دیوار جامهء فانوس

فروغِ گل جگر خاک را، بدخشان کرد» ( صایب تبریزی)

«جهانی را ز حسرت سوخت این دنیای بیحاصل

چه یاقوت و کدامین لعل آتش در بدخشانش» ( ابوالمعانی بیدل)

ای خانه را گشته گرو تو سایه پروردی برو

کز افتاب ان سنگدل را لعل بدخشان می رسد» ( مولانا)

گر تو رنگ اوری و طیره شوی، غم نخورم

سنگ اگر لعل شود، جز به بدخشان نشود ( حکیم سنایی غزنوی)

«فکر رنگینم کند نذرِ تهی دستانِ شرق

پارهء لعلی که دارم از بدخشانِ شما ( اقبال لاهوری)

«رنگینی یاقوتِ لبت، لعل نه دارد

دشنام به صد کوهِ بدخشان، نفروشی» ( صوفی عشقری)







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

سنگ مهر بدخشان07.10.2016 - 10:00

  سلام بر شما می خواستم که یک شعر جدید برای ولایت بدخشان برایم بفرستید
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



دستگیر نایل