به بهانه ی روزجهانی مطبوعات؛ رسانه های طالبانی و سکوت حکومت!

١٤ ثور (اردیبهشت) ١٣٩١

شماری از رسانه های خصوصی و برخی از رسانه های بیرونی که درافغانستان فعالیت دارند، در تلاش بوده اند تا براي شورشيان طالب هويت ملي و سياسي بدهند كه به گمان اغلب اين اقدام توسط افراد مشخص كه گفته شده برخي از آنان در رده هاي بالاي حكومت افغانستان نیز جا خوش کرده اند، از قبل طرح و برنامه ريزي شده است.

اما آنچه در خصوص این مساله مهم به نظر می رسد این که ، نبود ارزيابي دقيق بر آنچه از جانب رسانه ها نشر مي شود باعث شده تا برخي از رسانه هاي خصوصی و شماری از رسانه های غربي كه براي افغانستان نشرات دارند براي يك قوم و ياهم گروه خاص فضا سازي نمايند به جاي  آن که كار رسانه ي کنند  كه اين مساله خود بي مسووليتي مسوولان حكومتي را نشان مي دهيد.

  سوم می روز جهانی مطبوعات است و از این روز درکشورهای مختلف تجلیل می شود که در افغانستان نیز پس از سرنگونگی نظام طالبانی این روز همه ساله  توسط نهاد های خبرنگاری و گه گاهی حکومتیان تجلیل شود. 

طی چند سال پسین که بازار  کار سانه یی در افغانستان روزتا روز گرم شده می رفت وبه یک سرگرمی خسته ناپذیر و راه مشهور شدن برای برخی از سرمایه داران تبدیل شده است، از سنگ فروش گرفته تا تریاک فروش  دست به ایجاد رسانه و رسانه داری زدند و افرادی زیادی را گرد هم جمع کرده و کار های در عرصه اطلاع رسانی ، سرگرمی و مصروف ساختن مردم ایجاد کردند که  خوبی ها و بدی های خود را داشته و خواهند داشت ، اما در این میان برخی رسانه های خصوصی و شماری از رسانه های بین المللی که در افغانستان حضوری پر رنگ تر از صاحب خانه دارند و امروزه خود را پيش گامان عرصه ی اطلاع رسانی قلمداد مي كنند، بيشتر به نشر خبر هاي بي منبع به خصوص در مورد شورشیان طالب و مشروعیت بخشیدنی به این گروه  تلاش های فروان داشته و نموده اند.

به باور شماری از آگاهان مسایل رسانه یی  شماری از رسانه های خصوصی و برخی از رسانه های بیرونی که درافغانستان فعالیت دارند، در تلاش بوده اند تا براي شورشيان طالب هويت ملي و سياسي بدهند كه به گمان اغلب اين اقدام توسط افراد مشخص كه گفته شده برخي از آنان در رده هاي بالاي حكومت افغانستان نیز جا خوش کرده اند، از قبل طرح و برنامه ريزي شده است.

از سوي ديگر بيشتر گزارش ها و تحلیل هایی که از سوي افغان های شاغل در این رسانه های خارجی تهیه و نشر می شود، به گونه یی مبالغه آميز و آگنده از عصبیت های قومی-ایدیولوژیک شده که شاید دست اندرکاران و مسوولان خارجی این رسانه ها یا از این گونه رویکرد ها آگاهی نمی یابند یا هم این رویکرد ها به گونه هایی بخشی از سیاست رسانه یی این دستگاه های سخن پراگنی شده است.

اما آنچه در خصوص این مساله مهم به نظر می رسد این که ، نبود ارزيابي دقيق بر آنچه از جانب رسانه ها نشر مي شود باعث شده تا برخي از رسانه هاي خصوصی و شماری از رسانه های غربي كه براي افغانستان نشرات دارند براي يك قوم و ياهم گروه خاص فضا سازي نمايند به جاي  آن که كار رسانه ي کنند  كه اين مساله خود بي مسووليتي مسوولان حكومتي را نشان مي دهيد؛ زیرا چيزي كه از جانب رسانه هاي غربي و شماری از رسانه های خصوصی كمتر به آن توجه می شود، منافع عامه مردم افغانستان بوده است، چون از یک سوغربی ها در كل بيشتر در راستای منافع خود تلاش داشته و از این گونه رویکرد های رسانه یی به عنوان يك ابزار براي تامين همين منافع استفاده نموده است و از جانب دیگر برخی از رسانه های خصوصی  مسایل قومی و ستمی را در اولویت پالیسی های شان قرار داده و بر مبنای همین مساله برای شورشیان طالب مشروعیت بخشیده اند که حتا در برخی موارد این رسانه ها کشته شدن شورشیان توسط نیروهای ارتش و پولیس را (قتل)  و دیده شه که نیرو های امنیتی را دربرخی ازگزارش های شان قاتل عنوان کرده اند.

با این حال گمان می رود که نگاه حكومت افغانستان در خصوص قضاياي مربوط به مخالفان مسلح حكومت  (شورشیان طالب)هم بيشتر محافظه كارانه است و اگر گزارش هایی هم به منافع آنان از سوي رسانه هاي غربي ویا برخی رسانه های خصوصی  داخلي نشر مي شود، مسوولان حکومتی به نوعي رضايت از خود نشان داده اند، يعني تاحال حكومت مشخص نساخته كه كدام گروه ها ضد دولت هستند و نشر اخبار و گزارش های مبتني بر منافع آنان تا چه حد مي تواند منافع مردم را متضرر كند؟  

سکوت مسوولان حکومتی را در خصوص موضوع ارزیابی چگ.نگی نشرات رسانه های خصوصی و شماری از رسانه های بین المللی را مي توان در دو محور خلاصه كرد، نخست اين كه باورها بیشتر براین است که در چهارچوب اداره كنوني افغانستان انگيزه یي براي ارزيابي و يابررسي نشر و پخش مسايل مربوط به  کشور تا اكنون وجود نداشته و ندارد، زيرا حكومت افغانستان كمتر به مسايل كشوري و حكومت داري و تامين منافع ملي طرح و برنامه داشته است، آنچه هم كه گه گاهي نسبت به برخي موارد از سوي مسوولان بيان مي شود حرف هاي بي مورد و تصادفي بيش نيستند، زيرا دغدغه هاي ديگر مانند چگونگي در دست داشتن قدرت و جايگزين كردن افراد و اشخاص در جا هاي خاص و ده ها مورد ديگر باعث شده كه محوريت و اساس شالوده حكومت داري و تامين منافع ملي به فراموشي سپرده شود.

 موضوع دوم كه مسوولان و بلند پايه گان حكومت وقتي بلندگوي شورشیان طالب مي شوند و براي گروه هاي در ضديت با زندگي مدني و حقوق بشر قرار دارند حق و حقوق و امتياز سياسي قايل مي شوند، ديگر جاي براي انتظار بررسي رسانه ها در راستاي خبر هاي مغشوش كننده و به منافع هراس افنگان وجود ندارد.

نشر اخبار و گزارش های مبتني بر مسايل حاد سياسي و مخالفان مسلح است، بيشتر جنبه هاي قومي و سمتي دارد كه مصلحت هاي كلان حتا از ارگ رياست جمهوري باعث مي شود كه منافع شورشيان گاهي در پوشش همين اخبار و گزارش ها تامين مي شود و در خصوص اين موضوع البته يك فرد ني بلكه چندين تيم كار مي كند و حتا گرفتن نام دشمن و يا طالب هم گاهي بايد به گونه یی باشد كه منافع آنطرف در نظر گرفته شود انجام مي شود، بنأ هم شماری از رسانه های خصوصی و هم رسانه هاي بيروني كه برای افغانستان نشرات دارند، برخي دست اندركاران شان با همين مصلحت ها و سازش ها خيلي موافق و در تباني با ارگ نشینان (حامدکرزی) هستند، بنآ در چنين حالتي كار رسانه يی تبديل مي شود به كار قومي جانب دارانه ؛ يعني اين رسانه ها در خدمت گروه هاي مخالف مسلح و يا شورشيان قرار مي گيرند و اينجا كساني بيش ترين زيان را از این رهگذر پذیرا می شوند، آن بخش از شهروندان هستند که بالای نوع برخورد و اطلاع رسانی این رسانه ها از پیش باور مندی دارند. 

راديو آزادي ، رادیو بي بي سي، رادیو دوچه وله صدای آلمان ، رادیو دری ایران  و بخش فارسی رادیوی بین المللی فرانسه از جمله رسانه هایی هستند كه بيش ترين اخبار و گزارش های روز در رابطه به قضاياي افغانستان را نشر مي كنند که بیشترین کارمندان و تهیه کننده گان این رسانه ها افغان ها هستند که شماری از این افراد علايق و سليقه ها و نظر شخصي خود شان را در پخش و نشر مطالب رعایت می کنند  و به همین دلیل می شود گفت که در برخي از اين راديو ها نوعي حس دوستي نسبت به نام هراس افنگان و شورشيان ديده مي شود) و از سوي هم هيچ مانعي براي ارايه ديدگاه شخصي اين افراد از جانب مديران اين رسانه ها وجود ندارد، که گمان می رود داشتن دست باز در این رسانه ها باعث شده است که کار اطلاع رساني تبديل شده به كار تبلغاتي به نفع يك گروه خاص از جمله شورشيان طالب كه بيشتر اوقات بيش ترين استفاده را از برخی  رسانه هاي بين المللي  و شماری از رسانه های خصوصی گروه هاي هراس افگن مي برند.

اما موضوع ديگري كه تاكنون در خصوص شورشيان يا گروه هاي مخالف مسلح حكومت مطرح بوده اين كه اداره ی رييس جمهوركرزي خط فاصلی بين مخالفان مسلح و حكومت نداشته است و اين موضوع نيز به گونه ی مبهم از سوي همين رسانه ها نشر مي شود و عامه مردم تا كنون دشمن و رقيب سياسي حكومت را نشاخته اند؟

از سویی دیگر آگاهان امور به این عقیده اند که حكومت افغانستان به خصوص حامد كرزي و بيشتر هم پيمانان غربي اش برسر اين مساله توافق نظر داشته اند كه برخي كشور هاي غربي نيز از موجوديت شورشيان طالب و هراس افنگان براي تامين منافع شان استفاده مي كنند و سليقه هاي قومي و سمتي آقای كرزي  وتیم اطراف وی که مشوره های برای او می دهند، نسبت به شورشيان و هراس افگنان باعث شده تا در بيشتر موارد منافع ملي و حقوق شهرندان كشور قرباني  سلیقه های سمتی و قومی وی شود  در همين حال شماری از رسانه هاي غربي نيز به گونه فرمايشي و طرح ريزي شده همين موارد را به نفع مخالفان مسلح حکومت نشر مي كنند كه اينجا باز هم قرباني اصلی مردم بوده و منافع ملي كشورکه باز هم گمان می رود پايان اين وضعيت هر چه باشد نه به سود حكومت خواهد بود و نه هم به سود مردم، زيرا تجربه نشان داده كه با آن كه دست مهر و شفقت آقای کررزی هميشه به سوي طالبان / هراس افگنان دراز بوده و به سراحت گفت که (هرقدر که مورد انتقاد قرار گیردباز هم طالبان را برادر خطاب خواهد کرد) اما پاسخ آنان تا كنون همان آتش و انتحار و حتا تحويل نگرفتن كرزي به عنوان رييس يك دولت خواهد بود.

اما آنچه تا کنون در پرده ابهام باقی مانده این که چرا حکومت در خصوص رسانه های که به سود طالبان یا بلند گویی آن گروه مبدل شده اند و نشرات دارند اقدامی نمی کند پرسشی است كه پاسخش مانند ده ها موارد ديگر در حاله یی بی جواب باقی مانده است؟!







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



جاوید روستاپور