قصه هایی از تاریخ و هنر - بخش سوم

٢٣ میزان (مهر) ١٣٩١

در بخش های نخست و دوم معرفی شاعران زن در دربار مغولان هند و چند شاعر اهل هنود که به زبان فارسی شعر سروده اند نام بردم و نمونه هایی ازسروده های انها را معرفی کردم. درکتاب (دختران هند) تالیف دوکتور علی محمد خان، اسامی بسیاری از شاعران زن دربار مغولان امده است که یا شاعر بوده اند و یا اهل سیاست و فرهنگ. که شعر فارسی می سروده اند وچراغ دود مان هنر پرور مغلی را باروغن اندیشه های خود فروزان نگهداشته بودند از انجمله رضیه سلطان وبسیار دیگر که اهل سیاست بودند و گلبدن بیگم، حمیده بانوبیگم؛ مریم زمانی،زیب النسا ء بیگم،ستی النسا ء بیگم سلیمه سلطان بیگم،جهان ارا بیگم و دهها تن دیگر شاعر بودند وهنر پرور وپاسدار فرهنگ و زبان فارسی. از زنان دیگری هم در این کتاب نام برده شده که طبع شاعری داشته و یا از شاعران حمایت میکرده اند. از جمله می توان از رانی خورشید، ماهم انگه ؛چاند بی بی روشن اراء بیگم مغلانی بیگم نادره بیگم ملکه  بانو لطف النساء بیگم وممتاز محل نام برد.در بخشهای گذشته  سرگذشت و سروده های نورجهان بیگم،زیب النساء بیگم ،سلیمه سلطان بیگم،جهان اراء بیگم وستی النساء بیگم معرفی شده بود.اکنون به معرفی دو تن دیگر از زنان دربار مغولی پرداخته میشود.

مریم زمانی:   زمانیکه از مریم زمانی نام برده میشود، نخست این سوءال در ذهن میگذرد که وی کی بود و تاریخ نگاران درباره اش چی نوشته اند؟ همه تاریخ  نگاران به این حقیقت اتفاق نظر دارند که مریم زمانی،زنی اهل فرهنگ و با نام و نشانی بوده وبه همسری اکبر اعظم رسیده بود.در مورد نام اصلی وی تاریخ نگارانی چون طبقات اکبری،منتخب التواریخ و اکبر نامه ، خاموشی اختیار کرده اند.با این همه مریم زمانی از زنان فاضل عصر خود بوده است مترجم و مستشرق مشهور اکبر نامه ( بیوریج ) طی مضمونی منتشره در« ایشیا تک سوسایتی» کلکته نوشته است که  مریم  زمانی، خطاب سلیمه سلطان بیگم بوده در توزک جها نگیری تاریخ وفات مریم زمانی روز نهم رجب 1032 هجری قید شده است.مریم زمانی، زنی سخاوتمند و مهربان اهل سیاست و تدبیر بود و به شهزاده گان مغولی مشورت های نیک میداد.به همت او باغها وسرای ها اعمار شده و مسجدی هم در لاهور اعمار کرد که کار ساختمان ان در سال 1023 هجری به پایان رسید.این مسجد تا اکنون هم وجود دارد.که  بنام ( بیگم شاهی ) مشهور است. و عقب قلعه لاهور موقعیت دارد.و روی دروازه شمال مسجد ابیات ذیل نوشته شده است: »(1 )

منت ایزد که  اخر کشت کار از ابتدی

هم به توفیق خدا و حکم صاحب مسندی

حضرت  مریم  زمانی   بانی  هذالمکان

کز  عنایات  الهی  ساخته   جای   هدی

از  پی تاریخ  ختم این  بنای چون بهشت

فکر  میکردم  که  یافتم  خوش  مسجدی

مریم زمانی برافکار و رفتار جلال الدین اکبر تاثیر زیاد داشت.با همین نفوذ وی بود که اکبر،لقب ( پاد شاه بیگم ) را به اوبخشید.«در 17 ربیع الاول سال 977 هجری پاد شاه بیگم، فرزندی بدنیا اورد که نامش را شیخ سلیم چشتی، یا شهزاده سلیم گذاشتند.بمناسبت تولد این طفل،شاعران قصایدی سرودند.ازجمله خواجه حسن مروی قصیده ای سرود که دربیت های ان دو تاریخ بدست می اید.دریک بیت تاریخ جلوس اکبر ودر بیت دیگر ان ،روز تولد جهانگیر حاصل میشود.جلال الدین اکبر،در ازای این قصیده ،دولک تنگه (سکه طلایی) به خواجه حسن انعام داد.وبه پاد شاه بیگم، لقب ( مریم زمانی) بخشید.» (2 )

لله الحمد از  پی جاه و جلال شهریار

گوهر مجد  از  محیط  عدل امد در کنار

کس نیارد هدیه ء زین به اگر دارد کسی

هرکه دارد گوبیا چیزی که داری،گو بیار

مصرع اول ز وی سال جلوس پادشاه

از دوم  مولود، نور دیده ی عالم  برار

گلبدن بیگم: «گلبدن بیگم، یک شهزاه خانم مشهور بود نویسنده ء ( همایون نامه ) او را دختر ظهیرالدین محمد بابر، فرمانروای امپرا طوری مغل، خواهر نصیرالدین همایون وعمه ء شاهنشاه جلال الدین اکبر، معرفی کرده است. مادر گلبدن بیگم، دلدار بیگم اغا چه  نام داشت.که دختر یک امیر چغتایی بود.گلبدن بیگم در سال 929 هجری مطابق 1522 میلادی درکابل بدنیا امد.گلبدن بیگم در اغوش ( ماهم بیگم ) همسر دوستدار بابر تربیت وبزرگ شد.» (3 )بقول موءرخان، گلبدن زن مهربان وغریب نواز و دلسوز بود.به احکام شریعت پابندی محکم داشت.گفته میشود که هر سال مصارف عروسی یکی یا دو نو جوان را بعهده می گرفت.وزاد سفر برخی حاجیان را هم فراهم میساخت. به یتیمان و بیوه زنان، کمک های نقدی میکرد وبرای ان ها مدد معاش مقرر کرده بود.با این اوصاف و سخاوتمندی ها بود که زبانزد خاص وعام شده بود. افزود بر اوصافی که گفته امد، بیگم طبع شاعری هم داشت شعر هایش سچه ناب و بدون تکلفات بدیعی بود زیبا می سرود و طرز بیانش ساده وبی تکلف بود.ازگلبدن بیگم دیوان شعری بجا نمانده واگر داشته در دسترس نیست صرف چند نمونه ی اشعارش موجود است که چند بیت ان تقدیم خواننده گان عزیز میشود:

گشاد غنچه  اگر از  نسیم گلزار است

کلید    قفل  دل  ما،   تبسم   یار   است

نه گل شناسد ونی رنگ وبو نه عارض وزلف

دل کسی که  به حسن و ادا گرفتار است

زهشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد

دلا  دیوانه  شو، دیوانگی  هم عالمی  دارد

(1)    دختران هند _ مصنف: پروفیسور علم الدین سالک ، تالیف داکترعلی محمد خان نشر اردو بازار، لاهور، صفحات 212 -221

(2)    همان اثر صفحه 216

(3)    همان اثر صفحات 67–78







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

زهرا01.04.2018 - 16:54

 مریم زمانی همون جودا بیگم بوده که شاهزاده راچپوت بودن و زنی فاضل و خیرخوواه بودند

زهرا29.03.2017 - 05:38

  مریم زمانی همون جودا بیگم بوده که شاهزاده راجپوت بودن و زنی فاضل و خیرخواه بودند
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



دستگیر نایل