آیا نجیب را می شناسید؟ - متن کامل کتاب

٢٧ جدی (دی) ١٣٩١

 

 

برای خوانش این نوشته به شکل پی دی اف، به اینجا اشاره کنید.

 

فرستنده: ثریا بها







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

سرفراز محمودی07.01.2021 - 04:56

 من از یک خانواده مجاهد مربوط به شورای نظارم و در مبارزه با فاشیزم قبیله زخم های زیادی را متحمل شده ام؛ اماباید حقیقت را گفت:در اوج تقرب فاشیزم قبیله به کابل و هشدار قتل عام روشنفکران دل خونین دارد محتوای کتاب مذکور را چند سالی بعد از نشر آن جعلی و توطیه خوانده است. جنرال عظیمی در نوشتن کتابهای اردو و سیاست و جنگ جلال آباد بیطرفی خود را با وجود مخالفتها حفظ کرده است

آمنه22.11.2018 - 18:25

  من که این کتاب را مطالعه کردم واقعآ ناراحت شدم که یک برادر چطور میتواند با عزت برادر دیگرش بازی کند؟ خیلی جای ناراحتی است برای ما افغان ها که هیچ وقت بین مان اتفاق نبوده و همیشه بخاطر منافع شخصی خود باعث بربادی دیگران میشویم. ای کاش روزی برسد که خودمان باعث صلح در کشور مان شویم نه کسی دیگر. با احترام

عبدالرحمان مجددی استاد دانشگاه کابل27.09.2016 - 18:16

 شکی نیست که اختلاف و دشمنی ژرفی بین نجیب الله و برادرش صدیق راهی وجود داشت. اگر این طور نمی بود ، چرا برادرش به آن حالت رقت انگیز کابل را ترک گفت و به مجاهدین پناه آورد و بعد در مصاحبه هایش به افشاگری چهره ی نجیب مبادرت ورزید. صدیق راهی در زمان ریاست جمهوری نجیب الله مدت چهار ماه را در زندان سپری کرد و بعد از آزادی از زندان هم همیشه تحت پیگرد سازمان جهنمی خاد و گماشتگان نجیب قرار داشت. موصوف از نشر کتاب نامبرده در امریکا مبلغ بیش از چهارده هزار دالر سود به دست آورد. بی شک و شبهه ، نویسنده ی کتاب مذکور صدیق راهی برادر نجیب الله است.

SAID AQA SAYES01.10.2016 - 05:16

  خوش شدم که این کتاب را دوباره دریافت نمودم.

خراسان زمین07.10.2013 - 15:53

 دوستان گرامی، از زمان نشر این نوشتۀ فرستادۀ خانم ثریا بهاء تا کنون در زیر آن به اندازۀ کافی دیدگاه های مخالف و موافق خوانندگان به نشر رسیده اند. ولی هنوز هم خوانندگان گرامی دیدگاه های خود را گسیل میدارند که متاسفانه برخی از آنها از چارچوب ادب نیز پا فراتر میگذارند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا بعد از این از نشر دیدگاه ها در زیر این نوشته خود داری کنیم، چه دیدگاه های موافق باشند چه مخالف. سرفراز باشید.

سما28.06.2013 - 07:16

  من کتابشرو می خوام نه این ها

مختار احمد 25.05.2013 - 14:22

  محتوای این کتاب کاملا جعلی و غیر واقعی است . تاریخ‌ها اغلبا با حوادث وفق نمیکنند . وظایف اشخاص و افراد غلط نگاشته شده و نشان میدهد که نویسنده اصلا در متن حوادث حضور نداشته است . نورانشاه سنگر ( شوهر همشیره نجیب ) هیچگاهی رئیس ریاست دوازده نبود و این ریاست مسولیت رهبری لوای گارد ریاست جمهوری را نداشت . زمانیکه قادر میاخیل با همشیره طارق کوهستانی ازدواج کرد معاون ریاست عمومی‌ خدمات اطلاعات دولتی بود ، نه‌ معاون وزیر دفاع . میر اکبر خیبر توسط عناصر وابسته به‌‌‌ حزب اسلامی گلبدین حکمتیار ترور شد نه‌ توسط کا.جی‌.بی‌ لطفاً به‌‌‌ تحلیل ( وحید مژدهٔ سابق حضو حزب اسلامی ) مراجعه کنید . از این قبیل غلطی‌ها در این کتاب به‌‌‌ وفرت وجود دارد که هر ‌یک درخور تعمق و بررسی می‌‌باشد .

فرزاد بدخشی06.04.2013 - 17:10

 من ضمن اینکه یکی از مخالفان داکتر نجیب هستم و از وی خسارات زیاد جانی دیده ام ولی این کتاب سراپا غلط و بی بنیاد است.

خان25.02.2013 - 02:09

  من یکی از مخالفان نجیب هستم اما کتابی "ایا نحیب را میشناسید" نهایت کوچه بازاری و برای خوش ساختن بعضی ها طبع و نشر شده است , انموقیعکه کتاب نوشته شده است خانم بها همسر نویسنده بوده او که نوشتن دست خوب دارد و یک خانم هم است چرا مطالب رکیک انرا اصلاح نکرد؟

انور17.02.2013 - 23:06

  با سلام، من يک خواننده جستجوگر هستم. در پی يافتن حقيقت هستم. در رسانه های اروپا نظريات موافق و مخالف را نشر می کنند. شما نوشته نجيب را بشناسيد نشر کرديد، کار خوب نموديد. جالا نويسنده کتاب آقای صديق راهی نوشته جالب کرده است. من اين نوشتۀ را در رابطۀ کتاب فرستادۀ خانم ثريا بها در آدرس زير خواندم. بسيار خوب می‌شود که آنرا منتشر کنيد تا حقيقت معلوم شود. http://azadi.dk/modules/newbb/viewtopic.php?topic_id=176&forum=4 من فکر میکنم حقيقت مسئله هنوز معلوم نيست. اگر بحث ادامه يابد، روش خواهد شد. بحث جالب و حقيقت ياب خواهد بود. خدا نگهدار انور

انور31.01.2013 - 13:51

 من مانند هر خواننده جستجوگر در پی معلومات بودم و هستم. از تبصره آقای احمد که چند معلومات را در اختيار قرار داد، خانه اش آباد. احمد از جمله نوشت: صديق راهی در امريکا "از بابت اين کتاب ٣٧ صفحه‌يی ١٤ هزار دالر گرفت." از کی؟ را ننوشته اما چرای آنرا نوشته. اين کتاب "آقای راهی در بدل ١٤ هزار دالر ... نجيب را در اوج قدرت اش بدنام نمود." "احمدشاه مسعود ... صديق را نجات داده به امريکا فرستادند وی در بدل آن اين رساله را نوشت." چه خوب ميشود که نوينسده کتاب هم در با ره مطالب بالا ابراز نظر کند تا يکطرفه نباشد و حقيقت معلوم شود. هنوز حقيقت مسئله را خدا و نويسنده و... ميداند.

احمد31.01.2013 - 08:38

  آقای انور همه پرسش های خود را در مورد کتاب( آیا نجیب را می شناسید؟ ) که کی این کتاب را نوشته ؟ چرا و روی کدام انگیزه ها نوشته؟ چند پول گرفته؟ در کجا نشر شده ؟ این همه پرسش های خود را با اسناد انکار ناپذیر در کتاب( رها در باد) خواهید خواند، بروید اسناد را به قلم خود صدیق راهی که جایی برای انکار از قلم خودش در جامعۀ متمدن امریکا نیست ارزیابی و بازبینی کنید، دیگر نخواهید گفت که برای یک کتاب ٣٧ صفحه یی کسی ١۴ هزار دالر نمی دهد، شما تنها به تعداد صفحات توجه دارید نه به افتضای متن کتاب که آقای راهی در بدل ١۴ هزار چقدر نجیب را در اوج قدرتش بدنام نمود و برزمین زد، این کتاب را در سال ١٩٩٠ تمام افغانها در تمام نقاط دنیا به دست آوردند و خواندند وشما آفتاب را به دو انگشت پنهان نمی نمایید مگر می شود به چشم مردم خاک پاشید ویا از شرمنده گی به چرندیات سید موسی پناه برد؟ همان احمدشاه مسعود وپنجشیری ها صدیق را نجات داده به امریکا فرستادند و وی در بدل آن این رساله را نوشت و امروز جز انکار راه دیگری برایش نمانده است

انور30.01.2013 - 13:06

  آقای احمد نوشته است که: "این کتاب به وسیله برادر نجیب در سال ١٩٩٠ در امریکا خوش به رضا بدون کدام فشار و زور نوشته شد و مبلغ ١۴ هزار دالر بابت آن گرفت..." معلومات با ارزش است. معلوم ميشود که نويسنده از رازهای پشت برده اطلاع دارد. آقای احمد اگر اطلاعات بيشتر بدهند که "مبلغ ١۴ هزار دالر" را کی برای صديق راهی در امريکا داده است. آقای احمد چه سند دارند. در روی جلد و پشت جلد موسسه که کتاب را نشر کرده است، نوشته نشده. يکی میگويد در امريکا و ديگری میگويد در هند و ديگری در پاکستان چاپ شده است. اقای سيد موسی عثمان مینويسد که کتاب را جدير پنجشيری نوشته و به نام برادر نجيب منتشر شده؟ کسی ديگر میگويد عبدالحق واله ... بسيار جالب است که از بابت چنين کتاب 37 صفحه "مبلغ ١۴ هزار دالر"؟ عقل باور نمیکند؟ سوال های ديگر .... چرا اقای صديق راهی سکوت کرده است؟ به اميد افشا شدن رازهای پشت برده ...؟ خدا حافظ

احمد 30.01.2013 - 10:54

  این کتاب به وسیله برادر نجیب در سال ١٩٩٠ در امریکا خوش به رضا بدون کدام فشار و زور نوشته شد و مبلغ ١۴ هزار دالر بابت آن گرفت ، اگر برادر نجیب با نجیب اختلاف نداشت، چرا نجیب وی را ٦ ماه زندانی کرد و باز چرا به آلمان غرب فرار کرد وباز چرا هنگام قدرت نجیب به پنجشیر نزد مسعود پناهنده شد؟ با آمدن به امریکا از نجیب انتقام گرفت و این کتاب را نوشت و حال شما جای آنکه این برادر نجیب را محکوم و انتقاد کنید به خانم بهاء حمله می کنید و شما برای اثبات حقایق بروید کتابی که خانم بهاء در ٨٠٠ صفحه نوشته با اسناد و شواهد بنام ( رها درباد) مطالعه کنید که همه جامعه را به شور آورده است ونشر کتاب صدیق پس از ٢٣ سال یک واکنش مناسب برای کسانی است که علیه ( رها در باد) سبوتاژ می کنند

انور29.01.2013 - 10:29

  پس از سلام، کتاب را خواندم، هر کس آنرا بخواند باور نمیکند که نويسنده آن برادرش باشد. من در ادرس زير نوشتۀ را خواندم و از آن طريق به ويب سايت خراسان زمين آمدم. در آن نوشته میگويد که اين کتاب را کسی ديگر نوشته. http://khazandida.persianblog.ir/post/173/ اصل گپ چيست؟ به نظر من اين نوشته را از بين نبريد. من ديدم در بين نوشته های ويب سايت تان زياد تبصره شده نشان می دهد که مردم میخواهند اصل قصه رابدانند. خدا يارتان

نوري28.01.2013 - 14:19

  اين كتاب يا متن، بسيار سبك و بيمايه است. اگر واقعي يا مصنوعي، به آنش كار ندارم، اما من سالهاست كه سايت حماسه زن را مي خوانم و از خانمي مانند ثريا بهاء انتظار نشر چنين نوشته ي مبتذل بعيد به نظر مي رسد. بهتر است اين را از تارنماي خراسانيان برداريد. به قول «ياما» جنگ خانگي را در خانه خلاص كنيد. بيش از اين آبرو ريزي بس است.

يوسف هروي28.01.2013 - 06:52

  واقعي به نظر نمي رسد. اولا: هيچ برادري حاضر نيست اين گونه برادرش را رذل و بيمايه و رسوانشان دهد، چون از يك پدر و مادر هستندو هر رسوايي كه براي برادر اثبات كند براي بقيه خانواده هم به اثبات مي رسد. دوم: من با دقت خانواندم به نظرم رسيد كه اگر برادرش هم نوشته باشد، بايد در جايي به زور و تحميل اين اثر را نوشته باشد. ممكن است توسط كسي دستگير و گفته باشد كه اگر چنين بنويسي تو را آزاد مي كنيم. به هر حال واقعي به نظر نمي رصد.

محمد27.01.2013 - 03:44

  آفای پویا ! کتاب آیا نجیب را می شناسید به توجیه شما اگر از سوی سازمان آی اس آی پاکستان و MI6 بود، پس چگونه به خط و قلم صدیق راهی برادر نجیب نوشته شده است ازهر چیزانکار می توان مگر چگونه از خط خود انکار کرد؟

پویا26.01.2013 - 09:00

 واقعاً مضحک و خنده دار بود, دربدل این نشریه سازمان Mi6 صرف 2000 پوند پرداخته است. تا شخصیت های که در برابر امپریالیست جهانخوار مبارزه میکنند به چنین ویژگی ها در خاطره های مردم شناسایی گردد. دریافت سیمای واقعی از شخصیت افراد کار ناممکن است چون انها به اساس عفدهای روانی ما توضیح میگردد. من از کس دفاع نمکنم ولی میخواهم بگویم که بسیار زشت است و بسیار رضالت است تا برای تامین سیاست های بیگانه یک انسان سرزمین خودرا چنان خوار و حقیر بگردانم که حتی در تصورات هم جور نمی اید. من سالهای پیش این کتاب را خوانده بودم با وجودیکه تناقضات زیادی با این رساله خطی دارد ولی به هر حال در همان زمان هم جروبحثهای صورت گرفت که در نتیجه بیمعنا و بطلان به نظر رسید چون انتشارات که انرا به نشر رسانده بود از جمله انتشارات ISI بود که از طرف سازمان MI6 دیکته گردیده بود.

طوفان24.01.2013 - 18:49

  هر کس این را نوشته بسیار کینه در دل داشته از همه بد میگوید و همه را بد کاره میگوید..... و خود در خانه زیست منماید که از پول رشوه خریداری شده..... حسودی ادم را حیوان میسازد.

فردین 24.01.2013 - 13:58

 نجیب فرومایه ترا ان بود که در این مقاله در باره اش امده است

علی22.01.2013 - 08:38

  خادیست ها و فاشسیت ها سالهاست می خواهند مانع نشر نوشته های خانم ثریا بهاء که ضربۀ محکمی بربنیاد قبیله است شوند، اما خانم بهاء می داند که چه گونه به کنش های جنایتکاران واکنش مناسب نشان دهد و علت اینکه کتاب را به خط وقلم خود صدیق راهی نشر کرد این است که صدیق برادر نجیب در سال ١٩٩٠ کتاب را نوشت و پس از مرگ نجیب از نشر چاپی کتاب انکار کرد و خانم بهاء ناگزیر شد کتاب را به خط و قلم خودش نشر کند تا دست کم از خط خود انکار کرده نتواند٠ در امریکازندگی دارند وبه بسیار ساده گی خط وی ثابت شده می تواند، ، اما از نشر چاپی آن می تواند انکار کند که کتاب را خانم بهاء نوشته وچاپ کرده است اما از خط خود انکار نمی تواند کرد، باز آقایی می خواهد روی جنایات تاریخی خاد پرده افگنده فاجعه یی را که ایجاد کردند با خاله زنگ بازی ( زنانه ) نشان دهند؟؟؟ خانم بهاء از یک جنایت تاریخی حرف می زند و آقا از جنگ دو زن؟!

َAhmad23.01.2013 - 09:10

 I could not find a point in here to say why this document is published, but I could say why this document is not published as a book, cause we find a lot of real history of our time and our country men that been killed, in the meantime, I would like to give a kiss to the woman and and the editor of this document who has been so brave. it may need some more editings and I am sure there are our best history writers that would help, my concern is to ask some of Najib followers that why they are afraid of reality. lets once for the sake of our poeple and our mind and soul unvail the blanket of Najib face, who was the worst of the time, well done keep going do not be scared of telling the truth. as in our releigon being true is best friend of Allah.

سپهبد ستبر سینۀ سپهر21.01.2013 - 09:09

  بد بختی جامعه یی ما از جای شروع می شود که هیچ کسی در ذهنش تصور پرسشگری را نمی پرورد همگان به حرمت گذاشتن بی قید و شرط و یا انتقاد بی دلیل دلبسته اند. من باخواندن این کتاب در لحن کتاب عنا آلوده گی را به وضاحت دیدم اما معلومات مغتنم و ریزه کاری های این کتاب برای هر خواننده یی اطمینان کامل فراهم می نماید که نویسنده یی این کتاب بدون هیچ تردیدی زوایای از نظر افتاده یی زنده گی نجیب را آفتابی کرده است، من هیچ از عصبیت در ذهنم حسابی ندارم و نیازی هم ندارم برای کسانیکه با ذهن آلوده با عصبیت به نوشته ام نگاه می کنند توضیح بدهم، کافیست بگوییم که معلومات موجود در متن اثر جدا از نشان دادن ویژه گی های شخصیتی نجیب ارزش بلند تاریخی دارد و به صورت ناخود آگاه شیوه های زنده گی خانخانی و درد های طبقات پایان اجتماعی را نیز بیان می کند،این اثر همچنان پوسیده گی و فترت ارزش های انسانی و اخلاقی را در میان خانواده های اعیان و درباری ها نشان میدهد و به مخاطب امروزین حالی می نماید که با فرو افتادن در منجلاب تعصب از انسانهای جورواجوری به خود قهرمان تراشی ننماید و برای رهبر سازی و قهرمان پذیری تن به خفت ندهند و به جای نقب نا آگاهانه به گذشته شعور شان را در تربیه نسل های بعدی و پرورش قهرمان های ارزش باور به کار ببندند. من به خودم حق نمیدهم که به داوری بنشینم ولی به همۀ فرزانگان و دوستداران دانش عرضم اینست که حوزه های ممنوعه برای تحقیق تاریخ نسازید و به دور سر هرکسی هاله یی تقدس نتراشید بگذارید تحقیق های مستدل حرف آخر را بزنند، و با فروکاستن منابع تحقیق به جنگ دو زن مخاطب رادلزده نسازید، در این نگاه زن ستیزی مشهود است و الا هیچ کسی بیشتر از اعضای خانواده یی که در رأس قدرت بوده به وقایع پشت پردۀ آنزمان و قوف بیشتر نداشته است.

گمنام 21.01.2013 - 03:56

  جای تاسف و تاثر است که تارنمای به این عزمت مضمون با این محتوای خالی به خوانندگان خود پیشکش می کند واین مضمون را درست خود اقای صدیق راهی ننوشته است این تیپ نوشتار را فقط وفقط نوسینده های نوبه کار که اصلن فن نویسنده گی و اخلاق نوشتاری را بلد نیستند و این کار نشان دهنده پایین ترین سطح نوشتاری است که در تارنمای شما به دست نشر سپرده می شود و خود خانم بها به کدام جرات این را به تارنمای شما فرستاده است و شما هم قبول فرمودید که انرا نشر کنید به گفته اقا یما این یک جنگ فکری میان سی ای اه امریکاو کا جی بی روسیه است به نظر من درتمام خانواده تنها یک نفر شریف و با عزت و با غیرت بوده است و ان هم اقای راهی

عبدالله20.01.2013 - 09:03

 جای بسا تاسف است که سایتی به بلندی خراسانزمین٬ مضمونی را به سبکی همچنین٬ به خواننده اش پیشکش میکند. این عمل به نظر من آزادی بيان و عقاید نیست بلکه٬ توهین به آزادی و شعور خواننده میباشد.

محرم علی20.01.2013 - 11:25

 اینها دامن خود را خود بالا زده اند . اینگونه اعمال از رهبران حزبی بر خواسته است که ادعای اصلاحات و عدالت داشت و درپشت پرده و در خلوت درحق نوامیس ملت دست به چنین اعمال میزد .ملت و مردم از وطنفروشان خلق و پرچم بیش از این انتظاری نداشتند و ندارند . معامله گران دینمدار هم در جنایت کم از اینها نبستند .خوب است چنین افشاگریها حتی به همین سطح و سویه به عمل آید تا که ملت خواب رفته گاو وخر خود را از انسانهایش تفکیک نماید .

yama19.01.2013 - 08:19

 سلام دوست عزيز، اميدوارم صحتمند باشيد. من يکی از دلبستگان سايت تان هستم. زيرا هدف تارنمای تان طوريکه خود در سرخط برنامه تان تاکيد کرديد آگاهی دادن خراسانيان از تاريخ و فرهنگ شان و سمت و سو دادن دادخواهی آنهاست. انصافا نشرات تان در همين راستا است. اما امروز نوشتۀ را زير نام آيا نجيب را میشناسيد را ديدم. اين کتاب را من نزديک به سی سال پيش در هند ديدم. در همانجا چاپ هم میشد. در آنزمان داکتر نجيب در کابل حکومت ميکرد. اين کتاب به نظر بسياری از کسانی که در هند بود بخشی از جنگ "سی آی ای" و "کا گی بی" بود. به هر حال در اين کتاب جنگ دو برادر، دو زن برادر است. به نظر من شايسته نيست که چنين نوشته ی مبتذل و بازاری را در تارنمای با وزن خراسان زمين منتشر کنيد و شامل چنين جنگ های زرگری دو زن برارد شويد. اين دو زن برای بدست آوردن امتياز می جنگند و يک ديگر را فحش می گويند. ... هر دو سايت ها دارند. يکی سايت "آزادی" که توسط فاشيست وردکی پيش برده ميشود اين کتاب را نشر کرده و همچنين دشنام های صديق راهی، برادر داکتر نجيب را بر ضد ثريا بها که بيست سال زن وی بوده است.... فردا شوهر سابق ثريا بها بر اين کتاب و ثريا بها نوشته میفرستد.... بروند اين جنگ خود را در سايت های خود کنند ... به نظر من بهتر است اين نوشته را حذف کنيد... تصميم به دست صاحبان سايت است از بنده به عنوان دلبسته تارنمای تان پيشنهاد بود موفق باشيد. یما
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



ثریا بهاء