بکوب ای دل‌

٤ دلو (بهمن) ١٣٩١

بکوب ای دل‌ که طبلت بی‌ صدا نیست
بکوب ای دل‌، کسی‌ درد آشنا نیست
بکوب ای دل‌ که خاموشی گناه است
بزن فریاد، اینجا جای ِ ما نیست

****

بکوب ای دل‌، به بی‌ دردی دوا نیست
کسی‌ هم که به مثلت مبتلا نیست
بکوب ای دل‌ برای کوچ از این جا
جهان، اندازۀ احساسِ ما نیست

****

بکوب ای دل‌، قناری در هوا نیست

قفس باز است ولی‌ پرّ هاش وا * نیست

بکوب ای دل‌ به بی‌ رحمیِ صیاد

صدا یت، با قناری همصدا نیست؟

****

بکوب ای دل، دل‌ ِ بیغم کجا نیست

تحمل، صبر هم از بهر ما ! نیست

خوش آوا مرغکی دارم در آغوش

نژادش از نژادِ ما، جدا نیست

****

بکوب‌ای دل‌ که دیگر من و ما نیست

زبانِ شعر از حسرت جدا نیست

به رزمِ حقٔ گرفتم من قلم را

سر آمد واژه، دیگر محتوا نیست

 

*- وا = باز







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نگین بدخش