زبانت بریده باد، دشنام‌سالار دموکراسی!

١٣ قوس (آذر) ١٣٩٢

جایی شنیده بودم یا خوانده بودم که شیخ جنید بغدادی با شماری از مریدان و هواخواهان روزی از بازار بغداد می گذشت، چون به چهارراه بازار رسید، آن‌جا دزد و جنایت‌کار نام آوری را بر دار کرده بودند تا دیگران پند پذیر شوند. شیخ جنید تا آن دزد را آویخته بر دار دید، راهش را از مریدان جدا کرد و رفت پاهای آن دزد را بوسید و بی آن که به پشت سر خود نگاهی کند به راه خود ادامه داد.

شیخ فاصله‌یی را راه زد و آن گاه روی برگشتاند ودید که از آن همه مریدان دل‌سوخته، تنها یک تن با او مانده و دیگران برگشته اند. شیخ پرسید که دیگران کجاشدند؟ مرید خاموش ماند و سر به زیر انداخت. شیخ باردیگر پرسید تا این که مرید با ناراحتی گفت، شیخا شما کارخوبی نکردید که پای آن دزد و آدم‌کش بغداد را بوسه زدید، یاران همه از این کار شما گرفته خاطر شدند و یگان یگان شما را ترک کردند. شیخ با لب‌خند تلخی گفت: من پای آن دزد را از آن بوسیدم که سر در راهی کرد که آن را برگزیده بود!

هدف ازآوردن این روایت این بود که وقتی سخنان چرکین و بوی ناک کسی به نام جنرال عبدالواحد طاقت را شنیدم، تمام هستی ام لرزید که خدایا هنوز درسدۀ بیست ویکم هم چنین بنده گانی داری که بالا تر از قوم  و طایفۀ خود انسان و انسانیت را به رسمیت نمی شناسد. هرچند من شیخ بغداد نیستم که بروم پای این آویخته بر دادگاه تاریخ را ببوسم؛ اما می خواهم از همین جا دستان طاقت را که در آن نه خون سرخ ؛ بل خون سفید پاستوریزه درجریان است ببوسم که با تمام شهامت آن چیزی را بیان داشت که امروزه به دیدگاه سیاسی حلقه‌های فاشیزم و تفوق طلبان قومی و زبانی بدل شده است. شاید بتوان او را صادق‌ترین طالب نکتایی پوش و میراث خوار تعصب قرون وسطایی آنان گفت، برای آن که نخستین بار این طالبان بودند که تا به کابل رسیدند با پخش سرود های رزمی خود، به اقوام غیر پشتون کشور فرمان می دادند که  این سرزمین را ترک کنید.آن ها نیز به مانند طاقت فریاد می زدند که این وطن خانۀ پشتون‌هاست. حال پس از یک دهه دهل وکرنای دموکراسی، حقوق بشر وجامعۀ مدنی، انتخابات های پارلمانی و ریاست‌جمهوری،  طاقت تمام خشم ، تعصب وقوم کشی هتلر، موسولینی وبنیامین نتنیاهو را که سال‌ها درسینۀ تاریک خود پنهان داشت،  فریاد زد و همه مردمان و اقوام افغانستان را چنان دشنام داد که ترانه‌های طالبان هزاربار انسانی تر از چنین سخنانی بود. برای آن که در سرودهای طالبان چنین سخنان مستهجن، بوی‌ناک وچرکین وجود نداشت. به پندارمن  این «دشنام سالار دموکراسی» بیشتر ازهرقومی به قوم وطایفۀ خود دشنام داده است. اوبه همه افغانستان دشنام داده است. طاقت باید به این نکته توجه کند که این دشنام ها سده ها پس به سوی او برمی گردد. من بسیار سرو کلۀ  او را در رسانه‌ها دیده ام، اما نمی دانستم که ژرفای نادانی اش به ژرفای آخرین طبقۀ دوزخ برابر است. او می پندارد که تاریخ همان جعل‌نامه هایی است که خوانده. برای گفتن چنین سخنانی باید از جهالت و نادانی چنان اسب تیزتک و حرونی داشت سرکش و حرون‌تراز اسبان مارشال!

یک انسان باید چقدرغیرمدنی و ناآگاه ازتاریخ  باشد که بتواند یک چنین سخنانی را برزبان راند: «افغان معنا صرف اوصرف پشتون دی، افغانستان معنا پشتونستان دی. افغانستان د پشتون کوردی. داملک دپشتون دی.  فاریاب، مزار او بدخشان پشتونستان ، زه د دی ملک بادار او مشریم. نا اهل حرامی او ناخلف تاجک، هزاره ، اوزبیک او گلم جمو چه به افغان کلمه شرمیگی، هغوی باید خپلو ملکوته واپس لار شی! » جنرال طاقت تلویزیون ژوندون.

طاقت در گفته های خویش نخست از همه در برابر خداوند قرارگرفته و برخلاف آن چیزی سخن می گوید که خداوند فرموده است. برای آن که خداوند همه انسان ها را از یک گوهر آفریده ، آن گونه که در قرآن گفته شده است، خداوند انسان ها را در طایفه‌های گوناگونی آفریده است، تا یک دیگر را بشناسند، هیچ‌یک را بردیگری برتری نیست؛ مگربه پرهیزگاری.  من نمی دانم که طافت و دیگر حلقه‌های فاشیستی چرا نمی دانند که این‌جا هیچ کسی نه با واژۀ افغان مشکلی دارد و نه هم از آن می شرمد؛ اما دست کم هفتاد درصد شهروندان این سرزمینی که  از دوران عبدالرحمان بدینسو نام افغانستان یافته است، هویت قومی خود را که خداوند به آن‌ها داده است با خود داشته باشند. مگر حذف قومیت می تواند که واقعیت اقوام در افغانستان را از میان  بردارد و به گفتۀ طاقت آن ها را یکی ویک بار پشتون سازد. من پشتون ‌ها و زبان پشتو را دوست دارم؛ اما دشمن پشتونیزم هستم و هرگزهم نمی خواهم که هویت قومی خود را فدای افزون خواهی فاشیزم سازم. این  بزرگترین راز آفرینش است که خداوند چرا نخواست تا همه مردمان یک قوم و  یک زبان می داشتند، خداوند می توانست که چنین کند؛ اما چرا نکرد، ما هیچ‌گاهی نمی دانیم که در این امر چه حکمتی پنهان است. حال نیروی فاشیزم  این جا به آن پیمانه یی لگام گسیخته شده است که طاقت و اندیشه پردازان فاشیزم در برابر مشیت الهی نیز ژاژخایی  می کنند و می خواهند همه هویت های قومی این سرزمین را در هویت قومی پشتون حل کنند. فاشیزم این گونه ملت سازی می کند، ملت سازی فاشیستی.

او دریک جهت در برابر قرآن شمشیر می کشد و درجهت دیگر قانون اساسی کشور را نیز زیر پامی کند. درمادۀ بیست دوم قانون اساسی آمده است: «هرنوع تبعیض و امتیازدر میان اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون داری حقوق و وجایب مساوی می باشند» به همین گونه  در فقرۀ دوم مادۀ بیست وچهارم  این قانون می خوانیم: «آزادی و کرامت انسان از تعرض مصون است» بازهم در فقرۀ سوم همین ماده آمده است: «دولت به احترام و حمایت آزادی و کرامت انسان مکلف می باشد.»

 می این علم افراز فاشیزم را می بینم که هرازگاهی سروکله اش در این یا آن تلویزیون به نام کارشناس هزارکارۀ کارناشناس ظاهر می شود و بعد در پیوند به دندان نهنگ تا کهکشان های یاوه، سخن می گوید، کاش باری هم که شده بود اعلامیۀ جهانی حقوق بشررا می خواند که در مادۀ نخست آن چنین آمده است: «تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت وحقوق باهم برابر اند. همه داری عقل و وجدان می باشند وباید نسبت به یک دیگر با روح برادری رفتارکنند.»

طاقت به آن شمار اقوام افغانستان دستور کوچ می دهد که ریشه های تاریخی ، فرهنگی ،زبانی و تمدنی شان به هزاران سال آن سوتر می رسد.  شاید طاقت فکر می کند که او با سخنان خود، اقوام دیگری را نشانه رفته و با فلاخن دشنام بر فرق آنان کوبیده  وخون آنان را برزمین ریخته است؛ اما من می پندارم که این دشنام سالار چرکین گوی بیش‌تر از دیگران قوم و قبیلۀ خود را اهانت کرده وبه آن ها دشنام داده است. چون کسی که به زبان، فرهنگ و قوم خود احترام داشته باشد وکوچک ترین جرقۀ از اندیشۀ مدنی در ذهن داشته باشد به قوم دیگر و هستی معنوی آن نیز احترام برجای می کند.

شگفت برادرخوانده‌گی که می خواهند، یعنی برو! هویت خود را از میان بردار، زبانت را قیچی بزن، ازتاریخ خود انکارکن، فرهنگ خود را بریز در خاک روبۀ کوچه و هویت قومی خود را یک لنگه بیاویز از چنگک قصابی و در نهایت بیا آن گونه بیندیش که من می اندیشم و آن گونه بگوی که من می گویم، تا باهم برادر باشیم.  طاقت باید بداند که دیگران نیز زبانی دارند پرشکوه، تاریخی دارند روشن، هویتی دارند افتخار آمیز، فرهنگی دارند گسترده در یک حوزۀ تمدنی بزرگ. چرا نمی توانی با چنین ویژه‌گی ها برادر دیگران باشی! چرا نمی خواهی در این فرهنگ ، تاریخ وتمدن خود را شریک سازی . آن گاه که طالبان تندیس‌های بودا در بامیان را نابودکردند، منارچکری را فرو افگندند، تندیس های موجود در موزیم ملی را نابود کردند، مگر جز شرمساری و نفرین تاریخ چیزی به دست آوردند که حال تو بر خاسته و می خواهی با حمله های انتحاری کارشناسانه ات تندیس هویت اقوام کشور را نابود می سازی!

درچارچوب قانون اساسی و قانون رسانه‌های همه‌گانی کشور هرگونه اهانت به شخصیت های حقیقی و حکمی جرم دانسته شده  و قابل پی‌گرد می باشد، در حالی که  طاقت خان تمام اقوام افغانستان، تاریخ ، زبان، هویت و فرهنگ آنان را توهین کرده  و به هریک جدا جدا بسته‌های انتحاری دشنام فرستاده است، مورد پی‌گرد قرار نمی گیرد. شاید به دلیل آن که به گفتۀ خودش بادار این ملک است. من که باری برای وزیری که خود گفته بود: کرزی را من رییس جمهور ساختم، چیزی نوشتم،  سارنوالی یا دادستانی کل دستور بازداشت مرا صادرکرد؛ نمی دانم چرا در پیوند به این دشنام فرستادن های طاقت سارنوالی خاموش است! این خاموشی را چگونه می توان توجیه کرد! در روزهای که افغانستان بیشتر از هر زمان دیگری به همدلی وهم آهنگی و تفاهم نیاز دارد، بیان چنین سخنانی می تواند به مفهوم هیزم کشی به آتش نفاق در کشور بوده باشد.  بییان چنین سخنانی می تواند به این مفهوم باشد که طاقت پروژۀ سراسری نفاق افگنی در کشور را مدیریت می کند.  چرا از طاقت پرسیده نمی شود که از بیان چنین سخنانی در چنین روزگاری چه هدفی را درنظر دارد! سخنان او خطرناک‌تر از هر حملۀ انتحاری است.

بدون تردید سخنان طاقت، بخشی از اندیشه های فاشیزم برتری جوی قومی است. او تنها دیدگاه خود را بیان نکرده است، بلکه چنان سخنگویی به بیان دیدگاه گروه‌ها وحلقه‌های فاشیستی و انتحاری پرداخته است.  او با چنین سخنانی به مردم افغانستان، روشنفکران افغانستان، احزاب سیاسی و همه فعالان حقوق بشری افغانستان، این پیام را نیز فرستاده است تا برخیزند و باتمام جلوه های فاشیزم مبارزه کنند تا شهروندان  در چارچوب قانون با حقوق برابر در کنار زنده‌گی کنند. ازین نقطه نظر نباید دیدگاه چرکین طاقت را به همه‌گان تعمیم داد، حساب چنین افراد متعصب ، فاشیست و افزون خواه از حساب وجدان جمعی  قوم پشتو ن و روشن‌فکران پشتون جداست، با این حال تاریخ با هزار چشم به تماشا برخاسته تا واکنش وجدان روشن‌فکرانۀ قوم پشتون را در پیوند به یاوه بافی های طاقت ببیند تا آن را جاودانه به حافظه بسپارد.

قوس 1392

شهرکابل







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

عبدالله 13.12.2013 - 05:26

  استاد محترم اقاي نادري من با جنرال طاقت كاري ندارم ونه هم سخنانان اورا تائيد ميكنم ولي در مورد طالبان قضاوت تان راازواقعيت دور مي پندارم طالبان هيچ گاه به اقوام زبان وفرهنگ مردم توهين نكرده وهيچگاه هم انان در ترانه هاي خويش به غير پشتونها قومانده خروج از كشوررا نداده اند قبول دارم كه انان دشمنان سرسخت جنايتكاران جنگي مانند مسعود دوستم سياف محقق ومزاري بودند وهستند اگر اين مخالفت را دشمني با غير پشتون تلقي ميكني باز هم در اشتباه هستي . براي اولين بار تفرقه قومي و قوم پرستي توسط كمونستاها در كشور نهادينه شد توسط مسعود وحكمتياراين بذر بدبختي ابياري شد كه در واقعيت هيچ كدام شان نمايندگان قوم تاجك وپشتون نبودند ونه هستند وكسانيكه درزير مقاله تان به آتش بد بختي دامن مي زند باور داشته باشيد كه خيلي ارزان خريد وفروش مي شوند

شاهین08.12.2013 - 10:45

  حیف واژه ای پاکی ( بریدن ) پارسی که چتل شود

انجنیریوسف 07.12.2013 - 12:02

  استاد پرتونادری شمشیرقلم تان علیه فاشیزم همیشه برنده باد قلم شماوگفتارشمابخاطراگاهی مردمان که سالها علیه عدالت ایستادند وبرمردم استبداد رواداشتند گویا باد فاشیزم باید بفهمد که با افکارسنتی وقرون وسطایی نمیشود دردهه دموکراسی برایش جا بازنماید وعلیه عدالت اجتماعی بی ایستد

فروغ07.12.2013 - 04:51

 قلمتان پررنگ باد استاد! در طبیعت به ملیون ها حشره وجود دارد که از آن جمله صفر عشاریه چند فیصدش مفیده است و بقیه حشرات مضره میباشند، اماخداوند با آن بزرگی که در خود دارد حشرات مفیده را بر مضره مظفر گردانیده، مسولیت را بردوشن این فیصدی کم حشرات گذاشته تا با حشرات مضره مبارزه کنند تا آنها قادر به از بین بردن مزارع انسان ها نگردند. بدون شک بر همه مردمان چیزفهم و مفید در جامعه لازم است تا با این قشر پست و مضره که به گفته خودشان اکثریت هم هستند مبارزه کنند تا واژه حیوانیت از روی نسل انسان برچیده شود.

نادر نورزائی06.12.2013 - 15:25

 رسانه ای که چنین تعصبات و نظریات نژاد پرستانه و فاشیستی را پخش می کند باید از خود بپرسد که ازاین یاوه گوئی ها چه چیزی بدست می آید؟ دولت فاسد کرزی هم وظیفه دارد تا ازاین گونه تفرقه افگنی ها جلو گیری نماید، وگرنه وظیفه اش را درقبال انسانیت که از افغانیت مهم تر وبالاتر است انجام نداده است. نظر آقای طاقت یقینن نمی تواند از همه ای پشتون ها نماینده گی کند چنانچه ما همه ای آلمان هارا نمی توانیم با هیتلر وگورینک وهیملر بسنجیم. استاد نادری مانند همیشه وجدان بیدار این ملت ازهم گسسته وفاقد وجدان ملی است و من به او درود می فرستم وبرایش قلم رسا تر آرزو می کنم. علم بشر شناسی امروز مارا همه افریقائی می داند که ازانجا به جهان پخش شده ایم وبعد از حدود 40 هزار سال به قبایل مختلف تقسیم شده ایم. ما همه دوپاداریم، دودست ودوچشم. فقط فرهنگ انسانی وهمدلی است که نوع مارا می تواند ازخطری که ساخته ای خود مااست نجات دهد. افتخار به قومیت فقط بی سوادی وبی دانشی را نشان می دهد ولا غیر.

راشد رستمى06.12.2013 - 10:38

  ديدگاه هاى " دشنام سالار دموكراسى" لااقل از زمان حكومت نادر و حتى قبل از آن سياست عملى ولى بى سرو صداى حكومات بوده است. محتوى كتاب " سقوى دوم" نوشته آقاى يون در واقع سياست داخلى حكومت هاى قومگراى قبلى بود. مشكل آقاى طاقت اين است كه طاقت آن را ندارد تا مكنونات قلبى شان را با اين همه صراحت و پوست كنده گى بيان ندارد! ورنه اين ديدگاه از دير زمانيست كه عملن در حال تطبيق است !! چرا خود را عمداً در " كوچه حسن چپ" مى زنيم! اينك آقاى طاقت " با صد هزارجلوه" بيرون آمد و ما هم منتظر عكس العمل روشنفكران پشتون هستيم تا " با صد هزار ديده" تماشا كنيم ايشان را!

Sunflower06.12.2013 - 01:21

 sorry i cannott write in persian because my phone does not support, yak mah pesh Nasa ya faza payma ba kharej az nezame shamsi frestad wa dar an 8 sada az zaminiyan pakhsh meshud ta agar mawjude shenawa dar anja wujud dashta bashad beshnawad yaki az anha hamin shere saadi bud ke bani adam aazaye yak digarand, khudawandi ke quran ra ba arabi frestad arab ra bar ajam bartari nadaad pashtun ki bashad ba aan tarikhe palid ke bar digaran bartari khahad, baaz agar khahad begzarid bkhahad ke bashar eshtebah bsyaar knad wa jahanam az baraye aan ast,

کاظمی05.12.2013 - 18:45

  یک شخص ممکن است به امراض مختلف دچار باشد و هرچه دلش خواست بگوید ولی تلویونی که هدفمند تفرقه و نفاق را دربین مردم افغانستان دامن میزند قانونا باید پاسخ گوباشد.

حفیظی راد05.12.2013 - 14:33

 در مقابل همچو رفتار غیر انسانی و غیر مدنی باید ایستاد تا افرادی همچو طاقت بدانند که اهانت آقوام ساکن در کشور چه عقوبت دوزخ مانندی در انتظار شان است. این شخص نامرد نهایتن از واژه دموکراسی و این نظام اجتماعی فجیع ترین سو استفاده را نمودند.

داکتر مومن 05.12.2013 - 08:25

  استاد سپاس از شما قافله سالار همه ملیت های افغانستان که گاه وبیگاه مظلومانه مورد تهاجم روند های جاه طلب و فاشسیت قرار میگیرند

سمیر05.12.2013 - 10:06

 قلم تان روان باد.

منصور 05.12.2013 - 09:19

 دوستانو زه دطاقت له طرفه تاسو نه معافی غواړم . طاقت خو یو سپک او بی شرفه او دپاکستان جاسوس چه زه ثبوت لرم دی. دا کمیونستان خو نور برنامه ا و شعار نلری .خو بس یو نا اهله یو ځای شوی دی او د اسماعیل کوڼ سپی پسی کرځی

Taj05.12.2013 - 10:15

 کاملا همه جانبه فرمودین استاد عزیز !

علی05.12.2013 - 10:29

  چنانکه فرمودید "در آفرینش همه زیک جوهر یم" ولی درجهان کـثرت هرفرد میتواند فقط وفقط از خودش نمایندگی کند وبس. افکار واحساسات طاقت نیز خوشبختانه فردی وناشی ازآشفتگیهای درونی خودش است. امید که روزی حا لتش بهتر شود تا خوبتر بیاندیشد و خوشتر احساس کند. باحرمت

احمد فرهام05.12.2013 - 07:31

  حیف 9 ماه درد که مادر بخاطر طاقت کشیده است

عزیزی05.12.2013 - 04:39

  میگن با عف عف سگ دریا حرام نمیشود. این سرزمین فردوسی داشت و بو مسلم ووو....

احمد فرهاد 05.12.2013 - 04:35

  به طور حتم و دور از اظافه گویی ها حلفات از فاشیست ها میخواهند هویت تاریخی اقوام غیر پشتون را مسخ نمایند و گفته های "طاقت" نیز بازگو کننده همین سخن است.از برادران غیر پشتون میخواهیم با یک حرکت مدنی که نمایانگر فرهنگ دیرینه خود باشند به پا ایستند و برای کوتاه ساختن دست و زبان بد اندیشان و یاوه گویان تاریخ فعالیت عملی و مدنی نمایند.

ارسلان05.12.2013 - 04:59

 کلمات تان واقعا زیبا و قوی است استاد محترم. امید وار هستم فقط یکبار سخنان زیبای تان را بخواند و با بشنود. چه زیبا گفتید که " پای آویخته بر دادگاه تاریخ".... این نوع اشخاص حتی باید به دادگاه تاریخ نروند... ازین ها حتی صفحات تاریخ خسته و افسرده شده.

قطره05.12.2013 - 05:40

  من واقعا افسوس میخورم به حال اشخاصی چون طاقت. بنظرم اگر از ایشان پرسیده شود ممکن است اسم پدرکلان خود را ندانند چه رسد به تاریخ گوارای این مرزو بوم.

alimohammad eatimadi05.12.2013 - 05:21

  بسیار ننگ است که در برابر چنین یاوه گویی هااقدامات لازم اتخاذ نگردد مهمتر از همه مسوول تلویزیون ِژوندون را که چنین نظریات نفاق افگنانه را نشر می کند مورد پی گردد قرار داد و با نشر این گونه مزخرفات حیثیت رسانه و میدیا را متزلزل می سازد.

من افغان نیستم05.12.2013 - 06:53

  تاجیک میمانم شنو ای بد گهر فریاد و سوزو درد و آوازم که تا جان در بدن دارم فقط تاجیک میمانم منم فرزند خراسان دری باشد زبان من اگر خون در رمَق دارم فقط تاجیک می مانم نبگذارم کسی بر عشق پاک من کند توهین زبون می سازمت هردم فقط تاجیک میمانم کسی نام و نشان دارد،دراین ماوا مکان دارد اگر گیری نشان از من فقط تاجیک می مانم شعارم شعر آزادیست زبانم نعرۀ تکبیر به مثل شیر میرزمم فقط تاجیک می مانم قسم بر روح مولانا،خیا م وسعدی وحافظ کَشی دندان وکامم را فقط تاجیک میمانم نمیدانی دراین راه من چرا ثابت قدم هستم چو باعث وبدخشی من فقط تاجیک میمانم به چشم سر دیدی مسعودو فرزند نیاکان را به زیر دار می خوابم فقط تاجیک می مانم اگر ناموس وننگ داری مکن دیگر جفا کاری بدخش فرزند تاجیک است فقط تاجیک میمانم محترم( بدخش)

نجیبه نصیر05.12.2013 - 06:43

 من هم باور دارم که الفاظ گندیده و بدوی که از دهان مردار طاقت برآمد، به خود و تبار خود خیانت کرده است

مرتضی مشعل04.12.2013 - 15:16

 جناب پرتو، منم منتظرم ببینم دیگر پشتونها چی عکس العملی از خود نشان خواهند داد. کامگار باشید قلم تان همیشه سبز

جمشید رحیمی 04.12.2013 - 16:11

 این طور انسانهای کثیف مثل طاقت را باید از خراسان زمین رانده و بسوی اسراییل فرستاد، زیرا وجود این کثیف ها این خطه را گند و بدبو خواهد ساخت.

عاصم04.12.2013 - 19:32

 علیه این منحوس پست فطرت و تلویزیون فاشیستی شان پرونده ترتیب و به دادستانی داده شود تا مورد پیگرد قانونی قرار گیرد

خراسانی04.12.2013 - 08:21

  دست مریزاد .
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



پرتو نادری