پیام تبریکی خدمت استاد پروفیسور هاشمی

۱۲ دلو (بهمن) ۱۳۹۲

(به افتخار آغاز هشتاد و دومین سال زندگی پُربار استاد پروفیسور سید سعدالدین هاشمی)

 

یاد وخاطره :

ماه حوت سال 1360 خورشیدی ، آوانیکه محصل سال دوم شعبه تاریخ فاکولته علوم اجتماعی دانشگاه بودم ، نخستین بارِ بود که با استاد محترم جناب پروفیسور سید سعدالدین خان هاشمی معرفی شدم. در حوت همین سال ،رئیس دانشگاه کابل انجنیر عزیزالرحمن سعیدی که استاد انستیتوت پولیتخنیک کابل(دانشگاه پولی تخنیک ) بود ، وفات نمود.  بدستور مقامات ذیصلاح تدفین او به شکل  رسمی و با مراسم خاص بر گزار گردید. بیاد می آورم که دو نفرازاستادان مسوولیت سازماندهی ورهبری مراسم تشیع را عهده داربودند که آنهارا قبلآ ندیده و نمیشناختم. از شخص پهلویم پرسیدم آنها کیستند؟ جواب داد معاونین دانشگاه ، محترم غلام رسول رسولی استاد فاکولته ساینس و معاون علمی ، و محترم سید سعدالدین هاشمی استاد فاکولته علوم اجتماعی و معاون اداری . نخستین بارِ بود که جناب پروفیسور هاشمی را از نزدیک می دیدم. در اولین دیدار استاد محترم هاشمی را انسان نهایت حلیم ، بردبار ، با وقار و صمیمی یافتم. بدون مبالغه ، جناب هاشمی با سلیقه و خوش لباس ترین استادی بود که تا آنوقت دیده بودم . من که آرزوی جز استاد شدن در فکروذهن نداشتم ، بخود قول دادم که اگر بعد از ختم تحصیل در کادر علمی دانشگاه مقرر شدم ، جدآ باید مانند استاد پروفیسور سید سعدالدین هاشمی خوش لباس ، باسلیقه و با همه صمیمی باشم.


بعد ازختم مراسم تدفین و فاتحه خوانی رئیس دانشگاه کابل ، بیشتر از 3 - 4 بار دیگر استاد هاشمی را از نزدیک ندیدم ، زیرا جهت تحصیلات ماستری به کشور شوروی سابق اعزام شدم. حوت 1366 خورشیدی بود که بعداز ختم تحصیل و سپری نمودن خدمت سربازی ، بعداز مدت طولانی به دانشگاه آمده بودم تا استاد مقرر شوم.  با دیدن دو باره جناب هاشمی خیالات دوره محصلی بار دیگر در وجودم زنده شد. عریضه تقررداده بودم و مراحل علمی -  اداری کارهایم بحیث استاد شعبه تاریخ فاکولته علوم اجتماعی در جریان بود. گرچه با کار شکنی ها و مخالفت های معین و سازمانیافته ئی مواجه شدم ، اما از آنجائیکه تعدادی از استادان در دوره تحصیل مرا می شناختند ، از لطف و همکاری دریغ نورزیدند که ممنون لطف آنها هستم.  بقول یکی ازآنها ، جناب استاد  پروفیسور هاشمی در مجلس دیپارتنمت و بخصوص در جلسه شورای علمی فاکولته با این جمله : " من این داوطلب عضویت کادر علمی را از قبل نمی شناسم . اما بقول استادان او ، و برویت اسنادش که اینجا نزد ما موجود است ، موصوف در دوران تحصیل همیشه اول نمره صنف خود بوده ، از شوروی دیپلوم سرخ ماستری آورده وخدمت سربازی را نیز سپری نموده ، پس مستحق آنست تا مقرر شود. "  بدینگونه ازتقررمن حمایت کرده بود.

پس از فیصله دیپارتمنت ، تائید شورای علمی فاکولته و بعدآ هم شورای علمی دانشگاه کابل ، همه مراحل کارهای علمی نهائی وجهت اخذ منظوری به وزارت تحصیلات عالی فرستاده شد. ماه حمل 1367 خورشیدی بود ، درسها جریان داشت و منتظر رسیدن مکتوب تقررام بودم. صبح یکی از روزها مدیر تدریسی مژده داد و گفت : " مکتوب تو آمده  و از تاریخ تصویب دیپارتمنت مقرر شده ئی .حاضری را امضا و همینجا منتظرم باش من می آیم." لحظات بعد برگشت و چنین اظهار داشت که  قبلآ با پروفیسور صاحب صدیقی صحبت شده ، نظر آنست تا به عنوان همکار با محترم پروفیسور صاحب هاشمی به درسها اشتراک کنی . بعد از آمدن هاشمی تو را به او معرفی میکنم . من که از خوشحالی تقرر وهمکارعلمی شدن با استاد هاشمی ، یاد ، خاطره و آرزو های چندین سال قبل ام  را در شرف عملی شدن می دیدم ، نهایت هیجانی شده بودم . لحظات بعدتر با مدیر تدریسی به اتاق استاد رفتیم . بعداز تقدیم احترام به استاد هاشمی و استاد سرهنگ ، هر دو ا یشان همزمان از مقرری ام پرسیدند.مدیر جواب داد که مکتوب تقرر اش آمده است.  برایم تبریک گفتند. مدیر به استادهاشمی اظهار داشت که اگر شما موافق باشید، عابد جان بحیث همکار علمی با شما به صنف برود . جناب هاشمی با خوشی و تبسم منحصر بخودش ، پیشنهاد را پذیرفت و بمن خوش آمدید گفت .از همین لحظه افتخار همکار علمی بودن استاد پروفیسور سید سعد الدین هاشمی را حاصل و با ایشان همکار شدم. دقیق بیاد دارم ظهر همان روز که بخانه میرفت ، چنین اظهار داشت : "  فردا درس نداریم. پس فردا ساعت دوم درس داریم و من می آیم.توهم فردا رخصت استی . پس فردا با دریشی ، نکتائی ، بکس دستی کتابها و سروصورت خوب منظم مانند یک استاد حاضر باشی که به صنف میرویم ."  از آنروز تا مدت تقریبآ شش ماه که آموخته هایش برایم کمتر ازیک دوره تحصیل نبود ، با استاد به صنف میرفتم. اطلاع نداشتم که طی یک گذارش علمی خویش عنوانی شعبه تاریخ پیشنهاد کرده که همکار علمی اش  توان تدریس مستقلانه را دارد، برایش درس مستقل نیز داده شود. حسب نظر استاد ، در سمستر دوم به تدریس مستقل آغاز کردم . باآنکه دیگر مصروف تدریس مستقلانه هم بودم ، لاکن تاآخرین روزهائیکه استاد هاشمی مانند دهها استاد دیگر مجبور به ترک کشور گردید ، از اندوخته های علمی ، تجارب و مهارتهای درسی ایشان بهره ها بردم . همه داشته های عملی و بخصوص تجارب تدریسی ام را مانند دهها همکار علمی دیگر جناب هاشمی که اکثریت آنها بمدارج بلند علمی نایل آمده اند ، از برکت لطف و توجه همیشگی این شخصیت حلیم و متواضع، مورخ فاضل وخیراندیش کشور دانسته ، به دیده ئی قدربآنها نگریسته و مینگرم.   همینجا  قابل یادهانی میدانم که  :   " جناب پروفیسور صاحب هاشمی یکی از پیشگام عرصه تاریخنویسی معاصر نیمه دوم سده بیستم کشور است که بعلاوه سایر کارهای علمی ، اکادمیک ، تحقیقی ، تالیف ونشردهها اثرعلمی و مقالات پژوهشی، اشتراک وسخنرانی در دهها کنفرانس وسمیناردرسطح ملی و بین المللی ؛  بهترین سالهای زندگی و جوانی خویشرا در راه خدمت به تاریخ جنبش مشروطه خواهی بحیث یک حرکت آگاهانه و سازماندهی شده ئی سیاسی درشروع قرن بیستم درافغانستان که اندیشه  نوگرائی ، استقلال طلبی ، اتحاد و همبستگی ملی را درخود پرورانیده بود ،  و زنده نگهداشتن نام ، کار و فعالیتهای مبارزان و مشروطه خواهان کشور صرف نمود . استاد صمیمانه تلاش نمود تا یاد، خاطره وکارنامه های این عدالتخواهان و قهرمانان ضد استبداد ، پیشگامان مبارزه علیه رژیمهای خودکامه ، از حافظه تاریخ بدور نمانده ، باکمال امانتداری همه مبارزات و کارروائی های جاودانی آنها ثبت اوراق تاریخ گردد. بر مبنای همین خواست زمان ، استاد هاشمی  برای نخستین بار در تاریخ افغانستان در سال 1354- ش ( 1975- م) کتاب علمی – تحقیقی ایرا با عنوان (جنبش مشروطه خواهی درافغانستان ) تالیف کرد که تا قبل از آن چنین اثرمستقل درمورد مشروطه و مشروطه خواهان کشور وجود نداشت . کتاب مذکوردرنوع خود منحصر بفرد بود. استاد هاشمی در سالهای مهاجرت که فضا ومحیط برای مشغله های ذهنی ، فعالیتهای فرهنگی وکارهای تحقیقی مساعدتربود ، بار دگر جهت خدمت بیشتر به قهرمانان ، مبارزان و مشروطه خواهان ، واین بار دور از تهدید و ارعاب ارباب قدرت و با امکانات بیشتر و بهتر ، بخصوص استفاده ازکتب تاریخی که درافغانستان دسترسی به آنها میسر نبود ، ومهمتراز آن بهره بردن از اسناد فراوان آرشیفی ، ازجمله " اندیا آفس لندن " و ... ، با تجدید نظرکُلی واضافات، به چاپ  مجدد این اثرگرانبها با عنوان جدید « نخستین کتاب در باره جنبش مشروطه خواهی در افغانستان در ربع اول قرن بیستم »  دست زد  که بدلیل حجم صفحات ، درین نوبت  چاپ، در دوجلد جداگانه  (اول و دوم ) آماده میشود . جلد اول درسال 1380- خورشیدی ( 2001- م) وجلد دوم آن در سال1383 شمسی (2004- م) از طرف شورای فرهنگی افغانستان در استوکهولم سویدن ،بعنوان کاملترین کتاب در مورد جنبش مشروطه خواهی در افغانستان ،  چاپ وغرض استفاده اهل مطالعه  و تحقیق وارد  بازار کتاب داخل و خارج کشور گردید."

با تحریر این یادخاطره ؛ از صمیم قلب و با خلوص نیت آغاز هشتاد و دومین سال زندگی پُربار استاد بزرگوار جناب پروفیسور سید سعدالدین هاشمی را برای استاد ،اعضای خانواده  ، اقارب ، دوستان وهمه شاگردان شان تبریک عرض نموده ، از بارگاه رب العزت به این فرهیخته علمی – اکادمیک کشورصحت کامل و طول عمرآرزو میدارم.

و در اخیر هم :  بعنوان تحفه سالزاد پُرمیمنت استاد، فشرده ئی از زندگینامه شان را که در صفحه اخیر جلد اول «نخستین کتاب در باره جنبش مشروطه خواهی در افغانستان » نشرکرده سال 1380شمسی شورای فرهنگی افغانستان، ازطرف ناشرکتاب چاپ شده ، می آورم:

" پروفیسور سید سعدالدین هاشمی فرزند حاجی سید عبدالکریم خان، در سال 1932 در قریه جانشاه شکردره، مربوط ولایت کابل ،درخانواده روحانی و روشنفکر«میاصاحبان شکردره» بدنیاآمده است. دروس ابتدائی را درمکتب ابتدائیه شکردره ، دوره ثانوی را در دارالمعلمین کابل و دوره لیسانس را درشته تاریخ و جغرافیه فاکولته ادبیات دانشگاه کابل پایان ودرسال 1962 عازم ایالات متحده امریکا شدند.بعدازاخذماستری دررشته تدریس علوم اجتماعی درخزان1964- م بوطن باز گشتند.

پروفیسور هاشمی بعدازتکمیل تحصیل بحیث معلم تاریخ دردارالمعلمین کابل ، بعدآعضوموسسه تعلیم وتربیه، استاد فاکولته ادبیات، استادفاکولته علوم اجتماعی ،استاد مهمان در یونورستی نبراسکا، اومها ایالات متحده امریکا، معاون مکاتب تجربوی دارالمعلمین کابل، مدیرتدریسی فاکولته تعلیم و تربیه، معاون اداری دانشگاه کابل ایفای وظیفه کرده است.

پروفیسورهاشمی درجریان وظایف محوله ومشغولیت در چوکات علمی دانشگاه کابل ، آثارمتعددی دررشته تاریخ، مسایل فرهنگی، اجتماعی و تعلیمی افغانستان تالیف کرده و درکنفرانسها وسمینار های متعددی اشتراک داشته است.

جناب پروفیسور هاشمی آدمی است علاقمند به کتاب، مطالعه و تحقیق وحتی با وجود مریضی،  درعالم هجرت با انجمن ها و سازمانهای مربوط مهاجران افغانی دربخش های علمی و فرهنگی، نه تنها در بریتانیا ، بلکه درکشورهای دیگر نیز همکاری علمی فرهنگی دارد. استاد آدم متواضع، خلیق، صمیمی و خیراندیش بوده ، وسعت نظرشان در قضایا ومسایل نزد همه درخورستایش است. ازسال 1990 میلادی  به اینطرف استاد در شهر لندن بسرمیبرد. برای استاد عمر دراز وکارعلمی مزید تمنادارم."

به همین ترتیب :  به نقل از جلداول  کتاب « کی کیست در فرهنگ برون مرزی افغانستان» تدوین و تالیف استاد  محترم پروفیسوررسول رهین چاپ حمل 1384 خورشیدی ، اسم برخی ازآثارعلمی استاد رانیز، ذیلآ می آورم :

 الف . کتب :

1- اصول تدریس علوم اجتماعی.موسسه تعلیم وتربیه، دانشگاه کابل ، 1352 هش.

2- روشهای مجوزه علوم اجتماعی.  "          "              "             ،1347 هش.

3- اصطلاحات جغرافیائی.                                        "             ،1347هش.

4- انقلاب کبیرفرانسه.فاکولته تعلیم و تربیه ،                  "             ،1351هش.

5- افغانستان معاصر.     "                "                       "            ،1351هش.

6- تاریخ جهان باستان (جلد اول ،شرق میانه)                 "            ،1352هش.

7- افغانستان از ظهور حکومتهای مستقل ملی تا ظهور احمد شاه ابدالی. فاکولته تعلیم وتربیه ، دانشگاه کابل ، 1353هش.

8- تاریخ جهان باستان(جلددوم ،یونان و روم)فاکولته تعلیم وتربیه کابل ، 1353هش.

9- جنبش مشروطه خواهی درافغانستان.فاکولته ادبیات، دانشگاه کابل، 1354هش.

10- افغانستان معاصر.جلداول باتجدیدنظر،فاکولته تعلیم وتربیه کابل  ، 1359هش

11- نقش افغانستان درآزادی هند.فاکولته علوم اجتماعی دانشگاه کابل،1360هش.

12- تاریخ نوین افغانستان.            "            "                "           ،1363هش.

13- بررسی اوضاع اجتماعی وسیاسی افغانستان از1901 تا 1919 .تالیف مشترک ، اکادمی علوم افغانستان ،کابل ، 1368هش. 

14- افغانستان ونویسندگان غرب،درنیمه اول قرن نزدهم.افغان اکادمی، لندن ، 1378هش.

15- نخستین کتاب درباره جنبش مشروطه خواهی درافغانستان.جلد اول با تجدید نظر، شورای فرهنگی افغانستان ، استوکهولم ، 1380هش. 

16- نخستین کتاب درباره جنبش مشروطه خواهی درافغانستان.جلد دوم با تجدیدنظر ، شورای فرهنگی افغانستان ، استوکهولم سویدن ، 1383هش.  

ب.مقالات علمی :

1- فعالیت شبکه جاسوسی انگلیس درافغانستان.مجله تربیت،دانشگاه کابل ، 1352هش.

2- سیرانکشاف قانون اساسی درافغانستان.مجله ادب ،             "          ،1354هش.

3- سیدجمال الدین افغانی درهند.                 "                      "          ، 1354هش.

4- کشورکانگو.         بولتن جغرافیه ،                                "          ،1349هش.

5- کشور نیکاراگوا.          "                                            "         ،1349هش.

6- عبدالرحمن لودین بحیث یکی از پیشگامان نهضت مترقی.               ،1368هش.

7- غلام محی الدین آرتی ،شخصیت ملی واجتماعی ویکی از پیشگامان نهضت مترقی .مجله علوم اجتماعی ، دانشگاه کابل ، 1369هش.

8- نقش جوانان افغان در حصول استقلال سیاسی افغانستان. آریانا برون مرزی،استوکهولم،1378هش.

9- عیاری ازخراسان یا رابن هود و پنچولای افغانی.                 "                   "      ،1379هش.

10- تحقیق ونگرشی براوضاع افغانستان معاصردردودهه آغازین.   "               "       ،1379هش.

استاد پروفیسور هاشمی در حدود (35) سمینار ، سمپوزیم ، کنفرانس و کنگره های علمی از شهر کابل تا شهر های  دوشنبه ، تاشکند ،  مسکو ، حیدرآباد دکن ، دهلی جدید ، برلین شرقی ، پاریس ، لندن ، بیروت ، نبراسکا و اومها ایالات متحده امریکا اشتراک نموده مقالات تحقیقی – علمی بخوانش گرفته است. در داخل کشور برای معلمان شهر های کابل ، هرات ، قندهار ، مزارشریف ، جلال آباد ، قندوز... سمینارها دایر و در مورد "میتودهای جدید تدریس علوم اجتماعی " سخنرانیها نموده ،درسالهای مهاجرت نیز در تعدادی از شهر های اروپائی در سمینارها وکنفرانسها اشتراک وسخنرانی نموده است. استاد منحیث نماینده انتخابی مهاجران افغانی مقیم بریتانیا درلویه جرگه تصویب قانون اساسی نیز اشتراک داشت.

دراخیر بار دیگر سالگرد تولد استاد را شادباش گفته ، صحت کامل و عمر دراز برایشان تمنا دارم. باحرمت







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

توردیقل تراب15.02.2014 - 06:30

 من از حالات آنوقت دانشگاه نمیدانم مگر تعدادی از تورکان عزیزم در وقت تسلط خلقی وپرچمی به شهادت رسانیده شده اند. چند سوال از استاد هاشمی که گفته شده استاد تاریخ است دارم: 1 - استخبارات آنوقت که برای بردن واعدام استادان وشاگردان به داخل دانشگاه میامدند آیا از رییس ومعاون دانشگاه اجازه میگرفتند یانه؟ اگر اجازه میگرفتند چگونه بود واگر نه بازهم مقامات دانشگاه چگونه اطلاع میافتند وعکس العمل شان چه بود؟ خوشحالی ویا تاثر؟ 2- تقاضادارم نام استادان شهید را بنویسند. 3- لطفا نام وابستگان استخبارات وآنعده اشخاص, استادان وشاگردان که در دانشگاه وظیفه جاسوسی وگرفتاری وبه اعدام برابر کردن استادان وشاگردان را داشتند بنگارید تا از دید جامعه پنهان نماند.

محمدشکارچی12.02.2014 - 06:04

  سوال من از سیدسعدالدین هاشمی این است که بحیث معاون دانشگاه کابل یعنی قدرت درجه دوم در زمان حکومت کمونیستها چند فیصد مسؤلیت کشتار بیرحمانه استادان ودانشجویان دانشگاه کابل را به عهده میگیرد؟ اگر میگوید هیچ, پس معلوم میشود که درخانه نشسته ومعاونیت میکرد واز دنیای رنج وغم وبگیر وببند وکشت وخون واعدام استادان ودانشجویان غافل وبیخبر مانده بود. ای وای باین روز وروزگار مدعیان دانش وفرهنگ

عبدالرحمن عصا04.02.2014 - 06:29

  شاید آقای هاشمی استادخوبی بوده باشد مگر گفته شده که در پوست حکومت تره کی - امین-کارمل ونجیب درآمده بر زبانش غیر از گفته های لینین چیز دیگری بیرون نمی شد و اینکه خلقی بود یا پرچمی یا با روسها رابطه داشت که معاون اداری شده بود باید خودش شجاعانه زبان بگشاید و معلومات بدهد.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



دانشیار دوکتور محمد عابد حیدری