غزل بدخشان

١٣ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹٣

به مناسبت حادثۀ بسیار دردناک زنده به گور شدن نزدیک به سه هزار هموطن بدخشانی مان در اثر لغزش زمین در ولایت بدخشان، صمیمانه ترین غمشریکی و تسلیت مان را عرض میداریم. خداوند رفته گان را بیامرزد و بازماندگان شان را در پناه خود داشته باشد. الهی من نمیدانم، به علم خود تو میدانی! (خراسان زمین)

غزل بدخشان

غرورم عزتم شانم

عروج ِ عشق و ایمانم

بدخشانم بدخشانم

من از این دور، ازین پایان

از این آباد، ازین ویران

ازین کابوس، ازین زندان

جنان ِ زرپرستان، "برده گان ِ آز"

تفرجگاهِ قارون زادگان، فرعونیان هامان

دیار ِ زورمندان

نسل ِ قابیل

"محور ِ شیطان"

کویر ِ مرگ ِ وجدانها

هبوطِ گوهر ِ انسان

ترا پیوسته میخوانم

بدخشانم بدخشانم

مرا بر نام ِ زیبایت

به تصویر ِ قشنگِ تو

به پامیرت که سر بر آسمان دارد

به آموی همیشه در خروش و بی درنگِ تو

به کبک و کفتر و شاهین ِ مست و تیز چنگ تو

به آهو و پلنگ تو

به وادی های سبز و چشمه ساران ِ شفا بخشت

به گلهای سفید و سرخ و زرد و رنگ رنگ ِ تو

به سیب و ناک و انگورت که نتوان یافت در فردوس

به لعل و لاجورد و ریگ و خاک وچوب و سنگ ِ تو

چنان پیوند و پیمانیست

کای آرامش جانم

که بی یادِ تو یکدم زیست نتوانم

بدخشانم بدخشانم

ایا پامیر، ای بام ِ جهان، شهنامه ی خاور

تو یی سمبول رادی، استواری، اوج

تویی خورشید را بستر

ایا کُکچه، چنان مهر ِ زلالت در رگان ِ یادِ من جاریست

که هر شب آسمان از دیدگانم میبرد اختر

بدخشان ای مهین مادر

ایا پرورده در آغوش صدها شاعر و رهبر

خداوند سخن، بیدل

سخن پیرایه گر، مخفی

غیاثی، باقری مرتاض و جیحون زبان اخگر

سخنور پرتو و پدرام و سیحون و خراسانی

سرایشگر ذیغم، دهزاد و بهمن لاجوردین شهر

زعیمان شهید وجاودانی نام تا محشر

بدخشی، شه ولی، باعث

و صد ها قاید دیگر

غبار از چهره ات گم باد ای فخر خراسانم

بدخشانم بدخشانم

توچون از فیض آبادی

فدای نام کشم و یفتل و درواز و خواهانت

فدای خاش و زیباک و کران وراغ شغنانت

فدای جرم و واخان و بهارستان و منجانت

بیادت ای دیار نازنینم زار ونالانم

بدخشانم بدخشانم

ایا زیبا تر از فردوس

ای گهواره ی شاهان

تویی گنجینه ی پنهان به سان ِ لعل اندر کان

زمینت چون پر طاووس رنگارنگ و خوش منظر

هوایت مشک میریزد زابر ناف عطاران

ایا در سینه پنهانم

تویی زیباترین تصویر اندر ذهن چشمانم

من این را خوب میدانم

که توصیف ترا آنسانکه بایسته ست نتوانم

ایا شهکار یزدانم

بدخشانم بدخشانم

به دیگران بفرستید

دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

نجیب دهزاد	06.05.2014 - 11:56
خراسان پور عزیز، این بدخشان را چقدر عالی سروده اید. قلم تان جاری باد، همچو آمو.

گل حسين اكبرى	04.05.2014 - 18:34
خراسان پور گرامى خيلى عالى ، سلامتى تانرا خواهانم . من هم به خاطر اين حادثه دردناك غمشريكى نموده و براى تمام ملت و به خصوص به بدخشانى هاى گرامى تسليت گفته و براى بازماندگانشان صبر و تحمل آرزومندم .

محمد ظاهر فایز	03.05.2014 - 12:04
این حادثه دردناک و این درد ناسور امروزین، فاجعه بزرگ انسانی بدخشان را به همه هم وطنان و بویژه بدخشانیان سر بلند و ماتم دیده تسلیت عرض می نمایم نمیدانم چه شده است که در این سر زمین آه و بیداد، مهد و مرکز افغان و فریاد(افغانستان) هر روزی فاجعه از نوع فاجعه می بارد خدواندا ما چه قدر فریاد بزنیم و چه قدر گریه کنیم تا تو صدای آه و ناله ما را بشنوی و این ماتم کده را به سر زمین آرام و انسانی مبدل کنی؟

ضیا باری بهاری	03.05.2014 - 08:35
به فکر من در این شرایطی که دولت افغانستان در برابر حوادث طبیعی از لحاظ تخنیکی عاجز می باشد، بهتر است هرچه زودتر وکلای محترم از طریق پارلمان از اولیای امور تقاضا نمایند تا بخاطر کمک به آسیب دیدگان و بیرون برآوردن اجساد مردم از زیر خروارها گِل و سنگ در منطقه آب باریک ارگو از نیروی های واکنش سریع دولت فدراتیف روسیه خواستار کمک شوند، یقین دارم که دولت روسیه به صدای مردم افغانستان لبیک خواهد گفت؛ چون روسیه همیشه در همچو حوادث در خارج از مرز های خود نقش مثبتی داشته است

م.سلطانپور	03.05.2014 - 09:21
عالی! دمت گرم خراسانپور صاحب.

ضیا باری بهاری	03.05.2014 - 09:21
خراسان پور عزیز درود! "تویی گنجینه ی پنهان به سان ِ لعل اندر کان..."