ضعف های دکتور اشرف غنی احمدزی و برتری های دکتور عبدالله عبدالله

۱۰ جوزا (خُرداد) ۱۳۹٣

دکتور اشرف غنی احمدزی در مقایسه با دکتورعبدالله عبدالله که هر دو برای احراز مقام ریاست جمهوری در دور دوم انتخابات به رقابت می پردازند، ده نکتۀ ضعیف  را در این رقابت با خود حمل می کند؛ در حالی که رقیب او، در این نکات ده گانه برتری دارد:

 

1 – بیماری:

دکتوراشرف غنی احمدزی با بیماری معده دست و پنجه نرم می کند و گفته می شود که بصورت مداوم از ادویه استفاده می کند. اما بر عکس وی، رقیب او دکتور عبدالله از صحتمندی کامل برخوردار است.

 

2 – کهولت سن:

دکتور اشرف غنی احمدزی دارای سن بیشتر است. در حالی که دکتور عبدالله از او جوانتر می باشد. ظرفیت کاری و توانایی اشرف غنی احمدزی با سن بالا و ضعف جسمی ناشی از بیماری و کبرسن در کرسی ریاست جمهوری بسیار کمتر از دکترعبدالله خواهد بود. مهم ترین نشانۀ ناتوانی دکتور اشرف غنی احمدزی در مبارزات دور نخست انتخابات در هرات به چشم خورد. او دچار ضعف شدید و بیهوشی شد و یک روز در حالت وخیم صحی به سر برد.

 

3 – عصبانیت و پرخاشگری:  

دکتور اشرف غنی احمدزی، آدم عصبی، پرخاشگر و احساساتی است. بگونۀ غیر طبیعی و غیر عادی، برافروخته و خشمگین می شود. نابردبار و انتقاد ناپذیر است. به سرعت و شدت واکنش قهر آمیز نشان میدهد . حتی در سخنرانیهای رسمی خود این عصبانیت، پرخاشگری و نابردباری را بروز میدهد. وی با چنین ویژگیهای ناقص و ضعیف در مسند ریاست جمهوری افغانستان به عنوان کشور فرو رفته در بحران، خود به عامل بحران تبدیل می شود. در حالی که دکتورعبدالله شخصیت آرام دارد و اهل مدارا و متحمل است.

 

4 – سخنرانی نامطبوع و آزار دهنده:

دکتور اشرف غنی احمدزی بگونۀ غیرمطبوع و تخریش کننده سخنرانی می کند. او پس از دقایق کوتاه از یاد میبرد که سخنرانی اش از طریق لودسپیکر یا بلندگو برای شنوندگانش در یک محفل بزرگ به آسانی شنیده می شود. سپس آنچنان با صدای بلند می خواهد سخنرانی کند که حالت غیر مطبوع می گیرد و بر شنوندگان خود اثر منفی میگذارد. حرکات او در جریان سخنرانی نیز ملالت آور و غیرطبیعی است. شاید این مشکل وی ناشی از بیماری و عصبانیت او باشد. اما برای فردی که در مقام ریاست جمهوری قرار بگیرد ویژگی منفی و نامقبول است.

برخلاف موصوف، رقیب او دکتور عبدالله عبدالله، سخنرانی ها و بیانات خود را آرام و بصورت طبیعی و راحت ارائه می کند و موجب ملالت نمی شود.

 

5 – تابعیت خارجی و همسر خارجی:

دکتور اشرف غنی احمدزی تابعیت امریکایی دارد. صرف نظر از اینکه او این تابعیت را پس از نامزدی بریاست جمهوری افغانستان از دست داده باشد یا نه، وی در حدود سه دهه را در غرب سپری کرده است. قانون اساسی، فردی را مسحق ریاست جمهوری میداند که تنها تابعیت افغانستان را داشته باشد. افزون بر آن، همسر او خارجی غیر افغان با پیشینۀ متفاوت دینی است. این در حالی است که داشتن همسر خارجی با این ویژگی از نظر ذهنی و فرهنگی برای افکار عامه در افغانستان پرسش برانگیز می نماید.  اما بر خلاف اشرف غنی احمدزی،  عبدالله عبدالله تابعیت هیچ کشوری غیر از افغانستان را ندارد و سالهای عمر خود را هم در افغانستان سپری کرده است.

 

6 – عصبیت قومی:

هرچند دکتوراشرف غنی احمدزی بصورت علنی در برنامۀ رسمی خود تعصب قومی و زبانی را نه گنجانیده است، اما نشانه های تعصب در رفتار و گفتار وی در طول مبارزات انتخاباتی اش به مشاهده رسید. این اظهار نظر غیر علمی وی که:

 در میان خارجی ها و حتی عالمان شان احمق زیاد است؛ اما افغان احمق وجود ندارد، از تمایلات تعصب آمیز او ریشه و انگیزه می گیرد.

یکی از نشانه ها و تمایلات تعصب آمیز وی بر مبنای هویت قومی این است که او پیوسته از اتحاد فرزندان احمدشاه ابدالی و میروس خان هوتکی سخن می گوید و از جدایی به قول او میان فرزندان آنها هوشدار میدهد. در حالی که تمام اقوام  افغانستان برمبنای قانون اساسی از حق مساوی برخوردار هستند و هرگونه تبلیغ پرسش برانگیز بنام فرزندان احمدشاه و میرویس خان نه تنها با یکپارچگی و برابر حقوقی اتباع افغانستان متناقض است، بلکه این نوع تلقی و تبلیغ به معنی برتری جویی و برتر انگاری در جامعۀ چند قومی و متکثر افغانستان محسوب می شود.

 اما دکتور عبدالله رقیب انتخاباتی او در تمام افغانستان به وحدت ملی و حقوق شهروندی تأکید می کند و هیچگونه تعصب و تبعیض قومی و زبانی در اندیشه و رفتار او مشاهده نمی شود.

 

7 – مبالغه و تخیل پردازی:

دکتوراشرف غنی احمدزی علی رغم تحصیلات اکادمیک و زندگی در جامعۀ غربی، وعده های انتخاباتی خود را با مبالغه و خیال پردازی های غیر عملی و بدور از واقع گرایی ارائه می کند. بگونۀ مثال، او از اشتغال زایی برای ملیونها بیکار و اعمار بیش از یک ملیون خانه در افغانستان سخن می گوید. حتی رؤسای جمهور در پیشرفته ترین کشورهای صنعتی جهان نمی توانند اشتغال آفرینی چند ملیونی در یک دور محدود حکومت خویش ایجاد کنند. در حالی که افغانستان یکی از فقیر ترین و نیازمند ترین کشورهای دنیا است.  از سوی دیگر اشرف غنی احمدزی این ادعای خود را بصورت منطقی و مستدل ارائه نمی کند که او شغل چند ملیونی را در افغانستان چگونه و از کدام منابع و عواید و در کدام بخش های اجتماعی و اقتصادی ایجاد می کند؟

اما برخلاف، دکتور عبدالله نامزد رقیب او پیوسته به واقع گرایی تأکید می کند و می گوید که با سیاست وعده های غیر عملی و نامحتمل و روش پوپالیستی مخالف است و آنچی را که بسیار نامحتمل و غیر عملی باشد به مردم افغانستان وعده نمیدهد.

 

8 – ضعف پذیرش اجتماعی:

اشرف غنی احمدزی دارای پذیرش گستردۀ اجتماعی تمام اقوام افغانستان نیست. آیا موصوف با این ضعف قادر خواهد شد تا اعتماد و اطمینان تمام اقوام را فراهم کند و وفاق ملی را در جامعۀ متکثر افغانستان شکل دهد؟ در حالی که او جنرال عبدالرشید دوستم را به عنوان معاون اول خود در تکت انتخاباتی برگزید و با او در دور اول کمپاین انتخاباتی به ولایات شمال افغانستان سفر کرد، اما جنرال مذکور را در سفر به ولایات جنوب نه تنها با خود نبرد، بلکه از نمایش تصویر های مشترک خود با وی نیز اجتناب ورزید. کسب آرای قابل ملاحظه برای اشرف غنی احمدزی در ولایات شمالی جوزجان، فاریاب، بدخشان و تخار در واقع رای به دوستم بود.  

اما عبدالله عبدالله رقیب اشرف غنی احمدزی در تمامی ولایات افغانستان و از میان جوامع مختلف قومی، رای قابل ملاحظه بدست آورد. دکتور عبدالله با داشتن مادر تاجک پنچشیری و پدر پشتون قندهاری، ظرفیت و فرصت کسب اعتماد مردم را در تحقق وفاق و وحدت ملی افغانستان بیشتر دارد.

 

9 – بی اعتنایی و ناسازگاری با سیاست مدنی و جامعۀ شهروندی:

دکتور اشرف غنی احمدزی برغم آنکه سه دهه عمر خود را در جامعۀ غربی به خصوص ایالات متحده امریکا سپری و با کسب عضویت شهروندی در آن جامعۀ مدرن تا سطح دکتورا تحصیل و تخصص یافته است، اما در سیاست افغانستان با شیوه های سنتی و متعارض با قواعد شهروندی و مدنی عمل می کند. او در مبارزات دور اول انتخابات ریاست جمهوری از مشکل خود با واژۀ شهروند سخن گفت. او در برنامه ها و مبارزات انتخاباتی خویش با نسخۀ قومی سازی سیاست وارد شد و در مرحلۀ جدید مبارزات انتخاباتی به تعدیل قانون اساسی در جهت ایجاد معاونیت سوم برای قومیت تاجک تأکید کرد. او با این کار، اندیشه و پیام قومی سازی قدرت و سیاست را در افغانستان بجای ایجاد جامعۀ شهروندی و ملت شهروند ارائه داشت. 

 

10 – عدم حضور در افغانستان و میان مردم:

دکتور اشرف غنی احمدزی بیشتر سالهای عمر خود را در حساس ترین مقطع تاریخ افغانستان در سه دهۀ اخیر سدۀ بیستم در خارج از کشور سپری کرده است. او هرگز در این سالهای سخت و دشوار، نه بار مقاومت و مبارزه با تجاوز نظامی شوروی را بدوش کشید و نه بار مقاومت و مبارزه علیه تروریزم القاعده و طالب را که با حمایت و دخالت پاکستان انجام یافت.

اما بر خلاف وی، دکتور عبدالله تمامی این سالهای دشوار را در داخل افغانستان و در سخت ترین شرایط سپری کرد. مسلم است که برای مردم یک کشور، زمام دار قابل اعتماد، تبعۀ همان کشور است که در  شرایط سخت و ناگوار در میان مردم و داخل سرزمین خود به سر برده باشد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

بشار از المان03.06.2014 - 16:08

  سلام واحترام خدمت مجاهدراه حق !از روزیکه اقای اشرف غنی با تسبیح صد دانئ ودستار چهلمتره غرض ثبت نام به کمیسون انتخابات حاضر شدند تا امروز که مدت چند ماه سپری شده سوال ذهنم را بخود مشغول ساخته بود که جناب شان در مقابل دور بین های فلم برداران با شمردن دانه های تسبیح مصروف تذکار کدام اوراد مسنونه میباشند تابه امروز پاسخی قناعت بخشی پیدا نتوانستم اما امروز جواب سوال ام را در نظر جناب محاهد را حق دریافت داشتم دم ات گرم وقلمت رسا تر باد.حالا فهمیدم که ایشان از قبل استخاره و اورادرا که جناب حضرت صاحب به زبان انگریزی به ایشان وضیفه داده است ورد میکنند.در همین حال حکایت از پدران مان به یادم امد که ملای انگریزی سالهای سال در مسجد پل خشتی کابل با همین ساز وکار مصرف امامت بنده های مسلمان خدا بود.بخدا که ترسیدم مبادا باز تاریح تکرار شود.ای مردم چشم ها و گوش های تانرا باز کنید ورنه پشیمانی سودی نخواهد داشت

احمدجان نوری 02.06.2014 - 12:01

  اندیشمند صاحب گفتار شما کاملا یک حقیقت هویدا اشکار است زمان به سخن گفتن شروع میگند چینل های که اوشان میباشد درحال تعویض میشود

جمشید مجاهد راه حق01.06.2014 - 12:57

 کسی که بخدا دروغ بگوید به بنده گان خدا هرگز راست نخواهد گفت، کسی که از دین و مقدسات مردم استفاده ابزاری نماید خداوند او را شرمنده دنیا و آخرت کند، کسی که بخاطر آزاد سازی تروریستان و «طلبه» های وحشی سنگ افتخار را به سینه خود می کوبد آیا به او می شود اعتماد کرد که فردا مملکت ما را به طالبان و پاکستانی ها دو دوسته نفروشد، کسی که در زمان قدرتش بحیث وزیر مالیه نصف پول و داری افغانستان را بخاطر گسترش طالب و اندیشه های منحط طالبانی در داخل و خارج کشور بمصرف رساند، کسی که در وقتش بحیث وزیر مالیه فساد بی سابقه را در وزارت مالیه رایج ساخت چطور می شود به او اعتماد کرد. کسی که از رشد جوانان هزاره و دیگر اقوام در ساحات فرهنگ و هنر هراس دارد و احساس ضد هزاره گی خود را کتمان نمی کند و با زبان خود اظهار می دارد، با کدام رو او از وحدت ملی حرف می زند، کسی که عدالت و وحدت ملی را تنها در مسلک ترور و آدم کشی می خواهد عملی کند، بعد از به قدرت رسیدن سرنوشت این کشور را به کجا خواهد کشاند. کدام «مغز متفکر» آن مغز متفکری که فرق بین سرعت موتر پنچ تیره (که تا هنوز کس ندیده است) را با سه چرخه و دوچرخه نمی تواند تفکیک نماید!؟ ارباب کل در لابراتوار های مغزسازی خود مثل "مغز متفکر" ما مغز های متفکری در مصر و لبیی و اوکرایین هم مغز های را سالها قبل آماده ساخته بود، که بعد از به قدرت رسیدن به رهبری، این کشور ها را به جهنم دنیاوی تبدیل نمودند. این هشدار است. هموطن! با انتخاب عجولانه و نادرست خود افغانستان را از این بیش به مرکز صدور تروریسم و دهشت افگنی در منطقه و جهان تبدیل نکنید. در آخر یک پرسش از علمای دین دارم، مغز متفکر در هر حالت، در مصاحبه ها در سخنرانی ها در جر وبحث ها تسبیح می گرداند، از نظر دینی همه می دانیم که کسی که تسبیح می گرداند، ذکر خدا را می کند، اگر تظاهر نباشد، آیا در وقت مصاحبه ها و صحبت ها پیش روی دوربینها تسبیح گرداندن مجاز است اگر است پس "مغز متفکر" در وقت تسبیح گردانی چه می گفته باشد، شاید استخاره های حضرت مجددی صاحب را زمزمه می کند. درود به مجاهدان راه حق!

غلام فارړق 01.06.2014 - 04:57

  با عرض سلام ادب : - بلی این همه حقیقت است شخصی که با فرهنگ عنعنات و رسوم غیر اسلام زنده گی کرده است لایق ریاست جمهوری افغانستان را ندارد.......

امان معاشر01.06.2014 - 05:39

  با عرض ارادت خدمت اندیشمند صاحب گرامی: ضعف های عبدالله نسبت به اشرف غنی:سهم عبدالله در جنگهای کابل بخصوص فاجعه افشار =فروش وسایط نظامی به نرخ ارزان به خارج و دزدیدن ان پولها مثلا یک پروند طیاره که سی ملیون دالر از روسیه خرید شده بود در دور حکومت استاد ربانی با انوایس 450000دالر به ایران فروخته شد. =خسته بودی مردم از مجاهدین ها. مبارزه جهانی بخاطر خسی ساختن اخوان المسلمین. -قبل از انکه عبدالله در جهاد برود تکسی ران در نیویارک بود و تابعت امریکا را داشت.

یک افغانستانی31.05.2014 - 16:06

 1. در باره مریضی باید گفت که استفاده ادویه کدام ضعف نه بلکه یک مشکل طبیعی است که همه در وقت بیماری از آن استفاده میکنند و هیچ تأثیر و ربطی در مسایل اداری ندارد. 2. در مسایل اداری خصوصا یک کشور به حوصله کاری نیاز است. درست است که جوان بودن انرژی بیشتر را دارا میباشد، اما انرژی بدون موثریت بی معنی میباشد. 3.وقتی انسان با یک تعداد جاهل و خود خواه و نادان مواجه میشود، نمیشود که در همه حالات خاموش بماند. اما کسی که ظرفیت ندارد، چیگونه جدی شود؟ 4. صدا حتی اگر از بلبل هم باشد، زمانی آزار دهند همیشود که انسان غرق در آتش تعصب افراطی باشد. و یا آنرا درک نکند. اما در باره بلند بودن و یا کوشش به بلند گفتن، مربوط به احساسات میشود. کسی که احساسات ندارد چیگونه آوازش از کنترول براید؟ 5.تابعیت خارج اگر میداشت، چیگونه از کمیسیون توانست تکت بیگیرد. درحالیکه کمیسیون ها طوری که ثابت شد همه و همه مربوط به آقای عبدالله بوده و تقلب های سازمان یافته را به نفع وی انجام داد. و داشتن همسر خارجی در کدام پاراگراف قانون ممانعت صورت گرفته حتی در اسلام هم مشکل ندارد. چیگونه میتواند نقطه ضعف باشد؟ 6. عصبیت قومی را اگر مانند یک مسلمان با حاضر دانستن خداوند اگر قضاوت کنید، بیشترین مورد تعصب افراطی از نوع ایرانی آن در تیم عبدالله و خود وی حتی شما که این رانوشته اید از فرط تعصب میباشد. اگر اسمعیل یون متعصب است پس یکبار به گرد و گوشه خود نیز بیبینید به خصوص در سایت تاجیک میدیا و مانند وی چی چیز هایی نوشته نمیشود. فقط خود را ملک زمان میدانید و بس. بیشترین تبلیغات برای سر احساسات آوردن مردم از لحاظ قومی و زبانی و حتی مذهبی را تیم عبدالله به راه انداخت. 7. زمانی که یک مسئله را نمیدانیم و از سطح دانش ما بلند است برای ما خیال پردازی مینماید. اگر عبدالله هم چیزی به سر و یا حتی به دست میداشت، حتما او هم میگفت. حقیقت گرایی با گفتن نمیشود. فقط خود را بازی میدهید. 8. این وهم شما است که از پذیرش خود و عدم پذیرش دیگران حرف میزنید. فقط در بین جامعه خود خواه شما شاید پذیرش نداشته باشد. اما کشور به لاف و گزاف نه بلکه به خدمت ضرورت دارد. نه جنگ و افراط گرایی. 9. فکر نکنم عبدالله از سیاست شهروندی چیزی بداند. چون گر میدانست اول پنجشیری های خود میاموخت. 10. عبدالله در افغانستان فقط مصروف قتل و غارت مردم بود.

شفیق الله عزیزی 01.06.2014 - 03:59

  دیدگاه شما کاملا بجاست واین یک حقیقت است
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد اکرام اندیشمند