آیا واقعاً مثلث انتخاباتی آقای اشرف غنی به مربع ارتقا یافته است؟

۱۳ جوزا (خُرداد) ۱۳۹٣

کشاندن انتخابات به دوردوم که یکی ازآرمانهای مهندسی شدۀ تیم تحول وتداوم بود ودستان مرموزی هم که با شبخون تقلب درآرای مردم آنرا همراهی میکرد سرانجام با مهردبیرخانۀ کمیسیون مستقل انتخابات، تسجیل گردید و جناب احمد زی درراستای این تصمیم توانست نفسی به راحت بکشد.

دوردوم انتخابات که اینک زمان کمی به برگزاری آن باقیمانده است، بخاطررهیابی یکی ازین دوکاندید به ارگ ریاست  جمهوری، شدت رقابتهای انتخاباتی یکجا باتندی الفاظ وعصبیت های قومی وتنظیمی همه روزه برشدت و ولوله های خود می افزاید وراه خودرا شتابزده، مسلماً بازهم با دستکاری تقلبات سازمان یافته، به دقایق سرنوشت ساز بیست و چهارم جوزا،  نزدیک ونزدیکترمیسازد.

پیکاردوردوم انتخابات برهۀ حساس وتاریخ سازیست که تعدادی ازجناح ها وتیمهای مطرح را سراسیمه وپریشان ساخته وعدۀ  ازافراد وچهره های شناخته شده وجاه طلب دیگری را که فکرمیکنند ازکاروان امتیازات انتخاباتی به دورمانده اند قدرت وشهرت کاذب شان درجامعه، دیگرخریداری نخواهد داشت، دست نیازوتقلا رابه هردرودروازۀ درازکرده بخاطر رسیدن به اهداف کاری خود، ازیک تیم می برند وبه تیم دیگری پناه میبرند. درحمایت یک کاندید باتعصب قومی  سرو سینه می سایند واحساسات مردم را با لفاظی های دروغین برمی انگیزند وبرآن دیگری رگبارتهمت راحواله میکنند.

 

 حضرت مجددی رامی بینیم بنا برتعارضات سیاسی گذشته، واینکه دروجود کدام تیم، منفعت خانواده گی، طریقت پیری ومریدی خودراهنوزهم پا برجا میداند وکدام تیم دیگرحرکات اوراخرافه وتاریخ زده میخواند، وارد کاروان انتخابات شده درحمایت تیم موردنظر، به استخاره وفالگیری رجوع میکند وکاندید همان تیم را رئیس جمهورمملکت میسازد.  به ستاد انتخاباتی دیگری به رهبری داکترعبدالله عبدالله ، برخلاف اخلاق سیاسی تهمت های مضحکانۀ رابرچسپ میزند و بعد آنرا به خورد رسانه ها می سپارد.

به آقای احمدضیاء مینگریم، که بخاطرعقده مندیهای خانواده گی، آبرو وعزت خود ورهروان پاکنهاد راه مسعود شهید و مقاومت افغانستان را به بازی سیاسی میگیرد و درردۀ دست دومی ها، آنهم بشکل انفعالی ازپیوستن خود به تیم اشرف غنی احمدزی همتباران وارادتمندان خودرا متعجب ومتاسف میسازد. برخلاف او، آقای قربان حقجو ازیک پست مهم که کمتربه کسی میسرمیشود مردانه و شجاعانه استعفا میدهد ودرمبارزات انتخاباتی بخاطراحیای حقوق شهروندی مردمش، به حمایت داکترعبدالله عبدالله وارد میدان میگردد.  اما آقای ضیاء که شاید درحکومت اشرف غنی بالاترازهمین پست  آقای حقجو وظیفۀ برایش داده نشود، ولی بازهم به دامن احمدزی، کسیکه دربرنامۀ انتخاباتی خود فریاد میزند :

« تمام خرده هویت ها باید تحت یک نام بزرگ افغان یعنی پشتون گردآیند » ، پناه میبرد !  این تصمیم مبارکش باشد،  اما باید همه بخاطرداشته باشیم که او درترکیب تیم تحول وتداوم تنها وتنها ازشخص خودش نماینده گی میکند وآنچه احمدزی به آن دل خوش کرده و اعلام میدارد : « مسعود نه بعنوان یک فرد بلکه بعنوان نماینده گی ازیک قشربزرگ درین مشارکت سیاسی حضور یافته واکنون تیم انتخاباتی شان تکمیل گردیده است » ، کارتبلیغاتی، ساخته وبافتۀ مغزو اندیشۀ پریشان خود شان است که کاملاً واقعییت ندارد.

آقای احمدزی باید بداند این قشربزرگ راکه شما ازان یاد آوری میکنید ازخود افتخارات وبرنامه ریزیهای ملی دیگری دارند که باحفظ شرف وحیثیت مردم وکشورشان بستگی دارد وهیچگاهی بخود اجازه نخواهند داد که با شماها، شماهائی که اکثریت افراد رهبری تیم شما دروابستگی شبکه های استخباراتی بیگانه گان نفس میکشند دریک ائتلاف دورهم قرارگیرند.

 شما نباید به هیچ صورت بحساب « مربع سیاسی » تیم خود، ازوجود آقای ضیاء ، بالای سایراقوام بزرگ تاجکها سرمایه گذاری سیاسی کنید. تنها با چهره هائی ازحلقات گمشدۀ این قشربزرگ که بگفتۀ شما با روحیۀ « خرده هویتی » سرتسلیم فروکرده اند میتوانید زبان مشترک پیدا کنید وازوجود آنها، دستگاه ابزارسازی سیاسی خودرا تاچند روزی قوت واستحکام بخشید.

                                           برو این دام درجای دگرنه        که عنقا را بلند است آشیانه

آقای احمدضیا ! شما با پیوندخونی ومعنوی خود با مسعود قهرمان جایگاه بلندی درجامعۀ افغانستان داشتید ودارید که در مقایسه با دیگران، دیگرانیکه مانند حاجی الماس ها، جنرال جرئت ها، سیدحسین ها، کریم ایماق ها، هلال الدین ها وچند تای دیگرکه جدیداً به تیم تحول وتداوم پیوسته اند، ازهرنگاه تفاوت بسیاردارید.  دیگران شاید با دلهره گی و نگرانی از پیشینه های پرسش برانگیزخود به این تصمیم رسیده باشند اما شما که درراس یک جبهۀ قوی قرارداشتید، پایگاه  مردمی تان به شما شکوه ووقارمی بخشید مگریکباره درجهت دیگری غلتیدید که هرگزمناسب حال تان نبود.

بناءً اگرامروز درآماج گلایه وانتقاد  قرارمیگیرید، به تلخی باید آنرا بپذیرید، زیرا دربرابرآن هرگزنخواهید توانست به دوستان خود پاسخ قناعت بخشی ارایه کنید وخویشتن را ازباراین مسوؤلیت تاریخی به حاشیه کشید.  

جناب احمدضیاء آیا هیچگاهی هم نشنیده اید که مسعود بزرگ با روح ملکوتی خود، چگونه این بیت ماندگارفردوسی را درهرجا، هم به یاران وهم به دشمنان خود برزبان می آورد ومفهوم بلند آنرا تفسیرمینمود :

                                 مرا مرگ بهترازان زنده گی       که سالار باشم کنم بنده گی

بلی همین دونکته، فقط راه وآرمان مسعود شهید را تشکیل داده بود، راهیکه با سرافرازی نامش را به جاودانه گی تاریخ سپرد ومعنای آزاده گی وهمت والای انسانی را به نسلهای پسین به یادگارگذاشت.

 

هرچند محال است دردوردوم، آقای احمدزی برندۀ میدان انتخابات باشد اما درشیوۀ کاربرد کمپاین انتخاباتی او، بویژه تبلیغات دینی و کشش ذهنیتهای عوام الناس وده ملاهای طالبانی که بیشترینۀ آن به عشیره های قبایل آنسوی سرحد وقوم غلجائی وتعداد انگشت شماری هم ازدرس خوانده گان تطمیع شدۀ تنظیم آقای خلیلی، تعلق میگیرد، مهارت وتردستی خاصی دارد ودرین راستا حساب شده گام برمیدارد. اودرحربۀ تبلیغات خود دردوردوم، بیشتر شعارهای دینی را برخ ملت میکشد تا بتواند احساسات پاک مردم رابرانگیزد وازین گرداب ناهنجاریها ماهی به چنگ آورد. هرچند حال دیگربه همه آشکارگردیده است که جناب شان درترکیب یک خانوادۀ  مسیحی، کدام دلبسته گی خاصی به اسلام وارزشهای آن ندارد فقط این سکۀ رایج دینمداریست که هرزمامداری آنرا بمثابه ابزارسیاسی بکاربرده، وازین طریق بی هیچ دغدغه یی ملتهارا به رعییت فرمانبردارتبدیل و به سرنوشت آنها بیرحمانه بازی کرده اند.

آقای اشرف غنی بادرک باورهای عمیق وریشه ای مردم ازاسلام وآگاهی ازقدرت دین درجامعه که میداند این یگانه راه تسخیرباورهای عقیدتی مردم است وبهرقیمتی که میسرباشد باید ازین ابزاربهره برداری کرد. بناءً برنامۀ انتخاباتی خود را آنگونه دین محوروبنیادی به نمایش درآورده که گفتی درحکومت اوقانون شریعت طالبانی واقتدارخادم حرمین شریفین بالاترازآزادی ودموکراسی، درجامعۀ مظلوم افغانستان ارزش دارد.

این تظاهرتا کجاها روحیۀ دموکراسی ورستاخیزعصرروشنگری را به تکان میآورد. نمونۀ چند تعارف آقای احمدزی را درنمایش ذهنیت سازی اسلامی اش چنین درمییابیم :

ــ  جناب شان قبل ازانتخابات به حج عمره رفت. به تعقیب آن نشان انتخاباتی خودرا قرآن کریم انتخاب نمود.

ــ  دریکی ازصحبتهای خود علمای دیوبندی راچشم و چراغ جامعۀ اسلام قلمداد کرد.

ــ  روحانیت وعلمای دین را اصلاح گران جامعه وپایۀ استواردین و دولت خواند وگفت درصورت برنده شدن، ارگ و مسجد و منبررا یکی میسازیم  .

ــ  اوعلمای دین را وارث انبیا خطاب کرد وحربۀ تبلیغات واختیارات آنهارا تیزتروبرنده ترنسبت به گذشته ها ساخت.

ــ  اواعلام داشت اگربرنده شود تعداد مدارس دینی را درکشوربه دو چند افزایش میدهد وبه حقوق علمای دین قویاً رسیده گی خواهد کرد.

ــ  زمانی ازوپرسیده شد درصورت پیروزی اولین سفرش بکدام کشورخواهد بود اوگفت، سفراولینم به حج خانۀ خدا و دیداربا خادم حرمین شریفین خواهد بود. به همینگونه با صدها شعاردیگر، اسلام را روپوش برنامۀ انتخاباتی خود ساخته وبا شمله ودستار، حلقۀ تسبیح دوصد دانه ای رادربرابرکمره های تلویزیون به نمایش درمی آورد.

 

گذشته ازان جناب احمدزی دردونهاد سرنوشت سازکمیسیون مستقل انتخابات وکمیسیون بررسی شکایات، مهره های سخت کلیدی وقوم گرا را، بجانبداری ازتیم خود، مخفیانه سازمان داده است. دومهرۀ مجهول الهویه یی که آقای کرزی یکی ازآنها یعنی ستارسعادت را بحیث رئیس مستقل کمیسیون بررسی شکایات وآن دیگری، آقای ضیاءالحق امرخیل را درپست رئیس دبیرخانۀ کمیسیون انتخابات جابجا ساخت واکنون هیچ قدرتی نیست که به تقلبات پشت پردۀ آنها که به نفع یک کاندید دردورۀ اول مهندسی شد رسیده گی کند ویا اینک صدای اعتراض قانونی تیم اصلاحات وهمگرائی مبنی بر برکناری امرخیل که متهم به تقلب است، دردوردوم بگوش دادگاهی راه پیداکند.

تنها ابطال پنجصد هزاررای درحوزه های انتخاباتی هرات، یکی ازین نمونه های آشکارتوطیه ودستبرد به آرای مردم است که ازجانب یک کارمند عادی وبی هویت محل، به منصۀ اجرا قرارگرفت وکمیسیون بررسی شکایات درمرکزهم بدون کدام دلیل برآن مهرتائید زد وآب ازآب تکان نخورد.

آقای کرزی درفرمان تازه یی دستورداد که مقامها وکارمندان ادارات دولتی که درانتخابات بیطرفی خودراحفظ نکنند تحت پیگرد قانونی قرارمیگیرند. اما ازنهادهای جعل کاراین دوکمیسیون که روند انتخابات را دگرگون ساخته اند حرفی و کلامی برزبان نمی آورد تا بگونۀ عوامفریبانه، استقلالیت کاری آنهارا خدشه دارنسازد.

دررسانه ها گفته شد نسبت عدم ظرفیت وتقلب دردورنخست انتخابات، پنجهزارکارمند این کمیسیون ازوظایف شان سبکدوش گشته اند اما تا حال نام یکی ازآنهادررسانه ها افشا نشد وچرخ خودکامۀ کمیسیون انتخابات کماکان بدون کدام تغییرکدری، دردوردوم نیز به سازشکاریهای قومی، قرنطین وابطال آرای مردم ادامه خواهد داد.

وقتی آقای ستارسعادت رئیس کمیسیون بررسی شکایتها درپروگرام تودی خبری تلویزیون طلوع، اقوام غیرپشتون افغانستانراخارجی ووارد شده قلمداد میکند وقوم شریف هزاره راازنسل چنگیزمیخواند وکمیشنردبیرخانۀ بررسی شکایت ها آقای نادرمحسنی نیز، حد رعییت بودن راپاس میدارد، پس با اینهمه عقده وتبعیض با سرنوشت مردم افغانستان چگونه بازی خواهد شد وشفافیت انتخابات بکدام لجنزارسیاسی فروخواهد رفت ؟







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



مهندس خلیل الله رؤوفی