جنازه

۳۰ سرطان (تیر) ۱۳۹٣

جنازه 

جنازۀ ستاره

جنازۀ ستارۀ آن شهرِ(1) بی سرود و سخن را

به تیره شبی آمدند و بردند .

 

( ) ( )

 

ز کوچه باغ ها چو گذشتند

کُـرد ها

عقیم شدند .

 

( ) ( )

 

چه سال ها که رسیدند

بی چکاوک و بی کبک

و جویبارِ بی ترانه و همدم

به سوگِ ورق های سوختۀ تاک نشست .

 


 (1) منظور کابل است .







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رفعت حسینی