انتخابات، پیامدها و شکل گیری حکومت وحدت ملی در افغانستان

۱۱ عقرب (آبان) ۱۳۹٣

 

افغانستان در گاه شمار تاریخ طولانی خویش در بیشترین موارد، شاهد استبداد نهادینه و سلطۀ گروه های متجاوز و غارتگر بوده، دولت داری استبدادی، اقتدار نامشروع و اعمال خشونت ساختاری را تجربه کرده است. سلطه نظام های عشیرۀ استبدادی برپایۀ کاربرد زور و خشونت ساختاری، برای حفظ و تداوم قدرت، سرنوشت تیره ی مردم این مرزبوم بوده است.

فروگذاشت و نادیده انگاشتن حقوق شهروندان، هژمونی سیاسی- فرهنگی عقب گرایانۀ عشیره ی، بی میلی به پذیرش روند های بالنده و اثر گذار توسعه یی، به حاشیه راندن گروه های اجتماعی و اقلیت ها، تئوریزه کردن ایدئولوژی برتری جویی، عقب نگهداشتن عمدی جامعه، بی میلی به نهاد سازی، عدم شکل گیری حرکت مدنی اثر بخش، ناتوانی دراعمال حاکمیت قانون  و برپایی امنیت پایدار و اهمال در توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، دولت داری شکست خورده و ناکام را در این جغرافیا متبارز می سازد.

برای گذار عقلانی و کم هزینۀ دولت سازی و تحقق حاکمیت قانون، گذار از تنگنا ها و نارسایی های بیشمار تاریخی، برپایه ی یک قرارداد اجتماعی بین شهروندان و برگزیدگان، برای سپردن مسئوولیت اداره و سازماندهی برنامه ها، انتخابات گزینه بی بدیل ارزیابی شده است.

انتخابات بیش از آنکه تعامل برای گزینش کادر پاسخگو و مسئوول ارزیابی گردد، فرایند قانونمند دولت سازی و انتقال سهل و کم هزینۀ اقتدار مشروع می باشد. انتخابات تبارز عقلانی و همگانی ارادۀ مردم بر بنیاد مشا رکت اجتماعی، برای اعمال حاکمیت مردم و گزینش کادر مسئوول در یک فرایند آزاد و عادلانه در یک جامعه سیاسی می باشد. انتخابات در دموکراسی معیاری، شرایطی برای تفکیک واقعی قوا، تأمین مشروعیت قانونی برمبنای آراده و آراء شهروندان و مشروعیت کارکردی و توان اجرایی به نهاد ها و مؤسسات را فراهم می آورد، تا با تحقق آزادی های مدنی و سیاسی اندیشه و بیان، حقوق اقتصادی/اجتماعی شهروندان مانند حق کار، آموزش و پرورش، تأمین و گسترش بیشتر زیست باهمی و تأمین صلح و همگرایی ملی، تحقق یابد.

سوگمندانه باید اعلام نماییم که کمسیون نام نهاد انتخابات با سوء مدیریت و تقلب سازمان یافته توسط عمال و کارگذاران، ستاد های انتخاباتی و نهاد های همسو با تقلب، و به بن بست کشانیدن این فرایند ملی با طرز و نگاه عرفی و سنتی عقب گرایانه ی توجیه گر تباری، در تبانی با نهاد اجرایی و عوامل محافظه کار قبیله ای وابسته به استخبارات بیگانه، با سازماندهی مراکز فکری و مداخله گران استعماری و دفاتر نام نهاد خارجی حامی مؤسسات وابسته به آن ها، انتخابات را به ابزاری برای تحقق امیال و اهداف برنامه ریزی شده ای کشور های مداخله گر و بازیگران تبارگرای عشیره ای تقلیل دادند. مجموع نارسایی ساختاری و غیر قانونی را در سایۀ دموکراسی وارداتی و افراد ناتوان وابسته به حاکمیت، اجرایی وعملیاتی نمودند. عمال عقبگرای سنتی، مشارکت گسترده ای مردمی، حضور زنان و مردان این سرزمین برای تبارز آزاد آراء شان را به ابزاری برای تقابل، درگیری و تنش اجتماعی-سیاسی توجیه نمودند.

دموکراسی و انتخابات درافغانستان وسیله ای برای حفظ وضع و دوام سلطه غیرمشروع سنتی، تضعیف نهاد های مدنی و احزاب سیاسی مبدل شد. حاکمیت عشیره ای با تمام نیرو و توان با برهم زدن این پروسه با شیوه ی غیر مدنی و بدوی دست یازید تا فرایند انتقال قدرت، فاقد مشروعیت قانونمند گردد. بازیگران اصلی و دستگاه های مداخله گر بیرونی، برای حفظ شان و دستاورد های صوری خود، دستکاری ها و نارسایی های کمیسیون انتخابات و نهاد حامی آن ها را قانونمند پنداشته، باردیگر برای مردم سرزمین تحت سلطه به روشنی ابراز داشتند، آنچه در این کشورها درپی اتخاذ سیاست ها و راه کارها اجرایی می گردد، ارادۀ سلطه و تصامیم نهاد های مداخله گر بیرونی می باشد.

باوجود نظام انتخاباتی ناکارآمد، مدیریت ناسالم، تقلب گسترده ی انتخاباتی و شکل گیری اعتراض های مدنی در برابر این نارسایی ها، نظام سلطه جهانی با تحمیل ارادۀ خود برکشور ضعیف و ناتوان وابسته به امداد های خارجی، خواست و اراده خود را به سادگی تحمیل نمودند و نسخه ای ورشکسته و بحران زای، "حکومت وحدت ملی" را تجویز نمودند.

تجربۀ شکل گیری دولت وحدت ملی در سراسر جهان در نتیجه شکست پروسۀ سیاسی و چالش های انتخاباتی، شکل می گیرد. تضاد منافع گروه های نا متجانس با برنامه ها و دیدگاه های متناقض، راه گشای مسیر دشوار و ناروشن کشور های پسامنازعه نبوده و هریک از دسته های شکل دهنده ی گروه های انتخاباتی برای حفظ منافع دسته های خود در مدار این ستاد ها پرسه می زنند. دولت های وحدت ملی در پی انتخابات پارلمانی، براساس آراء احزاب درپارلمان ها شکل می گیرد و بنابر اهداف متفاوت و متناقض، به ندرت دوره تقنینی را تکمیل می نمایند.

موافقت نامه دو ستاد انتخاباتی برای تشکیل حکومت وحدت ملی، تقسیم پنجاه درصد اعضای کابینه، و رؤسای مستقل ،مخصوصآ در استخدام کادر میانی منحصر به یک گروه گردیده و تشکل شرکت سهامی ثروت و قدرت نهادینه گشته و تعامل دموکراتیک و نهاد سازی مدنی اهمال می گردد.

نگاه ستاد ها برای اصلاح نظام انتخاباتی نیز حاکی از دو طرز دید متفاوت می باشد. دسته پیروز انتخابات تقلبی، مرهون نظام وساختار انتخاباتی بوده و از مساعی کمیسیون ابراز امتنان و سپاس می نماید ولی از گروه موئتلف قدرت تاکنون دیدگاهی درمورد اصلاح نظام انتخاباتی به طور مشخص ارائه نشده است. تدویر انتخابات شورا های ولسوالی و لویه جرگه بعد از انتخابات پارلمانی، مبارزه شدید قدرت را برای احراز نمایندگی بیشتر بین دو ستاد بحرانی خواهد ساخت و نتیجه انتخابات پارلمانی و شورا های ولسوالی در محدوده ی قانون انتخابات کنونی و ابزار های ناکافی بدون توزیع برگه هویت الکترونیکی به دور باطل نارسایی انتخاباتی می انجامد.

شهروندان کشور که درگیری های ویرانگر دهه های رویدادهای ناگوار گذشته را تجربه کرده اند، شکل گیری حکومت وحدت ملی را باهمه نارسایی های آن، برجنگ و درگیری موجه می دانند. این ائتلاف با آزمون دشواری مواجه است: شکل گیری دستگاه اجرایی کارا و متعهد، اصلاح ساختارها در قوای سه گانه، تأمین صلح و امنیت، انسجام و مدیریت منابع اقتصادی به هدف فقر زدایی و اشتغال زایی، گذار به اقتصاد تولیدی، مبارزه جدی و قاطع با مظاهر فساد، کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر  واقتصاد غیر قانونی، همگرایی ملی و همبستگی اجتماعی عمده ترین راه کارها و برنامه های اجرایی حکومت وحدت ملی را احتوا می نماید که حمل آن بر دوش این دستگاه نا متجانس سنگین می باشد.

 

کابل ۲۵ میزان ۱۳۹۳

هیئت اجرائیه حزب آزادگان افغانستان







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

یکتن از اعضای حزب آزادگان11.11.2014 - 03:35

 بجای مقدمه *** هم میهنان عزیزم ! جناب دوکتورعبیدالله " فضلپور" و جناب مهندس امان"حسن"، با سپاس از شما و قبل ازهمه احترامات مرا قبول کنید. ازطریق شما گرانمایه ها به هموطنانی رنج کشیده و داغدارم درود می فرستم. قبول کنید، از محتوی و نحوه – نوشته شما، بوی آشنای بمشام می رسد، واینطور: *** بوی جوی مولیان آید همی *** یاد یار مهربان آید همی *** آب جیحون ازنشاط روی دوست *** خنگ ما را تا میان آید همی *** دوستان محترم ! نقطه نظرات و سوالاتی کوتاه، فشرده، همه جانیبه و به قولی- "بسیار جاندار" شما را درچند جمله کوتاه، درتارنمای "خراسان زمین" یکی ازسایتهای دوست داشتنی مطالعه نمودم، راست اش - خوشم آمد، هم مانند (آقای امیرجان "صبوری") اصطلاحاتی خیلی ساده و گویا متروک، که بسیاری ها آنها را، هیچ می شمارند - می بینیم چگونه کنارهم هنرمندانه می چیند، و به آنها (اصطلاحات گویا متروک) چنان جان تازه می بخشد و آنوقت است که، انسان را محو ساخته - بدوردست ها می کشاند. ازحق نگذریم، شما هم چنین کردید. حال اجازه دهید، پای صحبت شما اهل، دل بنشینم و ازطریق شما با خوانندگان محترم و گرامی، تارنمای "خراسان زمین" سخنی چند داشته باشم. *** دستت بدست من بده تا سینه ها روشن شود *** من توشوم تومن شوی تن جان شود جان تن شود *** ای آفتاب آفتاب، در خلوت جانم بتاب *** تا چشمه های چشم من، بر دیگران روزن شود *** گردد بکانون دلم روشن چراغ سبز جان *** ای عشق خواهم شیرتو در سینه ام روغن شود *** هرگز نماند تیرگی، دلسردیی افسردگی *** آنجا که عشق مهربان یک ذره نور افگن شود *** شما هم وطن جناب دوکتور"فضلپور"، معلومات خواستید که " این حزب (حزب آزادگان افغانستان) چه وقت تاسیس شد؟ مرامنامه و اساسنامه دارد؟ یا خیر؟ چه نوع حزب سیاسی است؟ ارگان نشراتی اش چه نام دارد؟ برنامه و اهدافش چیست؟ درکجا دفتر دارد؟ رهبری یا ریاست حزب را کدام شخص به عهده دارد؟ این سولاتی است که در ذهن همه هموطنان ما خطور می کند، اگر روشنی انداخته شود، جلب و جذب هم خوبتر می شود و دیدگاه حزب در مورد نجات وطن چیست؟" *** همچنان به تائید محتوای طرح محترم شما دوکتور، جناب مهندس امان "حسن" تاکید داشتند که، محترم "فرزام" بجواب پیشنهاد نظر ودیدگاهی جناب دوکتور، اینطوراشاره داشتند، ازاینکه در باره "حزب آزادگان افغانستان" معلومات لازم ندارید. اینجاعجالتاً دو مشکل را می توان دید: 1– حزب آزادگان - نتوانست بطور شاید و باید در باره خویش روشنگری نماید. 2 – زمینه ها برای "احزاب اینجیوی" (دارایی امکانات زر- زور و تزویر) خیلی فراهم است، اصلاً خود - حکومت و دولت اند، اما برای احزاب و نیروهای ملی و دموکراسی خواه، سخت ناگواراست. می بینیم- با داشتن قانون اساسی نسبتاً قابل پذیرش، هنوزهم باشدت هرچه تمام - زور، زر و تزویرحاکم برکشوراست و سخن اول را می زنند. چون نتهنا قانون تطبق نمی شود بلکه، قانون و بسا ارزشها ازجمله دین اسلام (دین محمدی) بحیث ابزار، دراختیار "زورداران، زراندوزان و تزویرگران، بی چون و چرا قرار دارد. این درست هست، که بایست مبارزه - توام با تدبیر تداوم یابد. حال می رویم، برای پاسخ به سوالاهای مطروحه - چه بهتر بگویم روشنگری درارتباط با حزب آزادگان. راستی مشغله چند دهه اخیر- شخصیتها، گروها، سازمانها، احزاب و نیروهای ملی، دموکراسی خواه و تحول طلب کشور عزیزما افغانستان (درزمان جنگ های تنظیمی نیمه اول دهه 1370 ش، ایام حاکمیت طالبان دهه دوم 1377 ش و یا حاکمیتهای بعد از کنفرانس "بن 1"1393 – 1380 ش) درداخل و خارج کشوراین بود، چگونه می توان - از دسته جات مختلف که دارایی وجوه - اشتراک اند، یک تشکل فراگیر شورایی یا جبهه سراسری ایجاد نمود، تا ازاین طریق، با کار و پیکار (فکری وعملی) بسوی ایجاد حزب کلان سراسری دست یافت. این تلاشها، گاهی نتایج مقطعی و موسمی را نیز در پی داشت. چون خدا یاری کند در کارها *** بردمد از خارها گل زارها *** یارزند صحبت باقی. ادامه دارد...

فرزام 08.11.2014 - 03:58

 مهندس امان حسن گرامی! ممنونم از بابت نگاه و نظر معقول شما؛ احاله ای تقصیر به این بخش آن بخش شاید کار درست و ائیده ای معقولی نباشد؛ اما خواستم با یک اعتراف صادقانه ، زمینه ای نقد و بررسی های دلسوزانه بیشتر مساعد گردد. زیرا تا زمانی که مشکل ها شناسایی نشوند، راه حل ها نیز پیدا نخواهند شد. به هر حال اینکه تقصیر متوجه کی و چی کسی است، فرصت زیاد می خواهد که به نظرم نیاز به یک کار پژوهشی گسترده دارد که امیدوارم، بتوانیم در فرصت مناسب به این مسأله بپردازیم، ولی چیزی که من از فحوای کلام مبارک شما برداشت کردم، این است که مردم هم باید برای درک حقیقت و شناخت جریان های ملی و عدالت باور تلاش ورزند و آنها را تقویت کنند. حرف کاملن دقیق است(اگر درست فهمیده باشم)ولی منظور من از بیان تقصیر این است که باید تلاش لازم برای آگاهی دهی و تبلیغ اندیشه ای سالم صورت گیرد تا همه ی عناصر آگاه و دلسوز به جامعه و مردم در کنار هم قرار گیرند و برای توسعه و ترویج آزادی، دموکراسی و برابری شهروندی تلاش و مساعی مشترک به خرج دهند تا کشور و مردم ما از این وضعیت نابسامان نجات پیدا کنند که حزب آزادگان افغانستان جزء مسؤولیت های تاریخی و مبارزاتی خویش می داند تا در این جهت تلاش بی وقعه نماید .

مهندس امان حسن06.11.2014 - 13:11

 جناب فرزام٬شما فرمودید که« شاید بخشی از تقصیر مربوط ما شود (ما اعضای حزب آزادگان) اما بخش دیگر مربوط به شرایط و جو سیاسی حاکم بر جامعه ای ما می شود که هنوز فرصت و زمینه رشد احزاب ملی و دموکرات که دغدغه مردم را دارند، مساعد نگردیده است»جواب شما عنوانی داکتر صاحب بیانگر ان است که تقصیر را به دو بخش تقسیم نمودید که هیچ بخش متوجه هموطنان ما نمیشود که تا هنوز از برنامه این حزب آگاهی ندارند٬بنآ تأسف چرا؟

فرزام 04.11.2014 - 05:08

 سرور گرامی جناب دکتور فضلپور متاسفم که هنوز شما در مورد این حزب ریشه دار و دموکرات معلومات ندارید ، شاید بخشی از تقصیر مربوط ما شود (ما اعضای حزب آزادگان) اما بخش دیگر مربوط به شرایط و جو سیاسی حاکم بر جامعه ای ما می شود که هنوز فرصت و زمینه رشد احزاب ملی و دموکرات که دغدغه مردم را دارند، مساعد نگردیده است. دلیل عدم معرفی دقیق این حزب و سایر احزاب ملی و دموکرات، مربوط به ساختار انجوی حاکم بر کشور بر میگردد که فقط به احزاب وابسته فرصت و زمنیه داده می شود تا احزام ملی و مردم باور. به هر حال اگر میل دارید، تا با اهداف و برنامه "آزادگان" آشنا شوید می توانید از تارنمای "خراسان زمین" و یا در گوگل جستجو نماید و برامه ی این حزب رادریافت و مطالعه نماید.

فرزام03.11.2014 - 19:11

 جناب دوکتور فضلپور سلام، پاسخ برخی از پرسش های خویش را میتوانید در پیوند زیر دریابید: http://khorasanzameen.net/php/more.php?category=Politics&writer=%D8%AD%D8%B2%D8%A8%20%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86 و برای تماس میتوانید به ایمیل زیر نامه بفرستید: farzamakbari66@gmail.com کامگار باشید.

دوکتور عبید الله فضلپور03.11.2014 - 18:25

 درمورد حزب ازادگان افغانستان میخواهم چیزی معلوات حاصل نمایم: این حزب چه وقت تاسیس شده؟ مرام نامه واساسنامه دارد؟یا خیر؟ چه نوع حزب سیاسی است؟ ارگان نشراتی اش چه نام دارد؟ برنامه واهدافش چیست ؟ درکجا دفتر مرکزی موقعیت دارد؟ رهبری یا ریاست حزب را کدام شخص به عهده دارد؟ این سوالاتی است که در ذهن همه هموطنان ما خطور میکند اگر روشنی انداخته شود جلب وجذب هم خوبتر میشود ودید گاه این حزب درمورد نجات وطن از بحران چیست؟ بااحترام.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



حزب آزادگان