پرسشی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس

۲۷ عقرب (آبان) ۱۳۹٣

استاد فرزانه وبزرگوار داکترسید مخدوم رهین وزیراطلاعات وفرهنگ، باید پاسخ دهندکه:

آیا محمدظاهرخان محمدزیی وحامد کرزی پوپل زیی واشرف غنی احمد زیی غل زیی قابل محاکمه و مأخذه و باز جویی نیستند؟

دریکی ازاحادیث شریف حضرت محمدمصطفی صلی الله وعلیه و سلم ذکر است:( مردم عائله خداوند اند٬ و محبوب ترین ایشان نزد خداوندکسی است که نفع رساننده ترباشد؛ به عائله خداوندجل جلاله).

 چندتا ازنیکی هاوخیر جاریه بویژه در این حالت میهن ما اینهاست:

۱- خرید قلم و کتابچه برای یتیمان.

۲- همکاری در آبادی مکتب آنها.

۳- خرید دریشی و لباس مکتب برای یتیم ها.

۴- آگاهی دادن آنها به اطاعت از لوایح و قوانین ترافیکی.

۵- فهمانیدن پاسداری از حرمت و عزت گذاشتن به دختر ها و خانم ها درهمه جا .

۶- سهم گرفتن در پاک کاری و نظافت خانه و ده و قریه و شهر.

۷- آموختن خواندن ونوشتن به خویشاوندان نزدیک؛ از خانه شروع تابه ده و قریه وشهر.

۸- روش نگهداری تن و بدن از درد و بلا های گوناگون.

هرکسی بقدرتوان و وسع خودمیتواند درخدمت عائله خداوندباشدو آنگاه درهردودنیامحبوب الله جل علی شأنهُ خواهدشد انشأالله تعالی.

 شرح بالارا چندروزپیش برای یکعده ازجوانان که سخت به خداوند جلت عظمتهُ وپیامبرگرامی(ص) گرویده ودوستدارش هستند و می خواهندکه کارخیری کنند تادر روزآخرت مورد سنجش قرار گیرند؛ دررخ نما(فیسبوک) نوشتم.

 با باورداشتن به اینکه هرپدر ومادرنهایت تلاش وکوشش را در راه آموزش وپرورش وتندرستی و بهروزی و سرفرازی فرزندان خویش می نمایند؛ زیرا ماهمه مسلمانیم وبدستور خداوندوپیامبر، گردنِ باور و خردواندیشه نهاده ایم؛ پس هیچیک اززن ومرد مسلمان را نشاید که در این راه کوتاهی یا چشم پوشی کرده تنها به خود و عیاشی و خوشگذرانی خود بپردازد .

اکنون تنهاکوتاه نگرشی داریم برعملکردهای ماد زایرخان( اصطلاح خانوادگی خودشان) :

۱- هرچه دستورکشتن وبدار آویختن نخبگان و چیزفهمان افغانستان درزمان خود محمدظاهرشاه و صدارت کاکایش هاشم غدار وپسر کاکایش ماد داوود انجام شده به دستخط خود ماد زایر خان بوده.

۲- خلع سلاح نمودن همه اقوام افغانستان بجزپشتونها، وتقسیم باداری به پشتونها٬کتابت وحسابداری به تاجیکها وقزلباشها و جوالیگری و خانه سامانی به هزاره ها. آیا این تقسیمات درست نبوده و من اشتباه نوشتم؟

۳- چشم پوشی ازقتل وغارت مردم هزاره و اوزبیک وترکمن و تاجیک بدست پشتونها. بگونه مشت نمونه خروار: زنده پوست کشیدن دوانسان و انداختن جسد شان بالای خرمن گندم زمین خود شان وآتش زدن آن اجساد مظلومان درولایت سرپل توسط کمال الدین اسحق زی! کسی تاامروزهم نمیداند که نتیجه دادخواهی چی شد و بکجا انجامید ؟

۴- بیخبری وعدم توجه به وضع رفاه عامه. مشت نمونه خروار: تا زمانیکه مردم چغچران فرزندان خویش را به سبب قحط و خشکسالی متواتردرسرزمین شان؛ برای فروش به شهرهاوپایتخت نیآورده بودند؛ کسی از این بدبختی و بیچارگی هم میهنان ما خبر نداشت.

۵- فرزندان خود ماد زایرخان ازبیسوادترین وبی کفایت ترین و... جوانان زمان خویش بودندوتا همین حالا یک چیزیکه نمایانگر ادای دین شان دربرابرخداوند(ج) ومردم ومیهن شان ازگونۀ نمازخوانی٬ پیام همدردی ویاتسلیت گویی٬ دستگیری وهمنوایی و… نداشتند و ندارند و نخواهیم دید.

اما شاهدخت هندیه فرزند ملکه ثریا و شاه امان الله که هردو بادانش اندیشمندوپیشرفت پسند بودند؛ باکهولت سن و دست خالی به میهن بازگشته درکنارهم میهنانش باعزت واحترام به کارهای خیریه مشغول است.

۶- بخاطرپرکردن جیبهای حریص خانوادگی شان: پلانهای که روی دست گرفتند همه شکل تظاهر وفریبکاری بود. ازهمه آن پلانهای پرطمطراق شان حاصلش چیست و کجاست و چرا گم شد؟

۷- ماد زایرخان چقدرباغ وزمین غصب شده را فروخت و پولش را به بانکهای خارج به حساب فرزندان بی دانش و بی کفایت خویش ریخت.

شماخوب باژرفنگری ودلواپسی و زیرکی چهل سال دوران زمامداری ماد زایرخان محمد زیی را باچند روزه پادشاه جمهوری کرزی واحمدزی درترازوی خرد واندیشه و امانتداری ایمان خویش سنجش کنید وبعد قضاوت نماییدکه ما ازچهل سال بیکارگی و نفاق اندازی و نخبه کشی و... یاد نماییم و یا ؟؟؟

در ریشه وماهیت و روش چی تفاوتی را بین دورۀ چهل سال پادشاهی ظاهرخان و دورۀ سیزده و نیم سالۀ اخیرمی بینید؟ آیادر قوم و زبان پرستی٬ ظالم وستمکار و دزد وچپاولگر نوازی چیزتازۀ دیده میشود؟ ویا بازی باقانونها وقانونگریزیهای خانوادگی شان٬ دستخط نکردن قوانین متمم قانون اساسی دورانش؛ رشد و پرورش چپی ها، خفه ساختن علمای دین درمسجد پل خشتی کابل ووو، و باز برای ستایش یک خاین٬ خاین ملی وجانی دیگری رامی آوری که خود نوکرآی اس آی وبرادرطالبِ خونریز انسان دشمنِ قرءان سوزِ زن ستیز یعنی جامدخان کرزی ؟! که اگرخردورزی واندیشه نیک داکترعبدالله نمی بود امروز باز ایزار رابا ایزاربند درجنگ انداخته بود. اشتباه میگویم؟ اگراشتباه هست راستش را شما بگویید.

ای صداقت برتو لعنت کز تو ذلت یافتم

وی خیانت برتورحمت کزتوعزت یافتم

یک بازتاب از تعصب وتخم کین کاشتن خودکامه ها درهمین دو دهه اخیردرنزدیکی افغانستان به وقوع پیوسته از وبسایت یک جوان ایرانی میخوانیم: ( وچنان شدکه... به گفته فردوسی : پدر کشتی و تخم کین کاشتی ـ پدر کشته را کی بود آشتی

ناگوارترین پیامد جنگها بغض وکینه و نفرتی است که دراندیشه بازماندگان جنگ نسبت به طرف مقابل به وجود می آید و محصول آن هم چیزی جز نکبت و بدبختی و تباهی چیز دیگری نخواهد بود. از این روی ، داوریها واظهارنظرهای یونانیان درباره ایران پیش از آنکه ازصافی های حب و بغض ها و تعصبات جاهلانه پالایش دهیم ، پذیرفتنی نخواهد بود.

مضحک ترین وشگفت آورترین حادثه، مطلبی است که میگویند  پس ازپایان جنگ هشت ساله ایران وعراق، روزی به مناسبتی بایکی ازفرزندان صدام تکریتی، رئیس جمهورعراق، مصاحبه انجام گرفت . خبرنگاری از وی درباره ایران و ایرانیان نظرخواهی کرد و او در پاسخ گفت از سگ و ایرانی . سگ بر ایرانی شرف دارد..!

این گونه اظهارنظرهارا بجزانفجارنفرت وعمق کینه ایکه ازایرانیان درطول جنگ به دست آورده اند آیا به حساب دیگری هم می شود گذاشت ؟ )

حالا تجلیل ازصدسالگی شاه سابق، تجلیل ازنفاق افگنی، برتری خواهی قومی وزبان، تجلیل ازکشتار روشنفکران وطندوست، تجلیل ازعیش وعشرت جویی، تجلیل از بی تفاوتی دربرابرآلام ملت وظلم براقوام محروم ووو نخواهدبود؟

مقام سلطنت غیرمسئول وقادربه انجام هرگونه اقدام برسرنوشت ملت افغانستان، منشأ وسرچشمۀ همه امور کشور بوده، که باتأسف بسیار، ازآن سرچشمه هرگزآب زلالی بیرون نیامد تاعطش نیازمندان وطن را مرفوع سازد، بلکه هرچه بیرون آمد آب پرتعفن، کاملاً گل آلود و همیشه زهرآلود بود، ونتیجۀ آن رابیش ازهشتادسال است که ملت مظلوم و ستم کشیدۀ ما باگوشت وپوست و استخوان خویش چشیده، وهرگز شفا نیافته است !

جناب آقای وزیر! چطوراست که ماه آینده یک تجلیل مجللی از خدمات صادقانۀ اعلیحضرت غازی محمدنادرشاه شهیدسعید! منجی استقلال افغانستان! وفاتح تل!، بعد هم تجلیلی مجللتر ازجلالتمآب والاحضرت افخم صدراعظم کبیر سردارمحمدهاشم خان، وهفتۀ بعدش تجلیل بسیار مجللتر ازجانبازی های جلالتمآب والاحضرت مارشال سردارشاه ولی خان غازی، (فاتح کابل!) هم برنامه ریزی شود، تا ارواح طلایی زادگان همگی شاد گردد !!!

جهت تکمیل مکمل! شادی آن ارواح خبیثه، پیشنهاد میشودتا وزارت محترم بخش آثارباستانی خود راتوظیف نمایدتا قبروالاحضرت اشرف سردارشاه محمودخان غازی، پدردموکراسی ! راـ که درشمال هنگام تعقیب ابراهیم لقی٬ دستورداده بود: حتی اگردرنمازایستاده باشم از گرفتاری طرفداران لقی به من بگویید؛ و درآن حالت که درحضورخداوند به عبادت ایستاده بودبه اشاره انگشت دستورمی فرمود تاآن بیگناهان را ازدم تیغ تیر کنند ـ هرچه زودتر ترمیم کرده، رواقهای ظریف راتوسط استاد کارهای لایق هرات تزئین نموده، وبعد از سازمان یونسکوبخواهد تا آن محل رابه عنوان بخشی ازفرهنگ قارۀ  آسیا وحتی تمام گیتی، شامل لست آثارباستانی و تاریخی خود بگرداند ! البته که این خدمت وزارت محترم نزد همه سازمانهای حقوق بشر قابل تقدیر وتمجید فراوان خواهد بود !  /

( منتشرۀ هفته نامۀ امیدشماره 986 مورخ 19 نومبر2014)







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد طاها کوشان