شهر غمگسار

۱۱ قوس (آذر) ۱۳۹۳

صاحب دلی ندیدم در شــــهر غمگســاران

بـــی گل ترانه نایـــــد از لانۀ هـــــــزاران

فرقی ز مســـــجد ودیر در شهر ما نباشـد

هم شیخ باده نوشد هم رند و باده خواران

قاضی و متهم را در یک فســــــانه بینــی

دزدان بــــروی بازار دلداده گان به زندان

کانون مــــــهر بسته دســـت هنر شکسته

نقش است روی دیـوار تصویر زورمندان

بشکسته نخل قانون افـــتاده شاخه شاخه

با تیشــــــۀ جهالــت سنـــت شکن فراوان

آبی ز چــــــشم مسکین گردیده جویباری

برق چپاول اینجا روشــــن چو ماه تابان

دفن است جــســم انصاف در تپه تجاهــل

خواند به صــوت تجوید قاری شـهر قران

ناکام صـــــــــــنف عزت دعوا  کند مداوم

لاف ِ ظـــــــفر گرفـتـــن؛ ورد زبان ِ نادان







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نذیر ظفر