تفنگهای سیاه

۱۹ دلو (بهمن) ۱۳۹۳

غمی به هیبت کوهی ز سنگهای سیاه

نهاده پا به گلویم به رنگهای سیاه

به نسل سوختگان هدیه‌ای زمانه نداشت

جز ابرهای سیاه و نهنگهای سیاه

بر آهوان ز پستان‌گرفته می‌لرزم

ز هول گردنه‌ها و پلنگهای سیاه

کتیبه‌های سلول کدام زندانیم؟

که روی هر ورق ماست انگهای سیاه

هجوم سایهٔ کابوسها مبادا دور

ز خواب مشعله‌داران جنگهای سیاه

که ذهن کودک این خاکدان سیه‌پوش است

ز حفره‌های کبود تفنگهای سیاه

بخوان حکایت این استخوان‌فروشان را

ز نعل رخش؛ میان تبنگهای سیاه

بس است رنگ که میراث‌تان نخواهد بود

به غیر صفحهٔ تاریخ  ننگهای سیاه







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فضل الله زرکوب