نوروز جشن فرهنگی

۲ حمل (فروردین) ۱۳۹۵

روز نوروز و جشن دهقان یک رسم سنتی و تاریخی است، نه یک روز مذهبی؛ روزهای دینی و مذهبی ما مسلمانان همان روزهای عید است که سالانه دو بار فرا می‌رسد و ما مسلمانان این دو روز را از جهت تقدس و داشتن  فرصت‌های بیشتری تقرب به خداوند را گرامی ‌داشته و شادی می‌کنیم. متأسفانه دامن افراطیت و جزماندیشی در جامعۀ ما آن‌‎قدر پهن و دامن گسترده است که روزی را که خدا آفرین آن را حرام می‌دانند، ستیزش با نوروز و مخالفت با تجلیل از جشن سنتی که باز ماندۀ از فرهنگ گذشتۀ این سرزمین است؛ به یک فرهنگ مبدل شده است  و جشن سنتی و فرهنگی نوروز را آوردند در کنار روزهای مذهبی و دینی مسلمانان نشاندند و این دو را به مقایسه گرفتند و گفتند که ما دو روز خوشی داریم و خداوند گفته است که تنها در این دو روز شاد باشید، بقیه روزهای‌تان را به غم بگزرانید، شادی نکنید، خوش نباشید و روزهای حرام را گرامی ندارید؛ چرا که این روزها را خداوند خودش حرام گفته است. در واقع این خود به نحوی راه‌گم ساختن مسلمانان در  راه است. آیا واقعن سر ستیزش با تجلیل از نوروز و جشن طبیعت و دهقان و همین‌گونه مقایسۀ این رسم سنتی و فرهنگی را با دو روز مذهبی مسلمانان(روزهای عید قربان و عید رمضان) کاری بس غیرعقلانی و از روی ناآگاهی و روش جزم‌اندیشانه نیست؟ در کشوری‌که انتحار جان دها انسان بی‌گناه را می‌گیرد، حلال، سربریدن و قتل انسان‌ها و به آتش کشیدن و سنگ‌سار و غیره فجایع دیگرحلال؛ اما تجلیل از جشن طبیعت و روز جامه بدل کردن طبیعت به امر خدا، حرام! اما متأسفانه بدور از این که بدانند هیچ روز خدا حرام نیست بل‌که هر روز، روز خداست.

 به هر روی؛ در این نوشتار به این می‌پردازیم که جشن نوروز جشن سنتی و فرهنگی است، نه جشن مذهبی و روز دینی. جشن سنتی و فرهنگی نوروز که همه ساله به گونۀ جهانی برگزار می‌شود و دراین روز همه شاد و خندان به صحرا می‌روند؛ در تاریخ گذشته‌گان ما (آریای‌یان) یکی از روزهای تاریخی و به یاد ماندنی است که اژداد ما از دیر زمان تا کنون این روز را به‌عنوان یک روز فرهنگی و تاریخی که طبیعت دارد جامه بدل می‌کند، به‌عنوان روز اول سال نو گرامی داشته و سال نو خویش را به رسم سنتی و فرهنگی،  به شادی می‌نشینند که این فرهنگ سنتی آریایی‌ها تا کنون  به همان رسم قدیمش زنده است. نوروز یعنی روزی که طبیعت جامه بدل می‌کند و نفس تازه می‌کشد و مشک فشانی می‌کند و عالم طبیعت از سر دو باره نو می‌شود و جوان می‌شود؛ به قول حافظ:

 نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد

عالم پیر دیگر باره جوان خواهد شد

ارغنون جام عقیقین به سمن خواهد داد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

در این روز پرطراوت و شاد خدا، همه مخلوقاتش به تماشا می‌نشینند و خود طبیعت صدا می‌کند که به تماشا برایید. به قول مولوی:

 ای بسته‌گان تن به تماشای جان روید

کاخر رسول گفت تماشای جان مبارک است

چون برگ و چون درخت بگفتند بی‌زبان

بی‌گوش بشنوید که این‌ها مبارک است

در واقع این روز خود تجلی و آیتی از پروردگار است و جمال یار را می‌شود در این روز زیبا در طبیعت‌اش تماشا کرد و به پندار سعدی شیرازی، تمام طبیعت و بته‌های سبز، برای انسان هوشیار از وجود خداوند(ج) شهادت می‌دهد؛ به قول سعدی:«برگ درختان سبز در نظر هوشیار/هر ورقش دفتریست معرفت کردگار» با این همه شهادت طبیعت، درختان سبز به تعبیر سعدی و شگوفه‌های گل از وجود خداون(ج) ، واقعن جفا است که این روز را حرام قلم‌داد کنیم.

می‌خواهم به این نکتۀ مهم و قابل توجه اشاره کنم که ما باید تفاوت میان جشن روزهای مذهبی و جشن روز دهقان و طبیعت را داشته باشیم؛ تجلیل از جشن سنتی و تاریخی دهقان و شادی کردن به خاطر جامه بدل کردن طبیعت، به معنای مخالفت و نفی روزهای مذهبی و مقدس ما مسلمانان نیست؛ ارزش این روزها به جای خودش باقی است و باید هم روزهای مقدس و مذهبی (عیدها) در فرهنگ دینی ما مستحکم‌تر باشد.

هرازگاهی یک پدیدۀ الهی را با یک پدیدۀ بشری به مقایسه بگریم، بدون تردید ما از ارزش آن کاسته‌ایم. شادی مسلمانان در روزهای عید از این جهت است که ایشان(مسلمانان) به رسم سنت پیامبران خداوند به پا خاسته و رسم دینی خویش را به جا می‎آورند که در واقع در این روز فرصت‌های بیشتری برای تقرب به پروردگار را در اختیار داریم و می‌شود دعای مسلمان در این روز زودتر به درگاه پروردگارش قبول شود. علاوه بر تقرب به خداوند، روزعید، روزی  است که همۀ مسلمانان کدورت و دشمنی‌های درونی خویش را کنار گذاسته و نسبت به یک‌دیگر اظهار محبت کرده و یک‌دیگر را در آغوش می‌کشند که این باعث نزدیک شدن و برداشتن فاصله‌ها از میان مسلمانان می‌شود. پس به باور من تجلیل از روزهای دینی و مذهبی هم در جای خودش ارزشمند است. از این جهت مقایسۀ این دو روز با هم، کار اشتباه است و باید ارزش هر دو روز(روزهای مذهبی و روزهای سنتی) را در زمان و مکان خودشان نگاه کنیم و هر یک را با توجه جایگاه‌ دینی و فرهنگی‌شان تجلیل و ارزش‌گزاری کنیم.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



لعل‌ محمد دوراندیش