تفتیش عقاید در قرآن کریم منع (حرام) قرار داده شده

۱۷ دلو (بهمن) ۱۴۰۰

این مضمون را که بر مبنای دستورات قرآن شریف و کریم نوشته شده خدمت طالب صاحب ها تقدیم میکنم

محمد طاها کوشان

شهر فریمونت.کالیفرنیا

 

سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ ﴿٥٨﴾ یس

خداوند به نیکو کاران پرهیزگار سلام می فرستد.

من، پناه بر رب رحمن الرحیم

می برم از شر شیطان الرجیم

هم به بسم الله الرحمن الرحیم

می کنم آغاز سرالعاشقین./

 

الحمد لله رب العالمين والصلاه والسلام على اشرف المرسلين وخاتم النبيين ورحمة اللعالمين سيدنا محمد وعلى اله وصحبه اجمعين .

سلام= امنیت. تندرستی و آزادی

قرءان کریم کتاب و دستور عشق است

حضرت یوسف علیه السلام پیام آورنده آرامش و آزادی بود

محمد مصطفی صلی الله و علیه وسلم پیام آور عشق و آزادی برابری تام و تمام انسان از هرگونه بند و زنجیر!

الله تبارک و تعالی از ازل عاشق بود و عاشق می باشد الی ماشأ

 

وجود آدمی، از عشق می رسد به کمال

گرین کمال نیابی، کمال نقصان است./ فروغی بسطامی

 

آیه ۹۴/ سوره ۴ نسأ

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا– الی آخر ﴿٩٤﴾ای کسانی که ایمان آورده اید، هنگامی که در سفر هستید نیک برسید و نگاه کنید و به کسی که به شما سلام کرد (و گفت مسلمانم ) نگویید تو با ایمان نیستی و غرض شما متاع این جهانی است که بدست آورید!./

 

سوره ۱۲ یوسف/ آیه ۱۰۸

قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾

بگو ای محمد!: این است راه و روش من که مردم را بسوی خدا می خوانم از روی بصیرت و دیده وری و درستی، و هم چنین کسی که مرا پی روی می کند، و پاک دانستن و پاک گفتن خدا راست، و من از همتا گیران برای خدا نیستم.

بزرگترین اعجاز ام الکتاب قرءان شریف و کریم این است که تفسیر و تشریح و توضیح آن تا جهان آفرینش هست ادامه دارد. سیر تفسیر قرآن کریم از زمان خلفای الراشدین آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد و تقریباً به تمام زبان های دنیا ترجمه شده و می شود برای هر انسانی که مایل به دریافت و درک و دانستن معانی قرآن است.

 

حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی(رح) دراین مورد فرموده ای بس ژرف و بکری دارد:

ما ز قرءان مغز را برداشتیم

پوست را، بهر خران بگذاشتیم./

 

اشاره مولانا به آیه پنجم- سوره ۶۲ جمعه است:

مَثَـلُ الَّذِينَ حُمِّـلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿٥﴾

مانند کسانیکه گفتند تورات را بردارید و برنداشتند و نپذیرفتند، براستی بسان خر است که کراسّه هائی(جزوه ها) بردارند! بد مثلی است برای کسانی که نشانیها و پیغام خدا را دروغ شمرند! و خداوند قوم ستمگر را- راهنمایی نمی کند.

 

بگذارید تا تفسیر این آیه شریف و کریم را از خلاصه تفسیر ادبی و عرفانی قرءان مجید جلد دوم کشف الاسرار- اثر حضرت خواجه عبدالله انصاری (رح) – نوشته امام احمد میبدی‌(رح) را باهم بخوانیم:

مثل ایشان مثل خر است که بر گرده او دفتر و جزوه یی کتاب باشد، خر را از آن دفتر چی سود؟ که هوش و گوشی در نیافت! ایشان را نیز از دعودت چه سود؟

که بر گوش و بر دلشان مُهر بیگانگی است و بر دیده یی شان پرده غفلت!

نه زبانشان سزاواز ذکر ما است و نه دلشان بابت مِهر ما،

اگر نقد دین می جویی و سوزعشق ما می طلبی، از دلهای درویشان صحابه جوی!

که در دلشان سوز و شور عشق ما است، و در سرشان خمار شراب ذکر ما،

دل ایشان حریق مِهر و محبت، و جانشان غریق نظر لطف ما است.

این درویشان ز وصل، بویی دارند گویی ز شراب مِهر، جویی دارند

در مجلس ذکر، های و هوی دارند مَی، نعره زند کزو، چنوئی دارند./

 

چنانچه حضرت ابوالمعانی میرزا عبدالقار بیدل(رح) ژرف دُرسفته یی دارند:

بهره از کسب معارف کی رسد، بی‌مغز را

سرخوشی‌از نشئهٔ می، قسمت پیمانه نیست./

 

هر مسلمانی که این چند اصل دستور قرءانی: تآمل، تفکر، تعقل و تدبر را سرمشق زندگی خویش سازد و خداوند بخواهد می تواند، آن معارف را درک نموده دریابد و بفهمند.

یکی آز این راه یافتگان پرهیزگار جناب داعی الی الله مولانا محمد عطاء الله فیضانی (رح) تشریف داشتند.

با مروری گذرا بر تراوشات خرد و اندیشه های مولانا فیضانی (رح) بنده به این باور رسیدم که بزرگترین خدمتی مولانا فیضانی (رح) را که میتوان به آن تأکید نمود آن: دو باره باز نمودن دروازه کنکاش و سگالش و گفتمان قرءانی است.

حضرت علامه اقبال (رح) چی پرمغز و دانه دار سروده:

زما بر صـــــــــــوفی و ملا سلامی       که پیغام خـــــــــــــــدا گفتند مار

 

ولی، تاویل شان در حیرت اندخت         خدا و ، جبرئیل و مصطفی را./

 

چون قرءان شریف تاجهان است حکمروا است، پس درهر زمان و مکان امر است تا در آفاق و انفس تأمل، تفکر، تعقل و تدبر نماییم.

آیه ۲۴- سوره ۴۷ محمد

اَفَلا یَتَدَبَّروُنَ القُرآنَ اَمْ عَلى قلوبٍ اَقْفالُها

آیا در قرآن تدبّر نمى‏کنند، یا بر دل‏هایشان قفل‏هاست؟

آیه ۲۹- سوره ۳۸ ص. چنین بیان می نماید

این کتاب پربرکتى است که بر تو نازل کرده ‏ایم تا در آیات آن تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند.

آیه ۸۲- سوره ٫ نسأ خداوند یگانه و بی همتا می پرسد

اَفَلا یَتَدَبَّروُنَ الْقُرآن -...﴿۸۲﴾

آیا درباره قرآن تدبّر نمى‏کنند؟

آیه ۱۲۸ سوره ۲۰طـه

أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَىٰ ﴿١٢٨﴾

آیا به ایشان باز ننمودکه ما پیش از آنان چی گروها را که در منزل هاشان راه می رفتند، هلاک کردیم؟ و در این کار نشانها برای خردمندان و زیرکان است!

به فرموده یی حضرت فردوسی (رح):

پراندیشه بُد مرد و، بسیاردان

شکیبادل و، زیرک و، کاردان./

 

درقرءان شرف و کریم مهمترین کاری که تحریم شده: تفتش عقاید است.

خداوند کریم همه کارهای دنیایی انسان ها را به خودشان واگذار نموده و به پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بار بار الله دانا و بینا دستور فرموده: پیامبر تو مسئول مسلمان کردن مردم به زور نیستی! لهذا آن حضرت صلی الله و علیه وسلم وظیفه شان تبلیغ بود و ایمان و عقیده هیچ انسان را نمی پُرسید.

بنا براین، ما مسلمانها نیز هیچگاه باید به خود این اجازه را ندهیم تا هتک حرمت نماییم. از همین رو دین اسلام دین آزادی مطلق انسان، از انسان است و، انسان برسرنوشت دنیایی خویش حاکم و مختار هست.

چرا یک عده از دانشمندان اروپایی قانع شده اند که آنها مدیون مسلمان ها و قرآن هستند؟ چون آنها مغز قرآن را دریافته و به حقیت آن پی برده اند.

ا ما من مسلمان می‌خواهم که آبروی انسان و کرامت انسان و شرافت انسان را با پرس و پال بی جا و بی منطق پیش چشم مردم از بین ببرم؛ که قطعاً با دستورات قرآنی همگونی و سنخیت ندارد.

آیاتی از سوره مبارکه ۸۸غایشیه که شرح و تشریح پایان زندگی دنیا و آغاز زندگی بهشت و دوزخ را بسیار پوستکنده و بی پرده بیان می کند:

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿٨﴾

آن روز، روزهای است به ناز پرورده. (۸)

تفسیر این آیه مبارکه را که تا آیه ۱۶ را دربر دارد؛ می خوانم: آنگاه به یک چشم بهم زدن / در میان همه خلق حکم کنند! گروهی را به عدل باز دارند! و به زندان محبت برند! و گروهی را به فضل بنوازند و به سرای دولت فرودآرند و با رویهای تازه و گُـلِ پُربارشکفته به بوستان محبت برند.

گروه اول که در دنیا رنج ها برده، ریاضتها کشیده و همه هَدَر رفته بیان حال ارباب صومعه و دیر است! یعنی گروها و رنجوران اهل کتاب! که نه در ملت اسلامند و نه بر دین حق! وبا کفر و گمراهی ریاضت همی کشند، و بی ایمان و اسلام، عملهای فراوان همی کنند، لیکن آنها به هدر رفته و گمان می کنند که آنها کار نیک کرده اند، و اشاره به ایه ۱۰۴ سوره ۱۸ کهف است:

الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿١٠٤﴾

یعنی کسانی هستند که کوشش آنان در زندگی دنیا هَدَر رفته و خود گمان کنند نیکو کارند!.

و گروه دوم مؤمنانند که مشمول فضل خداوند گشته اند!

فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ ﴿٢١﴾

پس یاد کن (ای محمد) و پند ده، / تو پند دهنده هستی؛(۲۱)

لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ﴿٢٢﴾

تو بر آنان (یعنی ناگروندگان) دست رسی نداری [که به قبول ایمان مجبورشان کنی،] (۲۲)

مُصَيْطِرٍ

در فرهنگ واژگان قرآن چنین تشریح شده:

غالب - داراي سيطره (اصل کلمه مصيطر از سيطره - با سين - است ، چيزي که هست گاهي سين آن را به صاد قلب ميکنند و سيطره به معناي غلبه و قهر است وقهر نوعي از غلبه را گويند که چيزي بر چيز ديگري چنان جلوه و ظهور کند که آنرا مجبور به قبول اثري از آثار خود نمايد ، اثري که يا بالطبع و يا به عنايت و فرض مخالف با اثر مقهور باشد ، مانند ظهور آب بر آتش که آنرا خاموش ميسازد )

إِلَّا مَنْ تَوَلَّىٰ وَكَفَرَ ﴿٢٣﴾

لیکن هرکسی که برگردد و کافر شود. (۲۳)

فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ﴿٢٤﴾

پس خدا اورا به عذاب مهینتر عذاب کند. (۲۴)

إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ ﴿٢٥﴾

همان بازگشت آنها بسوی ماست. (۲۵)

ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ ﴿٢٦﴾

پس آنگاه حسابرسی آنها برماست. (۲۶)

می بینیم که خداوند دانا و بینا اجازه بی حرمتی کرامت انسانی را به هیچ کس بجز ذات بیچون یگانه خودش، نه داده و احدی را نشاید که احتساب ایمان و نماز و روزه و لباس اندام و خوراک و پوشاک مارا آنهم با چوب و چماق و تیر و تبر و تفنگ بنماید.

تنها امر بمعروف و نهی از منکر را با زبان و قلم امر و دستور فرموده و بس.

جواهر لعل نهرو از زندان به دخترش اندیراگاندی نوشته بود: در زمان تمدن شرق، اروپایی ها در جنگل ها و مغاره ها زندگی داشتند. نامه های نهرو به دخترش.

خانم زیگرید هونکه (پیدایش ۲۶ آوریل ۱۹۱۳، مرگ - ۱۵ ژوئن ۱۹۹۹) نویسنده، شرق شناس و دانشمند مذهبی آلمانی نماینده یونیتارین پگانیسم (توحید گرایان چند خدایی) مدرن بود.

هونکه همچنین برای ادعاهایش درباره تاثیر مسلمان در اروپا و ارزش های غربی شناخته شده بود. او در کتابش«فرهنگ اسلام در اروپا» می گوید:

«ما تنها وارث یونان و روم نیستیم، بلکه وارث جهان فکری اسلام نیز می‌باشیم که بدون شک، مغرب‌ زمین مدیون آن است».

و نیز اروپایی ها خود را مدیون از چند نگاه به مسلمانان می دانند: علوم ریاضی، طبیعی، پزشکی، عقلی یا سلاح عقل، سیاسی و هنری.

زیگرید هونکه در این کتاب مسلمانان را پایه گذار علومی نظیر داروسازی، شیمی تجربی، نورشناسی و علوم دقیقه و مخترع علومی مثل علم حساب و جبر و ابزارهایی مثل قطب نما می داند.

برند روک یکی دیگر از دانشمندان سرشناس المان در یک مصاحبه با رادیو صدای آلمان دویچه ویلی میگوید : مسلمانها، چه فلسفه و طب و چه هم عرصه های نجوم، ریاضی و فزیک نور را همیشه به گونه سیستماتیک انکشاف داده اند. این مسأله به ویژه در مورد مراکز علم و دانش مثل بغداد و یا جنوب اسپانیا صدق می‌کند. کتابخانه ها در این مراکز چندین مرتبه بزرگتر از کتابخانه های کلیسا ها و صومعه ها در اروپای مسیحی بوده است. اگر اسلام نمی بود، هیچ دانشگاه، هیچ شیوه تعلیمی مسیحی (قرون وسطی) و هیچ علم و دانشی در شکل امروزی آن وجود نمی‌داشت.

قرآن شریف دستور فرموده:

۱- ای پیامبر گرامی! تنها پیام رسانی و، مانند دیگران یک انسان روی زمین هستی.

۲- ای پیامبر بگو راه و روش من و پیروانم عقلگرایی و دیده وری است.

۳- ای پیامبر تو نمی توانی همه مردم را به زور مسلمانی بسازی، اگر کسی خواست ایمان بیاورد در راه و رشته ای بس نیک و خجسته گام نهاده و چنگ زده

۴- ای پیامبر اگر من می خواستم، همه را مسلمان می آفریدم. و نیز فرموده که وظیفه تو ای پیامبر تنها تبلیغ است، حسابگر و پرسشگر منم یعنی الله دانا و بینا.

۵- ای پیامبر به خدای دیگران توهین نکنید، تا آنها ناآگاهانه به خدای شما توهین نمایند.

می خواست با خود عشق بازد

تشریف بشر بهانه سازد./

پس ما اگر پیرو تام و تمام حضرت محمد مصطفی صلی الله و علیه وسلم هستیم باید به هیچ کسی و به هیچ دینی و به هیچ مذهبی با جمله های خشن و طعن و لعن و خورد کننده چیزی نگوییم و ننویسیم.

اگر خداوند اراده می فرمود که جانشینی برای پیامبر از پشت خودش باشد یکی از فرزندان او (قاسم، عبدالله یا ابراهیم) را عمر دراز ارزانی می فرمود.

دین اسلام، از کار های سیاست زندگی ما جدا است

خداوند کریم بار بار به پیامبر خود دستور فرمودند که کار تبلیغ امر به معروف و نهی از منکر را با زبان شیرین بفرما؛ اما حسابگر یا محتسب من خود هستم؛ کار گناه و ثواب شان را به من واگذار و، در مسائل زندگی بایکدگرخود به ویژه دانشمندان و دیده وران و متفکران واندیشگران باب های علوم دینی و دنیایی، با شور و مشوره سیاست های روزمره زندگی خویش را صاحبان رأی با چاره اندیشی پی ریزی نمایند.

میان عاشق و معشوق رمزیست

کرامٌ کاتبین را هم خبر نیست./ ؟ (منصوب به مولانا)

 

مسئله دین باوری و ادای پنج گانه ارکان دستوری قرءان:

اول کلمه: گفتن به زبان و تصدیق به قلب است. باور نمودن به یگانگی خداوند و پیام آوری پیامبربزرگوار. یعنی صیقل زدن آئینه دل.همین کلمه طیبه است که هر مسلمان به وحدت یعنی یک دست خواهر برادر مسلمان برابر و برادر می گردند.

دوم نماز: وقت شناسی، پنج بار اظهار بندگی و درخواست هدایت و راز و نیاز بنده با آفریگار.

به فرموده حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی (رح)

ای که در مسجد روی بهر سجود

دل نجنبد، سربجنبد، این چی سود./

 

وبه فرموده ای حضرت حافظ (رح)

واعظان، کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند

چون به خلوت می‌روند، آن کار دیگر می‌کنند

مشکلی دارم: ز دانشمند مجلس بازپرس؟

توبه فرمایان، چرا خود توبه کمتر می‌کنند./

 

سوم: ذکات و صدقه و خیر جاریه

این نه برای نمایش و خود نمایی است، بلکه درخفا و حتی هنگام دادن به دست نیاز مند، شما به چشمانش باید نگاه نکیند تا آن شخص، خود را مدیون شما نداند. یعنی به گونه تام و تمام با فروتنی وبی ریایی، دستگری نماییم.

 

چهارم: روزه (صوم)

تنها بستن راه دهن نیست، بل کندن دل از اندیشه های فرومایه و بد، بستن چشم از دیدن پلشتی و عیب دیگران، نگهداری دست از خیانت و جنایت و ویران کردن و، دادن و گرفتن رشوت است ./

پنجم: حج خانه ای خداوند است برای تلاش به نیکی و نیکو کاری و تمرین پرهیز و توبه از گناهان صغیره و کبیره و راندن وسوسه های شیطانی از درون دل و ایثار و فداکاری. یعنی صیقل زدن آینه دل از همه زشتی هاو پلشتی ها و رذایل بد اخلاقی وسوسه ها وغریضه های شیطانی است.

 

کسائی که رحمت خدا بر اوباد چی نغز گفته یی دارد:

با دل پاک مرا، جامهٴ ناپاک سزاست

بد، مرآن را که، دل و جامه پلید است و پلشت ./

که عمل به این پنچ رکن بین بنده و آفریدگاراست و، بستگی به هیچ کس دیگری ندارد.

آفریدگار دانا و بینا در آیه ۴ سوره۱۴ ابراهیم میفرماید: و ما هیچ رسولی در میان قومی نفرستادیم، مگر به زبان آن قوم ... الی اخیر آیه

در این باب شرح پیام الله یگانه را که رسول کریم به زبان قومش بیان نموده، مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (رح) به فارسی چی آسان و پرمغز و نغز بحر را در کوزه یی جا داده و به ما می رساند:

ما برون را ننگریم و قال را

ما درون را بنگریم و حال را./

ادای این پنج رکن، کاریست که ما برای آخرت خود هیزم می‌ چینیم . اما اگر بعد برگشت از زیارت و گردش دَورِخانه خدا به شهر و دیار خود باز به بدی و زشتی و پلشتی روی می آوریم به این امیدکه باز حج رفته توبه میکنم.نه خیر این همه کلمه ، و نماز، روزه، ذکات و صدقات و خیرات و حج شما همانند پول سیاه یا خرده پولهای است که به کیسه (جیب) سوراخ می ریزیم! در روز محشر کیسه تهی و نامه سیاه، در پایین ترین مقام دوزخ تشریف خواهیم رفت.

به ما در هیچ جای قرءان شریف امر به نگهداری قرءان و دین یا مذهب، دستور نداده، بلکه ما را دستور به نگهداری خودما از شرک و گناه و پلشتی و زشتی ها و مهم ترین اصل تحصیل و دانش پژوهی فرموده.

حضرت فروغی (رح)

از پی قـتل مردم دانــــــا تیغ در دست طفل نادان است./

فاعتبرو ا یا اولی الابصار

ای دارندگان نوردانش با نور خرد تان از سرگذشت رفتگان پند و اندرز بگیرید!

خداوند کریم بار بار فرموده که من نگهدارنده (ام الکتاب) در لوح محفوظ هستم.

بگذارکه نا باوران و ناگروندگان، هزار ها جلد قرءان را بسوزانند، ولی آنها با صدها ترجمه و تفسیر و شرح وبیان قرءان عظیم الشأن در اینترنت، چی کار کرده می توانند؟

آن پیامبر اکرم صلی لله و علیه وسلم نزد آن دوستش که هر روزه خاک روبه خانه یی خود را از بام فرومی پاشید؛ بعد سه روزغیبت او، آنجناب ازبهر پرسش حال و احوال او به خانه اش تشریف بردند چرا ؟

این از کمال و جمال خلق و خوی ستوده و نیکوی سرور و سردار و آقا و بادار ما بود!

از این است که مسلمان ها بجز الله و پیامبر، دیگر سرور و، سردار و، آقا و باداری ندارند. و در مسایل وکارهای دنیایی خویش، بربنیاد شور و مشوره اولی الابصار، اولوا الالباب و اولی النهی متفکرین خردمند کاوشگر پژوهشگر درشوری صاحبان رأی، تدبیر کارحکومت را می نمایند (یعنی جمهوریت و پارلمان).

تاکید اکید قرءان شریف در کار و بار روزمره سیاسی و اجتماعی مسائل خلق الله بر صاحبان دانش و فرهنگ، دارندگان خرد، درک و دارای اندیشه؛ یعنی سیاستدان،داکتر، انجنیر، اقتصاد دان معدن شناس، هواه شناس و غیره ./ در برابر جاهلان، نادانان و کوردلان در پذیرش حق، می باشد.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

عبدالله 22.02.2022 - 15:21

 "بإسمِ اَللهِ اَلرَّحمانِ اَلرَّحيم .ٱلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَـٰلَـٰتِ ٱللهِ وَیَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا یَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللهِ حَسِیبࣰا سورة اﻷحزاب 39." "به شناسهء بی کمداشت خُدا بارآورندهء همه فرا بارآورندهء ویژه .تاداشتند میرسانند فرستاده های بی کمداشت خُداُ خشكی میزنندشُ نه خُشکی میزنند یکی گرنه بی کمداشت خُداُ ترازیست به بی کمداشت خُداُ فرابسنده ای دسته بندی شدهء دسته گروهها." بینید این که میگویید بایست یکسره دگریها را رها کرد هر کاری بکنند چندان پسند "اَلله""بی کمداشت خُدا" نیست, نادیده گذاشتن یا سانسور اندیشه های دگریها در بیشتر جاها روانست چه که ترس این دارند که اندیشهء پوچشان از هم گسیخته شود, نمونه همین تارنما چندیست که دگر نمیگذارند چیزی از نوشته هام بازتاب داده شود, بینید در زبان سخن "اَلله""بی کمداشت خُدا" که دربارهء "وَلي" گفته که بدیدم میشود "آغازین گرایشی" دربارهء درگذشته ها کاربردی ندارد نمونه پیامبر واپسین اکنون "وَلي" ما نميشود چه که درگذشته کاره ای نیست, آشتی سلامِ "اَلله" بر او باد, این آغازین گرایش ما خودِ "اَلله""بی کمداشت خُدا" باید باشدُ آنها که "رسالات""فرستاده هایش" را میرسانند که به او "مؤمن""روراست شده" هستندُ یاد او گفته شد دلشان ترسان میشودُ ازش "خشي""خشک زده" میشوند نه از دگریها, "اَلصلاة""پیوستن نماز" برپا میدارندُ از داراییهاشان که آلوده زدایی شده میآورند در "سبيل اَلله""آزادراهيِ بی کمداشت خُدا" هزینه میکنند به "الآخرة""دگرسرا" آنها "يوقنون""یکدل هستند" , اون مهندس او دکتر اون دانشمندی که اینها را پذیرا نیست نمیتواند "ولي""آغازین گرایشی" برای ما باشد, نخواندید "اِنّما یعمر مساجد الله من آمن بإلله واليوم الآخر..." اون دانشمندی که آلوده به همبازگذاری شرک هستُ نزدیکسرا دوست هستُ دل کَنده از آیین منافق بجایی که سودی رساند میشود درد خرچنگی سرطانی که درمانش گرنه مرگ بیمار ها نیست, شیعه سنی گرایی باید کنار زده شود, چه که بسیار کارهایی که اینها پذیرا هستند هیچ سودی نداردُ آسیبزاست, نمونه سُنتی که سنگسار را برای هرزکار آمیزشی زناکار به دیدُ نگر میآورد این از دستورِ "اَلله""بی کمداشت خُدا" دور شده که گفت تنها سدتا روپوستی کتک بخورند, یا اونها که "ملکت ایمان" را جورِ "عقدت اَیمان" نمیدانندُ رو به سمت کنیزگیری در جنگ میروند نه پیمانکاری با کارگرُ دستیار که مزدش دهند اینها تنها به جیفُ کِیفُ کیف خودشان مینگرند نه نگرش به دستورُ گذارهء "اَلله""بی کمداشت خُدا", "اَلله""بی کمداشت خُدایا" مرا همیشه آغازگرویده به خودت دار نه دگری های ناسودمند درگذشته در زمان پیشین با یادت گفتن با برپایی پیوستن نماز سمت همنشینی خانه اش در مکه
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



محمد طاها کوشان