شباهنگ

٣٠ ثور (اردیبهشت) ١٣٩٠

آمدم در غزلی در بر تو خواب بُدی

دست پر ناز بغل گستر تو خواب بُدی

 

دو سه تا زمزمه ی عشق ز باغ دل خویش

چیده بودم که کنم پرپر تو خواب بُدی

 

گفته بودی که شباهنگ گذارم باشی

برسیدم که کنم باور تو خواب بُدی

 

نگهتِ شب ز گذرگاه بهار نارنج

می وزیدم به سر و پیکر تو خواب بُدی

 

باش فردا که ببینی که کسی دزدانه

بوسه پاشیده سر بستر تو خواب بُدی







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

سید محمد میرزایی11.06.2011 - 19:12

  بسیار زیبا سراییدید خواهر گرامی  موفق باشید

ناشناس 23.05.2011 - 04:04

  خيلی زيباولی عاشق نبوده ای وگرنه حتمابيدارش ميکردی
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



بهار سعید