کلید جنت

٨ جوزا (خرداد) ١٣٩٠

طالبان دین فروش نا بکار

درس دادی حمله های انتحار

بچه های خرد سال بیخبر

بیخر از هر وقوع خیر و شر

جمله بهر حفظ قران رفته بُد

بهر فهم راه ایمان  ر فته بُد

فکر کردند هر کی ریشش تا بناف

رهبر دین است و عالم موشگاف

با گذشت مدتی کم از زمان

شد عیان آیین و رسم طالبان

درس ها چون شیوۀ جنگی گرفت

سینۀ طفلی از آن تنگی گرفت

دید درس دین نظامی میشود

با لباس و انتظامی میشود

این پسر در زمرۀ آن کودکان

بود هشیار و ذکی و نکته دان

تا که شد آغاز تمرین نبرد

سینه اش شد میزبان آه و درد

پس ز تمرینات، جمعی نا بکار

بر ترورو  جنگ ها آموز گار

هر یکی را یک ورق دادی بدست

عده یی نا فهم می زد خیز و جست

 

طا لبی آمد ز جمع طالبان

وعظ میکرد از برای کودکان

این کلید جنت المئوی بود

هر که بر دیدار او شیدا بود

این شهادت بهر تان پاینده باد

روح تان اندر بهشت تابنده باد

می روید و می نما یید انتحار

بهر تان حوران جنت انتظار

روضهء رضوان نصیب تان بود

حو ریان یار و حبیب تان بود

 

آن پسر گفت بهر آن آموزگار

کار دین هر گز نباشد انتحار

کار دین نه کشتن انسان بود

دین فلاح باشد؛ مقامش آن بود

گر ز جنت بود پیش تان کلید

کی به دست ما غریبان می رسید

اولا خود راهی آنجا شدی

با همه فامیل خود مئوی شدی

گر کلید جنت است این انتحار

تحفه بر فرزند خود اول بدار

اهل و فرزندت نمیخواهد بهشت؟

یا ندارد حا صلی از وقت کشت؟

 

بی تامل طالبان سوسمار

امر قتل اش داد در نزد حضار

گفت این ملحد شده شیطان شده

راه گم از رهرو ایمان شده

طالبان از خشم بگر فتند تفنگ

تیر کردند بر وجودش بی درنگ

تیر ها کردند بر جان پسر

آن پسر جان داد اما با هنر







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

رستم علی09.04.2016 - 09:01

  خبلی ها عالی بود
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نذیر ظفر