بیست هشتمین سالگرد شهادت سید احمد برخوردار

٢ سنبله (شهریور) ١٣٩٠

مرد بزرگ و پیشگام در روشنگری و تاریخ افغانستان

 

 

سید احمد برخوردارهمگام تاریخ

مقام و منزلت در بام تاریخ

چنان مردانه زیستی و برفتی

که از نامت بلند شد نام تاریخ

 

باغم و اندوه فراوان میخواهم پیرامون شهادت شخصیت ملی اندیشمند گرامی، متفکر بزرگ، مبارز بی همتا، خردمند بلند مرتبه و آموزگار بلند اندیش سید احمد برخوردار که جام شهادت را نوشید و کاروان بزرگ رفتگان مبارز و نهضت روشنگری افغانستان را بلند مرتبه تر و افتخار انگیز نمود.

واصالتدارا صدیق و وفادار به اندیشه های مترقی و روشنفکری کشور جاودانه شدن فرزند بزرگ، مبارز سترگ، آموزگار برخوردار، متفکر اندیشمند، برخوردار که چه در دوران مبارزات هدفمندانه اش و چه در زمانی وظایف خردمندانه و صداقتمندانه اش در دوران جوانی و چه در دوران کار و روشنفکری (از سال 1353 تا 1362) و چه پس از آن، در وطن و در قلب تپنده کشور (کابل پایتخت افغانستان) نمود وی مردانه زیست و زنده گی مشقت بار ولی غرورمندانه داخل را نسبت به عیش و عشرت در کشورهای غربی و سرمایداری مقدم دانست و سرانجام جاودانه شد. خوب بجاست که در رابطه به زندگی نامه برخوردار بیپیچم وبجا خواهد بود که در رابطه به زندگی نامه سید احمد برخوردار نکات چند بنوسم سید احمد برخوردار در سال 1330 خورشیدی در یک خانواده دهقان در دره نیکپی ولسوالی دوشی ولایت بغلان چشم به جهان گشود وی در دوران طفولیت مصروف کار های گروهی و و جمعی بود.وی در سال 1335 با سپهری نمودن امتحان سویه به صنف سوم در مکتب ابتدایه دوشی شامل گردید وی از جمله شاگردان ممتاز آن مکتب بود و در سال 1339 دوره ابتدایه را به پایان رساند و در سال 1340 شامل مکتب نادریه کابل شد و در سال 1341 دوره لیسه را به پیش گرفت برخوردار که از لیاقت خاص برخوردار بود. درسال 1342 هم زمان در صنف دهم برای یکسال جهت فراگیری تحصیل نظر به لیاقت و استعداد که داشت واز جمله شاگردان ممتاز و اول نمره عمومی مکتب خویش بود در برس ایالات متحده امریکا از طرف دولت ان زمان فرستاده شد. و در سال 1345 دوره لیسه را موفقانه اختتام بخشید. و بعد از سپری نمودن امتحان کانکور در سال 1346 به فاکولته حقوق و علوم سیاسی جذب شد و از جمله شاگردان ممتاز و اول نمره دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل بود و بعد از فراغت از دانشگاه متذکره به حیث استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل جذب شد. و همچنان در سال 1353 به حیث ولسوال ولسوالی ده سبز ولایت کابل تعین شد مدت یک سال درین سمت ایفاء وظیفه نمود و در سال 1354 به حیث ولسوال ولسوالی کروخ ولایت هرات تعین مدت دوسال دران ولایت مصدر خدمت به مردم هرات شد. و درسال 1357 ریس تفتیش وزارت امورداخله مقرر و مدت سه سال خدمات شایانرا برای مردم و کشورش انجام داد.

در سال 1360 در اثر تقاضای مکرر هیت رهبری دانشگاه کابل مجددآ به دانشگاه به حیث استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی جذب شد. و در برج سنبله سال 1362 به سن 32 سالگی همان سال در منزل شخصی اش واقع خوشحال خان مینه مورد حمله نا جوان مردانه دشمن قرار گرفت جام شهادت را نوشید.

سید احمد برخوردار در دوران مبارزه و خدمتگزاری شرافتمندانه اش درسهای بزرگ و فراموش ناشدنی از خود برای نسل بعدی وروشنفکر ضد استبداد بجا گذاشت و هیچ زمانی افسون وحدت شکنان و قدرت طلبان، کرسی پرستان و مارهای داخل آستین پیشگام سیاسی کشور نشد و گروپ بندی و باند بازی را قاطعانه رد نمود و به عاملین آن جوان مردانه و مردم دوستانه و با قاطعیت ذاتی اش پاسخ کوبنده داد.

بلی، سوگمندانه و غمگینانه مردم روزی در سوگ رفیقی نشستند که عمر پربارش را وقف خدمت به مردم رنج دیده ونهضت روشنگری و خدمتگزاری به مردم مظلوم و بی گناه وطن سپری نمود و بخاطر مردم دوستی و میهن پرستی در کابل زیست و بالاخره در همینجا جاودانه شد.

اگر امروز برخوردار با ما نیست مبارزات غرورمندانه، اندیشه های متفکرانه و کارنامه های جاودانه اش با ماست و درسهای است که از آن بیاموزیم و به آن ببالیم.

من یکبار دیگر میگوییم یاد سید احمد برخوردار گرامی باد! ما سوگند یاد میکنیم راهی را که شما در مسیرمان قرار داده تخطی نکرده و با الهام از شیوه های مبارزه شما چون صخره محکم و استوار و سربلند به پیش میرویم و با دشمنان آشتی ناپذیر تر و با دوستان حوصله مند تر برخورد خواهیم نمود و منافع وطن و خانواده و قوم را فدای هیچ مصلحت و منزلت نمیکنیم.

یک سلسله حقیقت و واقعیتهای ناگفتۀ مردم مظلوم و هردم شهید میهن رنج کشیدۀ ما را به گوش جهانیان خواهیم رساند!

تصمیم دارم تا با تهیه، پژوهش و گردآوری مستنداتی از رنج و الهام ناگفته و ناشنیدۀ سرزمین دردمند را از طریق روزنه های که به دموکراسی، مردم سالاری و انسان گرایی معتقد اند بگوش مسؤولین کشور و جامعۀ جهانی برسانم، تا باشد با این کوچکترین خدمتی که انجام میدهم حداقل مصیبت ملت را انعکاس بدهم. بگذار پول بدهند، انسانهای فاسد و کودن را بگمارند، اجیر استخدام نمایند، توطئه و دسیسه کنند، اما من متوقف نخواهم شد و در هر سطر و پاراگرافی که صدای ملت را منعکس نموده باشد، تهیه، جمع آوری و منتشر نمایم. و هیچگونه پاداشی نیز از کسی توقع ندارم.

بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به دارم کشند، به چهار میخم کوبند، تا او که استوانه ی حیاتم بوده است، سمبول مرگم شود، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد تا خدا ببیند که بخاطر پول و مقامی استفاده ناجایزی از خامه ام نشده است، با قلمم معامله نکرده ام، تا خلق بداند که با قلمم بر سفرۀ گوشت حرام ننشسته ام، تا زور بداند، زر بفهمد و تزویر معتقد گردد که امانت خدا را، جنایتکاران قرن بیست و بیست و یک نمی توانند از من بگیرند، ودیعه ی عشق را چپاولگران نمی توانند ازمن بخرند و یادگار رسالت را آدمکشان نمی توانند از من بربایند.
ولی عده ای با بر طبق اخلاص گذاشتن آنچه در دل و زبان داشتند، عاشقانه به میدان مبارزه شتافتند و هیچگاه به بهانه نو شدن شرایط و تغییر اندیشه ها از گفتارهای خود گامی به عقب نگذاشتند. آنان جان را بر سر گفتار، آرمان ها و پیمان هایشان گذاشته بودند و اكنون كسی از آنها یاد نمی كند.

سید احمد برخوردار از هر فرصتی برای بسیج مردم در جهت مبارزه با اشغالگران و قدرت طلبان داخلی و خارجی و كار در زمینه ایجاد انگیزه برای زندگی مؤثر و سرشار از افتخار توده ها استفاده می كرد. او در این راه مانند یك سرباز واقعی وطن و یك انسان آرمانگرا و فرا رفته از خویشتن از تمامی منافع شخصی خود می گذشت. برخوردار در اطراف و در جمع یاران خود هیچ یك از اقوام و بستگان نزدیك خود را نداشت برای او یك مبارز همفكر، برادر بود. حق و حق طلبی برخوردار را به مبارزه وادار میكرد به نظر او آزادی، افتخارو استقلال برازنده هر شهروند افغانستان بود و این برازندگی چونان حقی سنگین بر گردن برخوردار او را از سنین جوانی به میدان های سخت مبارزه كشانده بود.

نمی خواهم سخن را به درازا بكشم، ولی در مقایسه با آنچه امروز می گذرد، قهرمانی چون برخوردار را می ستایم و تا سال ها خواهم ستود. می ستایم او را كه از سرمایه های مردم و خون جوانان وطن برای خود كاخ نساخت می ستایم او را كه در موترهای سنگین و گران قیمت خود را در پشت شیشه های سیاه از نظر مردم پنهان نكرد و محافظینش مردم را به بهانه گذر كردن عالیجناب از فلان سرك، تحقیر ننمود می ستایم او را كه برای منصب و مقام دروغ نگفت، معامله نكرد و به زد و بند سیاسی نپرداخت می ستایم او را كه برای حفظ قدرت به هیچ ابرقدرتی سرخم نكرد و مرگ باعزت را در برابر زندگی خفت بار و سرشار از تحقیر تحت حمایت اربابان منطقوی قرار نگرفت، عاشقانه به آغوش كشید  او را خواهم ستود و امید خواهم برد كه روزی خاك مذلت را در چشمان قدرت پرستان، سیاست بازان و آنانیكه غرور ملت افغانستان را شكستند ببینم.

مرگ یا زنده گی!

افتخار به کارنامه های جاودانه و ماندگار برخوردار بزرگ!

به برخوردار بهشت برین و به بازمنده گانش صبر جمیل را استدعا مینمایم.

با تأثرات و اندوه عمیق،







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

احمدشفيق برخوردار 09.09.2011 - 16:22

 يك جهان تشكر از اين كه خقيقت را نمايان ميكند

کبیر 29.08.2011 - 09:22

 اولتر از همه سپاس بی پایان خدمت برادر عزیز مان نجیب الله جویا که یادی از خاطره فراموش شده مردم بی اواز یادی کرده از خداوند برایش موفقیت بیشتر اروزو میکنم و ثانیآ باید عرض کرد جای سید احمد برخوردار خالیست در بین مردم افغانستان و یادش در دل هر افغان جاویدان خواهد ماند ایشان یک مدبر قوی و دانشمند سترک و یک خدمتگار مردم فقیر بود. روحش شاد و یادش گرامی باد

Naiim28.08.2011 - 13:35

 Thanks to Najibullah Joya he did write some positive point regarding very famous person in the past we appreciate his efforts God bless him, hope he goes further and show all the facts in society

Masoud 27.08.2011 - 20:55

  Yak jahan sepas
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نجیب الله جویا