انگبین پارسی

١٢ قوس (آذر) ١٣٨٩

 پارسی مِهر من نشانه ی من
پارسی شور من ترانه ی من
 
لای لایی مادرم با تو
می کنم ناز،  دخترم با تو
 
با تو شد کودکی من آغاز
تا بمیرم ترا نمایم  ناز
 
تا که بشناختم جهانم را
از تو پَر می زنم روانم را
 
ز تو آموختن بیاموزم
ز تو اندوزه ها بیاندوزم
 
می سرایم چه بی هراس ترا
چه گنه گر نهم سپاس ترا؟

بی تو وخش و سرده ام میرد

گوییا کس مرا ز من گیرد

تو مه و مهر چلچراغ منی

کوه و دریا، بهار و باغ منی
 
پارسی انگبین خامه ی من
کند و شیرینیِ چکامه ی من
 
با تو هر چوبه ی قفس  کندم
ای در آزاده گی  پدآفندم
 
تو که هر جا کنار من هستی
همره و پاسدار من هستی
 
گر ترا ارج  و پاس بگزارم
نه گناهی نه آک پندارم
 
تا زبانم بود سروده ی من
هر زبان دگر ستوده ی من
 
ای ملامتگرم چه می تازی؟
کی برای دلم قفس سازی
 
عاشقم فاش، کودکانم را
میهن و مادر و زبانم را
 

« پدآفند » واژه ی پارسی « دفاع »
« کند » پارسی « قند »







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

امید (وهاب)31.07.2011 - 12:26

  تشکر واقعاً زیبا بود، دوباره خواهش میکنم تا سوانح شاعران افغانستان را به دسترس ما قرار دهید. باسپاس
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



بهار سعید