فشرده زندگینامۀ زنده یاد محـــمد طاهر بدخشی و چند سخن دیگر

٩ عقرب (آبان) ١٣٩٠

فشردۀ زندگینامه: محمد طاهر بدخشی فرزند وکیل محـمد ذاکر فرزند میرزا محمد ناصر به روز دوشنـــبـه هشت عقرب 1312 خورشیدی در یک خانواده منور و دانش پرور در گذر میرشکاران ناحیه سوم شهر فیض آباد مرکز ولایت بدخشان (افغانستان) چشم به جهان گشود. از سن شش سالگی تا ده سالگی به عوض مکتب رسمی و دولتی شامل مدرسه اسلامی خرقه مبارک در زادگاه اش گردید و مدت چهارسال در خانه نزد عمه و مادر بزرگش و هم در مدرسه آموزشهای دینی را آموخت. در سال 1323 شامل مکتب ابتداییه گردید و تا صنف نهم دانش آموز ممتاز آن دبیرستان بود. از صنف هفت به بعد یکی از همکاران قلمی روزنامه بدخشان شد. بعد از فراغت از صنف نهم جهت ادامه آموزش راهی کابل را در پیش گرفت. بعد از ختم لیسه حبیبیه درسال 1336 چانس شمولیت در دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه کابل را کمایی نمود، که در سال دوم شعبه اقتصاد آن به دانشکده مستقل تبدیل شد و بدخشی شامل آن گردید. بدخشی در سال 1340 با اخذ دیپلوم از آن دانشکده فارغ شد، و بعد از سپری نمودن مدت یکنیم سال خدمت عسکری به حیث عضوی شعبه ریسرچ تا سال 1346 در دانشگاه کابل ایفای وظیفه نمود، بعدأً تا اوایل سال 1357 بحیث کارمند و کارشناس ریاست تألیف و ترجمه در وزارت تعلیم و تربیه به کار ادامه داد. و از بهار 1357 یعنی تا آخرین روزهای زندانی شدنش بواسطه جنایت کاران رژیم وقت، مدت چند ماه به صفت رییس تألیف و ترجمه در آن وزارت با کار و پیکاراجتماعی و سیاسی مشغول بود.

فعالیت های سیاسی: بدخشی درسال1331 خورشیدی در تشکیل اولین سازمان سیاسی بنام «سازمان آباد خواهان میهن» اشتراک ورزید. در سال 1342 خورشیدی کمیته سر پرست هفت نفری که در کابل تشکیل شده بود بدخشی یکی از اعضای فعال آن بود و در 11 جدی 1343 اولین کنگره جمعیت دموکراتیت خلق را با 27 عضو در شهر کابل تاسیس نمودند. در سوم عقرب 1344 خورشیدی تظاهرات موسوم به «مظاهره سوم عقرب» را با دوستانش رهبری نمودند. بدخشی بعد از انشعاب حزب دمکراتیک خلق به جناح های خلق و پرچم در سال 1346 در جناح خلق قرار گرفت که  بعد تر به خاطر حضور عناصر شیونیست، مشکوک و وابسته به بیگانه در کدر رهبری حزب  در سال 1347 از فرکسیون خلق جدا گردید و به امید اینکه شاید بزودی فرکسیون های جدا شده از جمعیت دموکراتیک خلق دو باره اتحاد نموده و تشکل بزرگتری را از جمع دیگر شخصیت های ملی و وطن پرست ایجاد نمایند، چشم براه درانتظار چنین تشکلی، حلقه ای را بنام «محفل انتظار» ایجاد نمود. اما با تأسف دید که کدام حرکت سازنده در این راستا از طرف جوانب صورت نمیگیرد بنابرین بعد از مدت کوتاهی با عده ای از روشنفکران و شخصیت های ملی کشور، تشکل دیگری را بوجود آوردند که بعد ها بنام «سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان» مسما گردید.

گفتنی است که زنده یاد محمد طاهر بدخشی برای اولین بار طرح عادلانه مسألۀ ملی را در افغانستان هم زمان با تاسیس جمعیت دمکراتیک خلق  مطرح نموده بود. دیری نگذشت که این طرح کینه توزانه با مخالفت شدید عناصر شیونیست و قبیله گرا از یک طرف و از جانب هم در ضدیت با آنهای که در ظاهر شعار انترناسیونالسم پرولتری را اندیشۀ خود ساخته بودند قرارگرفت. اسناد و شواهد تاریخی نشان می دهد که این بحث در سال های 1345ــ 1347 به  دلیل اولویت و برتری بخشیدن به بعد مبارزات طبقاتی و انترناسیونالزم پرولتری به شکل بی سابقه یي اوج گرفت بود، که در نتیجه اصطلاح «ستمی و ستمی ها» وارد آشفته بازار سیاست های توطیه گرانۀ روشنفکران قلابی گردید که بدخشی و هم باوران او را از چپ و راست به نام سکتاریست، ناسیونالیست،  تجزیه طلب وغیره متهم می نمودند. چنانچه امروز نیز هستند کسانی که اگر هر گاهی از جانبي سخن از عدالت اجتماعی و مسایل ملی به میان آید، گستاخانه طرف را به «جریان ستم ملی» و ستمی بودن منسوب می سازند.

سال های زندان: بدخشی به جرم فعالیت های سیاسی و اندیشه اش بارها پشت میله های زندان قرار گرفته بود. سال 1343 خورشیدی به جرم رهبری مظاهره سوم عقرب. سال 1348 مدت چهار ماه در توقیف کابل زندانی گردید. سال 1354 به ارتباط قیام مسلحانه درواز به رهبری زنده یاد مولانا باعث، با پنجاه تن از فعالین سازمان در محبس دهمزنگ زندانی گردید که مدت هژده ماه را در کوته قلفی بسربرد. و سر انجام بدخشی بزرگ همراه با فرزند عزیزش بایقرا بدخشی محصل سال اول پلی تخنیک کابل و بیشتر از سه هزار کادرها و فعالین سازمان بدون محاکمه در تیرماه 1358 بدست جلادان رژیم وقت به شهادت رسیدند. روان شاد باد.

آثار و نوشته های مرحوم بدخشی: تاریخ ادبیات تخارستان، تاریخ معاصر افغانستان، لعل بدخشان، تحلیل در آفریده های شاه عبدالله یمگی بدخشی، مسألۀ ملی و اشتراک های اتنیکی در افغانستان، آریانا و آریا بازی، چند قطره اشک داستان گونه، اشعار شعرای بدخشان، تاریخ خرقۀ مبارک درشهر فیض آباد، داستان کاوۀ آهنگر، از بلخ تا بدخشان، مقاله بیدل ازبدخشان است، دو رساله ادبی درباره ابومعشربلخی، ریاضیدان و اخترشناس معروف و ابراهیم ادهم بلخی، مروری بر تاریخ اقتصادی افغانستان، از نوشته های پژوهشی و علمی است که بعضی از مقالات آن در روزنامه های کشور به چاپ رسیده است، زندگینامۀ مولوی سلیم راغی، قسمأً درمجله عرفان اقبال چاپ یافته است، یادداشت های پژوهشی درمورد تاریخ سنگی محمد بدخشی، در مورد فرهنگ مردم و ادبیات کودکان. و دوازده جلد خاطرات زندگی اش را که از نظرعلمی و پژوهشی بسیار با اهمیت می باشند، به رشته تحریر در آورده است. علاوه برآنها بدخشی در حدود یک صد مقاله در روزنامه های اتحاد بغلان، فاریاب، بدخشان، انیس، افکار نو، پیام وجدان و مجلات کابل (ژوندون، برگ سبز، آریانا وغیره)  به اسم خود و به نام های مستعار چون ابوذر ویسی منتشر نموده است.

یک تبصره کوتاه به چند نکته مهم: از مدت سه دهه بدین سو مقاله ها و یادداشت های فراوانی در رابطه به شخصیت کثیرالابعاد زنده یاد محمد طاهربدخشی و افکار و اندیشه های او از جانب مخالفین و هم دوستان و راهروانش به رشته تحریر در آمده است که در بعضی از این یادداشت ها و نوشته ها، سخنانی ضد و نقیضی به چشم می خورند. که گاهی آگاهانه و عمدی و گاهی هم غیر آگاهانه بدون اطلاعات موثق بروی اوراق کاغذ و یا صفحه ای انترنیت آورده شده است؛ بنابرین چند مورد مشخص زیر را جهت رفع اشتباهات وارده، لازم به توضیح میدانم.

یک ــ چنانکه در فوق اشاره نمودم و هم بارها ازجانب رهبران محفل انتظار(سازا و سفزا) و دیگر شخصیت های سیاسی و فرهنگی کشور تأکید گردیده است، سازمان و یا حزبی بنام «ستم ملی» در تاریخ جنبشها و نهضت های سیاسی افغانستان وجود نداشته و این اصطلاح برچسپی است مغرضانه به مکتب زنده یاد محمد طاهربدخشی، که ازجانب استخبارات محافل حاکمه وقت «در داخل احزاب و جریان های سیاسی» و باداران اجنبی آنها در بیرون از مرزهای افغانستان مشترکأً اختراع گردیده و در قاموس فتنه انگیز «سیاست نامۀ استعمار» تسجیل گردیده است، که تا به امروز در فضای غبارآلود سیاست پردازان دسیسه کار، طنین اندازاست.

دو ــ در مقالات بعضی از دوستان محل تولد مرحوم بدخشی اشتباهأً قریۀ حافظ مغل ارگو نوشته شده است که نادرست می باشد، البته قرار اطلاعات دقیق بزرگان خانواده و یادداشت های به جا مانده از ایشان محل تولد بدخشی گذر میرشکاران ناحیه سوم شهرفیض آباد مرکز ولایت بدخشان (افغانستان) بوده نه قریه حافظ مغل ارگو، بدخشی در ناحیه سوم شهر فیض آباد در آغوش خانواده و محیط فرهنگی فیض آباد رشد نموده و بعد از ختم مکتب از همین محل برای ادامه تحصیل به کابل سفر نموده است؛ چنانچه زنده یاد بدخشی در زندگینامه اش به عنوان "اگر فرد سرگذشتی داشته باشد" روز تولد خویش را چنین درج نموده است: «روز دوشنبه هشت عقرب 1312 هجری شمسی در خانوادۀ فوق الذکر در شهر کوچک فیض آباد مرکز بدخشان تولد گردیدم و نامم را محمد طاهر گذاشتند....»

سه ــ روز شهادت زنده یاد بدخشی در اسناد و نوشته های داده شده از جانب سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان هشت عقرب 1358 ثبت گردیده است و برخلاف آن در بعضی از مقالات، خاطرات و یادداشت های به نشر رسیده ازجانب راهروان و دوستان آن مرحوم از جمله محترم مجید سکندری و جناب دکتر سینا دلیری این تاریخ را هر کدام به روزهای سه عقرب و شانزده عقرب تخمین نموده اند، و کسانی هم ماه های قوس و جدی را متحمل می دانند. چنانچه محترم داکتر احمد قلی ضیا زاده از دوستان و خویشاوندان نزدیک بدخشی این جنایت تاریخی را به روزهای اشغال افغانستان بواسطه ارتش شوروی قرین میدانند. قرار گفتۀ ایشان: احتمالأً مرحوم بدخشی تا اولین روزهای ورود قوای شوروی به افغانستان زنده بود. (منبع اطلاع، عساکرمحبس پلچرخی که در آن زمان دوره خدمت عسکری شان را در زندان پلچرخی سپری می نمودند.)

محترم سلطان علی کشتمند درصفحه 572 جلد اول کتاب خاطرات خود زیرعنوان "آخرین دیدار با محمد طاهربدخشی در زندان" چنین نگاشته است: «فردای همان نیمه شب که خفاشان او[ بدخشی ] را با جمع دیگری ازانسان های خوب جامعه ما بردند و شهید کردند؛ من، قادر و رفیع، سحرگاه، عقب دروازه اتاق بدخشی رفتیم، ولی از سوراخ کلید جای او را خالی یافتیم. ما همه همان روز خیلی گریستیم ... درهمان نیمه شب ماه قوس 1358 خورشیدی، همراه با بدخشی، شاهپور احمد زی، دوکتور علی اکبر، دوکتور کریم زرغون و جمع دیگری را به قربانگاه بردند وشهید کردند....»

همچنین در سایت «دانشنامه آریانا» مطلبی را به خوانش گرفتم که درآن چنین گزارش شده بود:{«در یک گزارش دیگرآمده است که هرچند محمد طاهربدخشی بنا بر آوازه عده ای درهشتم عقرب  1358 در زمان حاکمیت حفیظ الله امین کشته شده است؛ اما قرائین نشان میدهد که او پس از ورود ارتش سرخ به افغانستان، روز هفت جدی 1358 توسط همان گروه اختصاصی عمل سریع مربوط به ( کی گی بی) از بین برده شده است،  افزون بر این از رهنورد زریاب نیز سخن به میان می آید که در ماه قوس یا اوایل جدی 1358 بدخشی را در زندان دیده است.» ر، ک، به ... "مرحوم بدخشی و زمزمه های در تاجیکستان" سایت د لمر رنا.}

باز هم از همین منبع: «یکی از این برداشت ها و سخن های مرموز و پشت پرده از منابع کارمندان کی گی بی چنین است که بعد از حرکت کودتا گونه طرفداران محترم ببرک کارمل در درون حاکمیت تازه به قدرت رسیده ی ح. د . خ . ا . تعداد زیادی از اعضای حزب بشمول عده ی از رهبران حزب زندانی میشوند ومورد باز پرس و تحقیقات دستگاه استخبارات وقت قرار میگیرند....کی گی بی از بدخشی بنا بر اشتباهات ما کارمندان تاجک تبار شوروی وقت در افغانستان دل خوشی نداشت... و از جانبی هم تعقیب سیاست عدم دنباله روی وی هیچگونه همسویی و وفق را با سیاست و دکتورین سیاسی و آیدئو لوژیک رهبری ح ک ش و کی گی بی تبارز نمیداد.»

نویسنده در ادامه می نویسد: «محترم ببرک کارمل از تاشکند به کابل انتقال داده شد در میدان هوایی کابل بعد خروج از طیاره این سوال را نموده است که حفیظ الله امین هنوز زنده است یا نه؟ و سوال دیگری بعد از جا بجا شدن هنگامیکه مشاور همراهش راپور ها را گرفته در ارتباط مسلط بودن کلی و عدم مقاومت ... و رفتن گروپ خاص قوا به محبس پلچرخی به منظور رهایی اعضای حزب اطلاع میدهد محترم ببرک کارمل با مشاور طرح نموده است که طاهر بدخشی و خلیل زمر فرار نکنند. متکی به این خواست یا تقاضا راپور بعدی که داده شده مشاور برای محترم کارمل به [زبان روسی] می گوید (نی بس په کوی تس افسی نورمال نه) تشویش نکنید همه چیز نورمال است . خلیل زمر در زندان است و طاهر بدخشی با امین یکجای شد... محمد طاهر بدخشی بتاریخ ۷جدی ۱۳۵۸توسط همان گروپ اختصاصی عمل سریع موظف مربوط به کی گی بی از محبس پلچرخی خارج و بعد از بین بردن یکجای با حفیظ الله امین و تعداد دیگر... بصورت دسته جمعی در کدام محل دفن (زیر خاک) شده اند. ۲ــ محمد طاهر بدخشی در محل دیگری جدا از حفیظ الله امین دفن (زیر خاک) شده است. زیرا طبق شایعات اعضای مسئول کی گی بی در امور امنیتی استخبارات (کام) در اواخر قوس و اوایل جدی ۱۳۵۸ با بدخشی دیده اند.»

بسیار خوب می شد تا نویسنده محترم سایت «د لمر رنا» اطلاعات شان را با اسناد ارایه می کردند. که مشاور یاد شده کی بود؟ این "سخنان مرموز و پشت پرده از منابع کی گی بی" به گوش ایشان چگونه رسیده است؟ و این اطلاعات را از کدام منبع بدست آورده اند؟ و هم در اثنای که مرحوم ببرک کارمل در ارتباط به موجودیت بدخشی و امین و زمر، با نگرانی از مشاور معلومات می خواست، چه کسانی در محل حادثه حضور داشتند؟       امیدوارم، نویسنده مقاله «مرحوم محمد طاهر بدخشی و ذمذمه های در تاجکستان» که در سایت د لمر رنا این نوشته شان را به نشر رسانده اند، به این پرسش هایم  پاسخ روشن ارایه بدارند. اگر ایشان اسنادی در اختیار داشته باشند با افشای آن یکی از اسرار مهم تاریخی دوران حاکمیت (ترکی ــ امین) برملا خواهد شد. که آشکار نمودن آن  بزرگترین دین و رسالت تاریخی هر انسان عدالتخواه و روشن ضمیر نسل دوران ما است.

البته از روایات و اطلاعات مختلف دوستان چنین نتیجه گیری کرده می توانیم که تا هنوز از تاریخ شهادت این بزرگ مرد کدام سند معتبری که دال به یقین باشد، در دست نیست. اگر دوستان چنین سندی را دراختیار داشته باشند، امیدوارم لطف نموده آنرا به نشر بسپارند. آرزومندم تا جناب رهنورد زریاب نیز در این زمینه خاموش نه نشسته اظهار نظر نمایند.

سند زیرکاپی مکتوبی است که به استناد آن زنده یاد محمد طاهربدخشی را از قوماندانی امنیۀ وزارت داخله به محبس پلچرخی انتقال داده اند. این سند ازسایت گفتتمان اقتباس شده است. اینجانب ازمسئولین محترم سایت وزین گفتمان بخاطر نشر این سند، و دوستانی که این مکتوب تاریخی را در اختیارشان گذاشته اند، قلبأً سپاسگزارم.

 

یادداشت: فشرده زندگینامۀ زنده یاد محمد طاهربدخشی از این خامه قبلأ نیز در سایت های فارسی نویس منتشر شده بود که سال گذشته در شماره چهارم نشریه آریانای برونمرزی بنام هموطن عزیزم احمد بهارچوپان سهوأ به چاپ رسیده بود، که در شماره بعدی این اشتباه تخنیکی از طرف اداره محترم این نشریه تصحیح گردیده است.

شایان تذکر می دانم که در این سال های نزدیک حرف ها و سخنان جدیدی در ارتباط «زمان» به شهادت رسیدن روان شاد محمد طاهربدخشی انتشار یافته است، که آدم نمی تواند از کنار هر یک، خاموشانه عبور نماید. بنابرین لازم دیدم با کسب دریافت ها و اطلاعات جدید؛ البته بعد از بازنگری و ویرایش، زندگینامه مرحوم بدخشی مجددأ به دست نشر سپرده شود. یقین دارم که مطالعه آن به نویسندگان و پژوهشگران مسایل افغانستان خالی از دلچسپی نخواهد بود.

 

منابع: 

یاد نامۀ محمد طاهربدخشی، چاپ شهر دوشنبه 1379 خورشیدی.

شجرۀ خانوادگی میرزا زاده ها، به قلم مرحوم محمد طاهر بدخشی.

یادداشتهای شخصی مرحوم عبدالرووف ضیا زاده مؤسس سازمان آباد خواهان میهن.

سایت گفتمان.

اندیشه های پیشرو جاویدان یاد محمد طاهر بدخشی به قلم نویسندۀ این سطور.

صحبت استاد واصف باختری (درتلویزیون نورــ امریکا ) به خاطر گرامیداشت از سی مین سالگرد شهادت زنده یاد محمد طاهربدخشی.

یادداشتهای سیاسی و رویداد های تاریخی، خاطرات سلطان علی کشتمند.

دانشنامه آریانا. سایت د لمر رنا.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

عبید الرحمن کریمی 29.10.2022 - 19:39

 طاهر بدخشی مردی که شاید تکرار نشود

ساربان بدخشی14.06.2022 - 09:55

 بدون شک محمد طاهر بدخشی یکی از بحث برانگیز ترین شخصیت های سیاسی تاریخ معاصر افغانستان است. سیاست مداری که در اوج تضاد های انقطابی و ایدیولوژیک که به زعم بسیاری سیاست مداران آن زمان بود.

خداداد نواندیش03.12.2021 - 07:30

 طاهر بدخشی راه آزادی و استقلال مردمی را بنا نهاد و انزجار که ملت را در انزوای مطلق بسر می‌بردند، از چنین انزجار نفرت داشت. تمام اهداف طاهر بدخشی در راستای روشنگری حق و حقوق ملت ستم دیده‌ی افغانستان بود.

ضیا حافظی 17.09.2018 - 20:40

 روانشاد محمد طاهر بدخشی یکی از درخشان ترین ستاره کهکشان منطقه بود. او به انسان و انسانیت می اندیشید. از تبعیض و ظلم نفرت داشت او طرفدار یک حکومت مردمی مردم سالار که در آن همه با هم برادرانه زیست با همی داشته باشند. افسوس دشمنان وطن بسیار زود او را به شهادت رسانیدند. روحش شاد و یادش گرامی باد.

عتید09.06.2017 - 07:05

  بدخشی چهره تکرارناشدنی در تاریخ افغانستان

Samiullah Kabiri04.05.2017 - 12:16

  سپاس فراوان از شما عزیزان که درباره شهید محمد طاهر بخشی معلومات گذاشتن

torsonzada 21.08.2016 - 08:17

  دقيقا گفته ميتوانم كه من با ٢٤تن ديگر بعد از حادثه چنداول در شهر كابل دستگير شديم،ودرين وقت حفيظالله امين بر اريكه قدرت. بعد ازمرگ تركي تكيه زده بود ،ساعت يكشب بود در پولي تخنيك كابل كهخواب از چشمم پريده بود به انتظار دستگيري خود بودم ساعت يكنيم شب در منزل سوم ليليه تك تك دروازه راشنيدم واز روجايي كي پوشيده بودم نيم بند نظاره داشتم ،پرسيد......(تورسون)كيست؟روجايي مرا كشكرد وگفت بايين شو اشرافي؟به مديريت ليليه پايين ماكردومن ٢٤مين فرد دستگير شده بودم بعد ازمدت دو امبولانس عسكري رسيد(بيدون شيشه)به وزارت داخله وازانجا به اگسا رسيديم ،در طعام خانه اگسا منظما غرض ثبت اسما نشستيم ،كتاب امد واز يكسر ثبت نام ميكرد،نوبت به پسر جناب طاهر بدخشي رسيد، پرسيد، اسم؟(طارق يا بايقرا كه دقيقا بيادم نيست) ولد؟جواب طاهر.ازكجا هستي؟ جواب بدخشان سوال :ني كه بچه طاهر بدخشي نباشي.جواب :بلي بچه طاهر بدخشي هستم ثبت نام بالاخره ختم شد وبه هريكي ما يك نام گزاشت، من مدت چهار ماه و١٢روز درانجا باقي ماندم راستي هم در پهلوي اطاق ما اطاق كشمند وسليمان لايق نيز موجود بود وديگران كه نامهايش اكنون بياد ندارم،به هر صورت كسي كه راجستر مينمود وظيفه داد تا (بايقرا ياشايدطارق) را ازگروپ اشرافيان به اطاق ششم جداگردد،وچنين هم شد چون روابط ميان اطاقها زندانيان موجود بود بروز چهارم انرا از طرف شب از اطاق كشيده شد. ولادرك گرديد. گفتند كه او جام شهادت نوشيد،البته بعد از خروج من از محبس اگسا كه محصل پولي تخنيك بودم تصديق از اگسا برايم داد كه تاريخ دستگيري ام در ان دقيقا درج است وهم تاريخ دستگيري بايقرا چون در يك شب مارا اوردند

عتیق الله 11.07.2016 - 18:12

 بزرگ مرد شهید محمد طاهر بدخشی پیش از کودتا خونین هفت ثور در ولسوالی خنجان ولایت بغلان با میزبانی میرزا بهرام خنجانی همرا با دوستان اش نشست ومذاکرات داشته که این نشست مدت 12 روز دوام کرده اما در رابطه به جزییات این نشست معلوماتی در دسترس ما نیست . اگر در رابطه به این نشست معلومات داشته باشید لطف نموده با ما شریک سازید. تشکر.

سیاوش ( حفیظی ) 05.08.2015 - 03:56

  به عقیده من طاهر بدخشی واقعاٌ یک مبارز واقعی درتما عرصه ها ( سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و.... وهمچنان درهمین راه جان عزیز خویش را باجمع از دوستان اش فدا کرد . یاد وخاطراتش همیشه در نزد ماجاویدان خواهد بود. جنت الفردوس نصیب اش باد.

حسین آریا06.04.2015 - 06:46

  باعرض سلام واحترامات خدمت شما خیلی معلومات جالب بود درباره مرحوم امیدوارم که معلومات دیگری نیزدرباره شهدای وطن عزیزما بدهد تاکه جوانان بدانند که بزرگانشان جقدرزحمتکش وباهمت بودندوتاآنها را الگوقرارداده هیج گاه ازمبارزه دست نکشند.............

Najib azimi10.03.2015 - 13:09

 کاوه آهنگر

ziaulhaq.baher18.10.2014 - 07:08

  واقعآکسانیکه میخواهندبه وطن خدمت کندازطرف مزدوران بدنام میگردن.

عبدالاعظم عزیزی10.10.2014 - 04:51

  من از شما سپاسگزارم با پخش زندگی دلیر مرد و دانشمند فرزانه ظاهر بدخشی، واقعا که یکشخصیت سیاستمدار و فرهنک دوست بود. به امید اینکه بتوانیم از راهکار های این ابر مرد فلم بدست استفاده نماییم. خداوند بینا و دانا است.

Farhan Zarifi11.08.2014 - 06:06

 سپاس فراوان از شما که در بارهء زندگی نامه زنده یاد طاهر بدخشی نوشتید واقعاٌ طاهر بدخشی هیچ گاه از خاطر ما نخواهد رفت از شما خواهش میکنم تا مجموعه اشعار این مرد بزرگ را هم بنویسید احترام "فرهان"

شبیر احمد راقب08.06.2014 - 13:42

 من در واقع در یک سردر گمی قرار گرفتم؛ تمام اقارب و بستگان طاهر بدخشی در ولسوالی ارگو در قریه ی چهل کپه که اندکی پایین تر از قریه ی حافظ مغل است، قرار دارند و تا حال از بستگان وی حاجی حسن خان که در دور اول انتخابات پارلمانی کاندید بود. اما در اینجا و در جا های دیگر میخوانم که چیزی دیگری است.

Omar khan danishyar21.09.2013 - 06:35

  واقعآ جناب محمدطاهر<بدخشی> ستاره درخشان بودرآسمان سیاست,فرهنگ,وجان بخشنده نظام ناسیونالیزم درکشور. که مذدور ران حکومت آن وقت ایشان پذیرفتنی نمی دانستند ویگانه راه رسیدن به اهداف مذدو رانه خویش را دربه شهادت رسانیدن زنده یاد بدخشی دریافتند. که سرانجام زنده یاد بدخشی در روز هشتم برج عقرب سال 1358 در زمان حکومت ترکی جنایت کار یکجا با سه هزار کادرهای ناسیونالیزم را ناجوان مردانه به شهادت رسانیدن. روحشان شادویادشان گرامی باد

Sarwar21.03.2013 - 17:26

  Sepass az malomate ki dar baray zunda yad tahir badakhshi naweshten . Khali ha danestam dar barash rohash shad bad behesht baren jayash bad
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



ضیا باری بهاری