صلاح الدین ربانی در مسیر آزمونی طی نشده

٢ جدی (دی) ١٣٩٠

گروه قدرت درکابل درهمکاری با «مشاوران ودوستان» منطقه یی، درجلسات ویژۀ خویش فیصله کرده اند که صلاح الدین ربانی جانشین استاد ربانی فقید در رهبری جمیعت اسلامی، عهده دار ریاست« شورای عالی صلح» شود. این فتوای «مشورتی»- تاکتیکی، درشرایطی علنی می شود که سران حاکم، اکنون با شعارهای تبلیغاتی خود دررسیدن به «آدرس» طالبان، بیش از گذشته دست خالی ونا امید شده اند. 

به نظر می رسد که علی رغم تجربۀ ناکام در راه اندازی کمپاین یک طرفۀ «صلح خیالی» با طالبان، که به قیمت جان رهبر جمیعت اسلامی تمام شد، هنوز هم این موضوع، از جدول معامله های سیاسی- ابزاری هستۀ کوچک رهبران «محافظه کار» حذف نشده است.

آقای صلاح الدین ربانی در رد یا توافق با این طرح «زیرکانۀ» محافظه کاران، ازنظرسیاسی درموقعیت بسیار دشواری قراردارد. محافظه کاران با آن که ازشکست پیش هنگام هرنوع عملیۀ «صلح» مفقود، مطلع هستند، بازهم درمسیرپیش رو، به سپربلا نیاز دارند. حاصل «مشورت ها» درضیافت های شبانه، به شکل فرصت مفتخرانه یا «ارث پدری» به آقای صلاح الدین پیشکش شده است. این پیشنهاد درواقع آزمون درشتی است که هرچند شیرینی وتلخیش درقید فرصت های آینده است، دربهترین حالت، «پرزدن به کلاه» صلاح الدین جوان می تواند تعبیرشود.

لازمۀ آزمون جاری آن است که باید به طورسالم تصمیم بگیرد که هرگاه درهمین شروع کار بلغزد، اشتباهاتش بس جبران ناپذیر ویا پرتاوان خواهد بود. تنها مدیریت کردن جمیعت اسلامی، به خودی خود، دریک چنین احوال انباشته از هرج ومرج، کارفوق العاده دشوارخواهد بود. یعنی این که اضافه ازمأموریت رهبری یک تشکیل سیاسی سی چهل ساله، نباید خودش را درحوزۀ خارج از«حدود» تعریف ناشدۀ «جمیعت» درگیرکند.

امتیاز خانوادۀ «ربانی» دست کم درین مقطع آن است که ازنتایج صفری مأموریت پدرایشان در پیشبرد شعاری صلح نا موجود، واقف اند. می دانند که درسطح داخل ودرسطح منطقه، کدام جریان ها وافراد، درعقب اعتبارات استاد ربانی فقید، خودشان را پنهان کردند تا تجارت سیاسی آنان لطمه پذیر نشود. اما چنان که مشاهد شد، ضربت واقعی حوادث، هویت خود را به رخ کشید و نه تنها تجارت سیاسی به بن بست رفت، بل، شوک غیرقابل پیش بینی ترور استاد ربانی، کمرجریان «مقاومت علیه طالبان» را خم کرده است.

چرا با این همه خطاها درمحاسبات، هیچ کسی حاضر نیست، قبول مسئولیت کند که سرنخ درکجا بود و«مصلحت» های کنونی برای علم کردن صلاح الدین ربانی، ازبرای چیست؟ نکتۀ قابل دقت این جاست که «گروه کوچک محافظه کاران» هنوز هم، رهبرجوان جمیعت را تشویق می کنند که روی همان ماینی پا بگذارد که پدرایشان را به عبور ازآن ترغیب کرده بودند. هدف ازین مسایل هرگزنمی تواند نوعی شاخ وشانه کشی به آقای صلاح الدین باشد. ایشان فقط می تواند قبل ازرفتن به راه نرفته، نگاهی بیاندازد به عقب، تا یک بررسیی از «راه طی شده» درین باره حاصل آید.

نخستین پرسش این است که رهبر«مؤقت» جمیعت با پذیرش ریاست شورای صلح، چه چیزی را به دست خواهد آورد وچه چیزی را از دست خواهد داد. پرسش خصوصی تراین است که محافظه کاران که دردیگرمسایل به حساب تجارب، علمیت و«ریش سفیدی» خویش، امتیازات مشخصی را برای خود طلب می کنند، دربحث صلح، روی چه علتی، پا را به میدان رهبری «شورای صلح» جلونمی گذارند؟ این چه رازی است که ازکنار چنین مقام «معتبر» که درگذشته برسرآن سرو دست می شکستند وجنگ ها را شعله ورمی کردند، رد می شوند و به شکل داوطلبانه، پای

صلاح الدین جوان را وسط میدان می کشند؟

یک مرورکلی درباب پس منظرآشفتۀ جنگ وسیاست دربیست سال اخیروارتباط آن با پالیسی های منطقه یی وبین المللی، لااقل این انتباه را به وجود می آورد که طالبان، بالذات به منظورحذف حضور« تنظیم های جهادی» روی صحنه آورده شد وهنوزهم روی همان «خط آهنین» جلومی رود. درماجراهای خونین پانزده سال اخیر، یگانه حریف جنگی وسیاسی «طالب» زنجیرۀ «تنظیم های جهادی» بوده ورهبری جنگ ومنازعه هم، دردست «جمیعت اسلامی» بوده است. یعنی رهبری یک طرف جنگ را دراختیار خود داشته است. بازیگران منطقه یی وبین المللی جنگ تا هنوزبین خود به صلح وقناعت نرسیده اند؛ چه گونه ممکن است با اقدامات عاطفی، غیرواقعی، شعاری وموضع گیری هایی عمدتاً کاذب، بین طالبان و«تنظیم ها» صلح وثبات قایم شود وحکومت کنونی با ترکیب فعلی اش نیز درقدرت باقی بماند؟

رئیس جمهورکرزی وتیم معاونان ومشاوران، قطعاً ازآن چه گفته شد، واقف اندوبهترازدیگران می دانند که قضیه با راه اندازی هیاهوی عامیانه ورسانه یی، به نفع تیم حاکم یا طالبان خاتمه نمی یابد. درین جا، مجموعه یی ازقدرت های جهانی حضور دارند واوضاع واحوال کاملاً با گذشته ها تفاوت دارد که هررهبروملوک محلی، پادشاه کوچک قلمرو خود باشد.

طالبان اجندای منطقه یی دارد وخودش را مستحق می داند که درسطح بالابازی کند. اگرصدسال دیگرجنگ ادامه یابد، طالب با تیم کنونی قدرت درکابل به تفاهم نمی رسد.

سیاست عامیانه اکنون جواب نمی دهد. موضع گیری ها باید مشخص، منطبق با واقعیت ها ودرک نقطه ضعف ها وفرصت ها باشد. علت ناکامی تیم حاکم درحصول زبان مشترک با مردم ومخالفان این است که اولاً تیم حاکم با جامعۀ بین المللی رابطۀ گرگ ومیش داردو موقعیت خود را به عنوان یک پایگاه اعتبارسیاسی از دست داده است. حمایت بین المللی ازحکومت کمرنگ است وهمه چیزدرگرویک انتظارمرموز افتاده است. درقدم دوم، همه اموردرسطح داخلی، فروپاشیده وازکنترول سالم بیرون شده است. مردم عمیقاً ازوضع جاری مأیوس اند وروحیۀ همکاری با دولت را از دست داده اند. فقط حداعظم یک هزارمجری ومسئول حکومتی، به خاطرحفظ وضع موجود دست وپا می زنند وسیاست خارجی وداخلی را به طورشخصی وبرخلاف موازین ملی وقانونی «چپ وراست» می کنند.

درین گیرودار، سران محافظه کار، طبق عادت، ازروی دیدگاه های سنتی عمل می کنند.

ازنظرمن، جمیعت اسلامی ازنظرسیاسی روی «پل صلات» راه می رود  وشرایط کنونی هم خیلی فریبنده وغافلگیرکننده است. کمترین اشتباه، هزینۀ سنگین خواهد داشت.

 

برگرفته از وبلاگ نویسنده







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

سیدهمشهری09.01.2012 - 10:52

 صلاح الدین ربانی بااستفاده از موقفی که پدرمرحوم اش برای جمعیت اسلامی کسب نموده وبه آن رادرتاریخ سیاسی افغانسنان ومنطقه رقم زده باید ازپذیرفتن این موفف نمایشی سرباززند وازاین خظ سرخ که هیچ سودی به او وحزبی که اورهبری میکند ندارد وتنها تکه داران قدرت هستند ازآن سودمیبرند ورقیبان سیاسی او درداخل جمعیت که خیال رهبری آن رادرسرمیپرورانندمیخواهند او ازسرراهشان دورکنند.

واصل24.12.2011 - 13:10

 با عرض سلام: امید وارم صلاح الدین این ریاست را برای سیاف ویا صبغت الله بگذارد. بسیار زیاد سران جمعیت اسلامی توسط تیم کرزی به شهادت رسیدند حال وقتی است که دیگر فریب این شیطان صفتانرا نخوریم. اینها خود شان همه طالب و همکار طالبان هستند. هم کوزه و هم کوزه گر هم خود گلی کوزه....
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رزاق مامون