نقش اراده در مبارزات سیاسی

١١ جدی (دی) ١٣٩٠

اراده درفرهنگ فارسی بمفهوم : خواست  ، خواهش،  میل، قصد  ، آهنگ ، کام و مقصود داشتن  بکار رفته. اما ازدید  حکمت و سیاست این مفاهیم درفرآیند عمل ، درهم سنخ بودن با سایر واژه های اخلاقی ،  معنای دیگر پیدا می کند .  

 

گرچه « اراده  » واژه فلسفی است که حکما وخردمندان در تاریخ فلسفه آنرا بار ها به تأمل گرفته اند . امادربحث ما مقصود از دعوای بازشناسی آن نمی رود .

مگر جو سیاسی متشنج موجود درکشور مان به ما می آموزاند که در ادای رسالت روشنگری وتقویه شعور جمعی ، موظف ایم که بکوشیم وبگونه ای نقش مفاهیم وارزشهای اخلاق تطبیقی را در تقویه مبارزات سیاسی بخاطر رهای مردم ما از اسارت و محدودیت  ، برجسته سازیم .

 

در کشورما گفته می شود که آزادی مطبوعات وجود دارد . ورسانه ها به آن آزادی می بالند ، برخی از قلم بدستان و منتقدین باافتخار از این سیاست رسانه یی دولت حامد کرزی ، نیز تمجید می کنند .

 

درست است که این حرف ،  ظاهرش اینطور است . اما باطنش کاملاً قلابی وضد منافع ملی وغیرانسانی است . رسانه ها مصروف تبلیغ وترویج آن وقایع و اهدافی اند که در حقیقت بوقوع  نمی پیوندد ، بلکه وقایع با برنامه خاص وپلان شده از طرف دستگاه خبر ساز بین المللی نهاد های سرمایه و دولت کرزی ، تولید می شوند  ، وبه خورش مطبوعات تقدیم می گردند . بعد مردم خوش قلب ما به آن باور می کنند و شب وروز در سایه افکار وموضوعات تولید شدۀ ساختگی و انتزاعی ، ذهن پاک خویش را مشغول می سازند وبراصل این برداشت ها وارونه و بی اعتبار ، مواضع سیاسی خویش را معین می نمایند .

 

بگونه مثال : حقایق مربوط به پرونده قتل های زنجیره ای مصطفی کاظمی ، جنرال محمد داود وزنده یاد برهان الدین ربانی وسایرمقتولین راه صلح و آزادی وطن ، چه شد؟

 

آیا دربررسی پرونده ی قتل های زنجیره یی ، دادگاه مستقل ، نماینده خاص پارلمان،  دادستان مستقل ، و هیئت غیروابسته دولتی ، نماینده مطبوعات آزاد ، وجود داشتند و توانستند که حقایق و رازهای مربوط به آن پرونده ها را به مردم افشاء نمایند ؟ که نه خیر! 

همین طور وقوع صد ها مسئله جرم و جنایت آشکار، دزدی و اختلاس ، تقلب و تعرض  ، غصب ملکیت ها ، فساد مالی و اخلاقی ، رشوه ستانی و احتکار و هزاران تخلفات دیگر وجود دارد که از حامد کرزی شروع تا مقامات عالی رتبه وی مرتکب آن شده اند ودر آئینه مطبوعات منعکس نگردیده اند .  

 

مردم شاهد آنند که در جریان ده سال حاکمیت کرزی بررسی پرونده ها موافق به اراده حکومت متوقف شد ، ذهن مردم از بـُروزحقایق واقعی وارتکاب تقلبات سیاسی و جرم وخیانت های کلان جانی و مالی مقامات دولتی داخلی و خارجی بدورنگهداشته شد . ودولت با این اسلوب ریکارانه افکارواندیشه های مردم را اغفال نمود  . و آنرا در تحت رهبری خود محصورساخت .

و با این کار توانست جلو همبستگی ، خیزش وایستایی اراده مردم را بگیرد . وحکومت نامشروع ووارداتی و لرزان خود را موقتن ازسقوط حتمی نجات دهد.  

اما حاکمان بدانید که انگیزه احساسِ سوزش جگر بیوه زنان ، اشک روان یتیمان ،  چیغ لب بستۀ گرسنگان ، آه سحر گاه مادران غمدار ، اگر امروز در آسمان ابر آلود قدرت شما ها پوشانیده شده ودر چهاردیواری های قانون جنگل محبوس و خموش است ، فردا این درد و نالــــــه و خشم استخوان سوز ، به اراده مردمی و دژ مقاومت ستمدیدگان  تبدیل  خواهد شد  .

همین اکنون میتوان حدس زد که دولت  ــ ترس از به پا خیزی وحق خواهی اراده جمعی را حس می کند . زیرا جلب وجذب نیروهای اهریمن  ( این کرگس صفتان و سپاهیان کورنهاد های سرمایه ) در بدنه دولت از جانب کرزی و تیم همتبار وی، زیر نام صلح ، نمونه ترس از دست دادن قدرت و حاکمیت این خاندان بعد از خروج نیرو های ولی نعمت ایشان  ، در سال 2014 میلادی می باشد .

ما خواستیم که اندیشه ها و مشاهدات مان را در ارتباط نقش اراده در مبارزات سیاسی مطرح کنیم ، به این منظور است که تا بتوانیم ذهن و اراده نسل نو را با وسایل مدرن روشنگری ، مسلح سازیم . چرا که در عصر حاضریگانه ممکنه بـُراه استفاده معقول ازسلاح مطبوعات وارتباط جمعی است که «  اراده  » مردم را در جهت همبستگی سوق می دهد ومقاومت ملی را تقویت می بخشد .

 

اراده چیست : 

به فکرما :

اراده مصمم شدن به کاری است .

اراده عبارت ازاعتقاد و باور وبازجستن قلب است .

اراده و اختيار وجه تمایز میان انسان و حیوان است.

اراده جزئی از پایداری، توانایی و امید است .   

اراده ایجاد موقعیت مناسب برای خوشبخت زیستن است .

اراده گونه ای از پیوند اعتقاد و ایمان ویا یقین درونی وعمل بیرونی است .

اراده خود ایستای واستواری در کسب اهداف مقدس انسانی است .

اراده گویای ندایی درونی وجود ، انتقام گیری ازجنس جنایت است.

اراده فکر کردن زیاد نیست بلکه عمل  صادقانه واجرای ماهرانه است .

اراده آن هدفی است که با شلاق عقل و عشق بسمت امید وارسته سوق می یابد .

اراده تصاویرامیال در ذهن است که ازعزم و اعتقاد می آغازد وبه  قله های بلند آرزو می انجامد.

اراده ازدید اجرایی تصمیم نیست بلکه  بُعد دیگری ازشیره ای عمل است .  

اراده اقتضای اجابت کردن دواعی اعتقاد وایمان است که مسیر زندگی انسان را تعیین می کند .

 

همچنان مفاهیم ــ انگیزه  ، مراد ، خوبی ، خیر،از جمله واژه های است  که با اراده در تداخل اند . اراده ازانگیزه ای زایش می یابد هرگاه آن انگیزه از احساس تکلیف انگیخته شده باشد انسانی است وگرنه ، نه ؟ وخوبی وخیرآن مربوط به انگیزه است نه به نیت و مراد انسان .

 

اراده وخرد دو واژۀ به هم مرتبطی اند . انسان بمدد خرد ارزشهای عالی خوشبختی و مسیر درست زندگی را تشخیص می دهد ، وبا پیگیری وخودارادیت آنرا حصول می نماید .   

اراده جوهر مبارزات سیاسی است . بدون اراده و خود ارادیت به اهداف غایی سیاسی رسیدن کار دشواراست .

اراده سیاسی از کوه نارضایتی ها وبدبختی ها و ناامیدی های زندگی اجتماعی مردم درذهن انسان شکل می گیرد و دنیای درونی وی را تحت فشار قرار می دهد . رهایی از فشار اراده ، گیرماندن انسان درحیطه ترس نیست ، بلکه تحقق تقاضای ارده درعملکرد ارضای انسان است .

 

ــ اراده سیاسی : نوعی ازحاصل کمال شعورجمعی وهویت فرهنگ علمی و تجلی ای از خواستهای متفاوت لایه های گونه گون جامعه است . که درروند مبارزات سیاسی منحیث سنگپایه روانی عمل ، علیه اهداف ضد انسانی حکام نا مشروع و جنایت پیشگان ، عرض وجود می کند .

 

اراده در انسان میتواند هم ذاتی باشد وهم کسبی . ذاتی به این مفهوم که جنینهای مستور در فرآیند حیات از نسل به  نسلیِ انتقال می کنند وبگونه ای درذات افراد باز می شوند وباظهورآنها  ویژگی های انتخاب وخود فرمانی رفتارافراد در کار و زندگی تغییر می نماید . ونوع از سرشت خودارادیت را به انسان  انتقال می دهد.

 

در مورد اراده کسبی می شود گفت که : انسان سرشت خودارادیت را در بسا مواقع نیز از محیط زیست وکار اجتماعی کسب می نماید . وضمنن در کسب چنین سرشت ، سلوک ،  امیال و آهنگ عمل  وی از عوامل جبر خانواده ، جبر اجتماع ، ووجود بستر حیات مادی و معنوی زیست او متأثرمی باشد .  وبراصل آن پایه ها ، ویژگی های انتخاب وخود فرمانی اراده  او در کار و زندگی تبیین می شود .

 

 

 

 

 

ـ نقش سجایای اخلاقی در تقویت اراده ؟

 

یکی ازعوامل تقویت اراده برای نیل به هدف ، تلقین به نفس و خود اتکایی وقدرت تصمیم گیری ، مراقبت از پاکی جسم و جان  ، لباس و مکان ، رعایت نمودن نورم های اخلاقی وفرمانبرداری انسان از عقل و خرد ، صداقت وامانت  است .  

تقویت اراده آن است که انسان دارای ویژگی خود فرمانی عمل باشد وبا جسارت و پایمردی و بدون تعلل راهکار های مطرح را تحقق بخشد.

تقویت اراده هرچه بیشتر در رهایی وآزادی واستغنای انسان ،  از متاع دنیا است . که بوسیله  توافق وسازگاری ازصفای دنیای درون وتزکیه ضمیرحاصل می شود .

از دید ما تقویت اراده وابسطه به فضایل چهارگانه یعنی : شجاعت ، صداقت ، خویشتنداری وایمانداری ــ می باشد .

 

ـ تآثیرات غرایز بالای اراده ؟

 

ازدید ما اراده سلوکی دو نوع است . یکی اراده  شهوانی است ودیگری اراده انسانی . اراده شهوانی در سایه غرایز عمل می کند ، واراده انسانی در سایه فضایل .

ضعف اراده ، گونه ای  از فرمان غرایزاست وآن حیثیت بلای بزرگی  را دارد که انسان های بیمایه دوچار آن اند . تبعیت از هوای نفس، نمایی ازبی ارادگی است  که نزد ما حکم دانه بنگ رادارد که با دود وکیف آن بصیرت چشم  تشخیص زائل می شود  ، همه چیز را از روزنه اغراض مشاهده می کنند وپیوسته در پی ارضای نیازاند . آنگاه در جهت عطش سیری ناپذیرغرایز مرتکب هر جنایتی می شوند.

فضیلت و کرامت و قوانین و حقوق انسانی نزدایشان بی رنگ است . با این باور اند که آنها به حرمت انسان تعرض می کنند ، به عزت وعفت زنان خانواده دست درازی می نمایند ، مردم را بی باکانه می کشند ، آبادی را ویران می کنند ، دارایی مردم و ملت را تصاحب می نمایند . ودرحصار باغستان شهوت و قدرت مادیت زیر شعار : مال خودش هم از خودش و مال دیگران هم از خودش ، زندگی حیوانی خود را بدون افتخار و غرور سپری می نمایند .

 

نتیجه :

حرف آخر مارا در مورد توجیه نقش اراده در مبارزات سیاسی وحیات اجتماعی با چند جمله نغزحیاتی به ترتیب زیر از:  1 ـ کنفسیوس ، 2 ـ بنجامین فرانکلین و 3 ـ مثل چینی به پایان می رسانیم که میگویند :  

 

1 ـ " مردی که دارای عزمی [ اراده ] نیرومند واخلاق متین است ، هرگزفضیلت اخلاقی خود را فدای هوس های زندگی نمی کند . بلی مردانی در این جهان زندگی کرده اند که برای تکمیل وحفظ فضایل اخلاق ، جسم وجان خود را فدا ساخته اند. "

 

2 ـ " آب قطره قطره می چکد وبا پایداری و سماجت ، سنگ بزرگ را سوراخ می کند ؛

       موش با پشت کار و استقامت موفق به پاره کردن رشته محکمی از سیم می شود ؛

       و ضربه های پی در پی تبر کوچک ، درخت کهن را ازپای در می آورد."

 

3 ـ " با صبر و بردباری ، برگ توت تبدیل به پیراهن ابریشمی می شود . "  

 

باعرض حرمت

به امید خودارادیت و خودفرمانی ملی







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

نادر نورزائی04.01.2012 - 14:18

 این نوشته از نگاه علمی، یعنی روانشناسی مدرن مشکلات زیادی دارد که دراینجا نمی توان به همه ی آنها پرداخت. ولی چند نکته بسیار بارز است. اول: نویسنده ادعا می کند که اراده از راه جینها به نسلهای آینده انتقال می یابد. این از بیخ نادرست است. جین ها فقط وظیفه ی ارتباط دهی حجرات عصبی در شبکه های نویرونی را دارند و حتی هیچ "تصوری" از استعمال بعدی آنها ندارند چون جینها به ذات خود ار خودآگاهی برخوردار نیستند. فقط تجربه ی بعدی یعنی محیط لازم برای استعمال این شبکه ها آنها را قادر می کند به یک نوع تنظیم خود به پردازند وبدینوسیله اساس خرد و اراده و دیگر ویژه گی های منش انسان شوند. دوم : رشد اراده، اگر چنین چیزی وجود دارد (تحقیقات نوین مغز شناسی Neuroscience/Gehrinforschung) به دیده شک به آن می نگرد، نه به پاکی جسم وجان ،لباس و مکان، ونه به تبعیت از خرد و عقل و غیره است. لااقل از زمان بنیانگذاری روانکاوی به وسیله زیگموند فروید و رشد و تکامل آن بوسیله مکاتب روانکاوی نوین، ما می دانیم که خرد و عقل ما در طول تمدن در کل بیشتر تابع شهوات ما اند و فقط رفتار نا خود آگاه و غریزی مارا توجیه می کنند تا اینکه سوار اسپ غرایز باشند. سایق های انسان باید البته تربیه شوند و آن خود بحثی دیگر است . مولانای روم درست می گفت که: پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین سخت بی تمکین بود.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



بصیر کامجو