تمام عالم هستی فدای مادر باد

٢٦ ثور (اردیبهشت) ١٣٩١

شمیم یاد تو در هر سری شناور باد

دلی که نیست هوایت در او مکدر باد

دلی که در گروت نیست، گر چه کشتی نوح

شکسته باد و به گرداب غم شناور باد

شکوه سرو نجابت، چو سوی باغ روی

به پایبوست ا گر خم نشد محقر باد

گلی که میل تبسم کند جدا ز لبت

ز چهره گرد زمستان نشسته پرپر باد

سری که چشم ‌براه نسیم دامن تو است

همیشه سبز و به شادابی صنوبر باد

کویر تنگدلی ‌های تشنۀ ما را

دو دست بارورت ابر سایه گستر باد!

چو آفرید خدایت فرشته ها گفتند:

هر آیتی که نیفتد به سجده کافر باد!

مرا ز معجزه هایت دو بال بس؛ یعنی:

به بام گنبد مهرت دلم کبوتر باد

ایا إلاهۀ خورشید! ای مفسر صبح

که چار‌فصل تو بادا بهار و خوشتر باد

اگرچه جان من از توست هم فدای تو باد

هزار بار دگر باد و بار دیگر باد

اگر تمام جهان مال من شود؛ گویم:

تمام عالم هستی فدای مادر باد







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

افشین سوزنگر16.05.2012 - 10:21

  زیباترین شعری است پس از شعر ایرج میرزا که در وصف مادر می خوانم.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



فضل الله زرکوب