چرا که شاعر بودن

١٤ عقرب (آبان) ١٣٩١

سرم پر است درین روز ها تخیل تلخ
خبر..., سکوت, غزل, یک دو پیک الکل تلخ
صدای خستۀ پیاله های خالی ام
که هی شکسته زیر سقف لاوبالی ام
نگاه قفل کسی روی تابلو شده ام
اسیر حاشیه ها از چهار سو شده ام
زمان چه زود قدم میزند مرا هر شب
و هر دو ثانیه شاید دوصد متر مکعب
چقدر ثانیه های ساعت در گشت است
چقدر تک, تک, تک باز شب دو و هشت است
و من که خسته ام از «چهره» های تلویزیون
هنوز قهوه, ترموز چای...تلویزیون
من آشغال تر از شب, چرا که بیدارم؟
سرم چه درد گرفته, کجاست سیگارم
دلم درون خودم مثل من درون اطاق
چنان شکسته که آیینه در جنون اطاق
پر است شایعه مرگ تا ته مغزم
همینکه باد به شب بوسه داد می لرزم
قرون زیستنم را «گلادیا تورم»
هر از گهی به درون خودم خودم گورم
به دور رفتن و برگشت...باز هم برگشت
کنار هرچه «برو بی خیال» کم برگشت
دوچرخه بودن تکرار ماجرای من است
سکوت میرود مرا و رد پای من است
شباهت من و دهلیز های دلتنگی
فقط که سنگ, سنگ, سنگ «رهرو سنگی»
چرا که شاعر بودن چراکه غم خوردن
چرا که در دل هر تیره گی رقم خوردن
چرا نوشتن و انداختن به کام خری
چه سود جستن افکار در لگام خری
مرا چطور نوشتند از مداد زمان
همیشه صامت در سطر انجماد زمان
که امتداد زندگی مبتذل شده ام
ردیف تنگ بیت های یک غزل شده ام
...
و تیلفن که بهم میزند خیالم را
ترین, ترینگ...کمی خرد کرد حالم را:
هلو, سلام!...
-"ببخشید اشتباه شده"
-"بلی «روئین» گفتی؟ معذورم, آه!...شده"







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

hazal sadat06.01.2014 - 07:22

  خیلی زیباست

فریده فانوس24.11.2012 - 21:12

  متشکرم در شب که شعر را خواندم صداقت وتصاویر ملموس شاعرلبریزوغافلگیر شدم موفق باشید به من هم سربزنیدبه وبلاگ فانوس

روئین رهنوش12.11.2012 - 05:02

  سپاسگزارم از لطف شما نوروز صاحب گرانقدر...همواره شاد باشید.

ف. نوروز07.11.2012 - 17:09

  عالي بود قلم تان نيرومند تر باد رهنوش عزيز،.. درود

روئین رهنوش06.11.2012 - 10:01

  سپاسگزارم خواهر عزیز بانو کاشفی از همراهی و مهر تان, لطف کردید و سرشار از افتخارم ساختید. درود بر شما ..................................... درود بیکران بر فرزند اصیل آریا استاد میدری بزرگوار! حتمن بگونۀ همیشه اشارات ارزندۀ تانرا روی چشم در نظر دارم. سپاس از نگرش مهرمندانۀشما

شهراد میدری06.11.2012 - 04:40

  درود بر جناب رهنوش نازنین! خاندم و بهره مند شدم، سروده ی زیبایی ست اما در وزن باید دقت بیشتر مبذول دارید، مانا مانید و همواره نویسا

روئین 06.11.2012 - 04:40

  سپاسگزارم استاد عزیزم حفیظ "زریر" که همواره با معاونت تان بر من مهر میورزید و ممنون شاعر خوب جناب صالح "احمدی" بزرگوار از لطف تان.

میترا کاشفی06.11.2012 - 05:07

  درود بر شما بسیار زیبا سرودید پایا باشید

زریر05.11.2012 - 08:53

  تا بی نهایت لذتبر شدم...هزاران دروود و هزاران صلوات بر تو و اندیشه ی گهر بارت....لحظه های کوتاه باقیمانده تاطلوع رهنوش را در ردیف بالا نشین های ادب شاهد باشم....افتخار من هستی شاعر

صالح05.11.2012 - 06:40

  خیلی زییبا و عالی اما اشعار یگر تانرا پیدا نتوانستم رهنوش عزیز درود

روئین 05.11.2012 - 04:22

  همیشه خاموش در سطر انجماد زمان
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رویین رهنوش