شیون زنجیر

٢٢ حوت (اسفند) ١٣٩١

به مناسبت هشتم مارچ روز جهانی زن

 

نگاهم سرد و بي باور

روانم خسته و خاموش

نوايم ساز هستي را فراموش

قفس تنگ و دلم مهجور

رهی پويم بسوي نور

رهيست بر پيج و خم دانم

رهيست با انتهاي دور

صدايم همنوا با موج

كشم فرياد درد الود

كه تنها تو نه يي، من نيز موجودم

دو موجودی كه آزاديم

در خلقت ز يك گوهر

آزاديم

كه باهم ساز هستي را همآوازيم

به چي جرمي به پايم بسته يي زنجير

به چی جرمي وجودم عار شب كوران بي تدبير

ز پايم بگسليد زولانه ها را

ز دستم بشكنيد زنجير هارا

خدايا اين همه زخمي كه از زنجير من دارم

خدايا اين همه رنجی كه ازتحديد من دارم

كدامين دست پر مهر است

ز پايم بگسلد زولانه ها را

ز دستم بشكند زنجير ها را

بيا خواهر توانم بخش

و بامن يك صدا بركش

رويم با كاروان نور

جرس دارد نواي شور

همين خوش مژدۀ فرداست

كه دست مهربان با ما ست

 

بدخشان 1380







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

نیلاب30.03.2013 - 21:47

 واقعا شعر بیسار زیبا به امید خوانش بشتراز سروده های شما

ضیا بهاری12.03.2013 - 07:09

 آصفه جان، خواهر نازنین! سروده های شما همیشه بلندو پر معنااست، واقعأ زیباست. متأسفانه در جامعه مرد سالار مثل افغانستان، کمتر سراغ داریم، که از شاعران زن یادی در خور ستایشی شده باشد (حتا در روز 8 مارچ) چون هنوز هم بسیاری از فرهنگیان و نخبگان در کشور ما نسبت به موقف زن در جامعه و خانواده، بینش طالبانی دارند. موفق باشید
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



آصفه صبا