حدیث خلوت

٩ جدی (دی) ١٣٩٢

حدیــــث روی تــو بـر نو بهار میماند

به چشــم خســـــته مـن آبشار  میماند

بدون روی تو ای مهوش همیشه بهار

بدیده گلـــــــشن و گلها به خار میماند

ترانه های خــــوش سبز عاشقانۀ من

ز بـــعد مردن مــــن یادگار میمــــاند

اگر تو الفــــــت خود را کمی بیافزایی

رقیب پیــــــش همه شرمســار میماند

میان خــــلوتِ فانوسِ جان دلم سوزد

ســـکوت کلــــــبۀ غم بر مزار میماند

بیا که تا نرسی جان نمــــــیدهم هرگز

اجل به پشـــــــــــت درم انتظار میماند

مــلا و محتسب و زاهــــد و فقیر شهر

برای خــــــوردن حـــــلوا قطار میماند







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



نذیر ظفر