برگزیده‌ای از کتاب «سرگذشت زبان فارسی در صد سال پسین و چند مقاله‌ی دیگر»

۵ دلو (بهمن) ۱۳۹۸

کتابِ "سرگذشت زبان فارسی درصدسال پسین درافغانستان وتاجیکستان وچندمقاله‌ی دیگر" اثر پرافتخارِ مرد نام‌ور نجم (کاویانی) باهمت وحمایت (کانون فرامرزی فارسی‌زبانان) درکابل به چاپ رسیده است وبه روز دوشنبه تاریخ 9 جدی 1398خ. درنمایش‌گاه دایمی کتاب آریانا، رونمایی شد.


کتاب سرگذشت زبان فارسی ازحجم کم ومحتوای چشم‌گیری برخوردار است. مطالعه‌ی این کتاب، خواننده را ازسیاست‌های مغرضانه، ظالمانه، قوم‌گرایانه‌ وزبان ستیزانه‌ی شئونسیم درصدسال پسین که ازسال (1292 تا 1392خ)ازدوره‌ی حکومت امیرحبیب الله تا دوره‌ی حکومت حامد"کرزی") را شامل است. آگاه می‌سازد وبه‌خواننده توانایی وانگیزه می‌بخشد تا این‌که ازخواب گران بیدار شده وبرای جلوگیری ازحق‌تفلی وستم‌روا داشتن بر زبان فارسی وفارسی زبانان چاره‌ای باندیشد.

کتاب سرگذشت زبان فارسی، اشاره‌ای اندکی به آغاز دوره‌ی انحطاط، ستم‌گری، قوم‌گرایی ، زبان‌گرایی وزبان ستیزی، در زمان حکومت امیرعبدالرحمن (1880-1901م) داشته است؛ سپس سیاست‌های پارسی ستیزی، تفریقه‌اندازی وعصبیت‌های قومی از دوره‌ی حکومت امیرحبیب الله(1901م-1280خ) تا دوره‌ی حکومت حامدکرزی(1392خ) را به‌وضاحت بررسی کرده است. من دراین‌جا به چندنمونه‌ی بارز آن اشاره می‌کنم.


محمود طرزی، درمقاله‌ی بلندی، باعنوان"زبان واهمیت آن" درسراج‌الاخبار، ازجمله نوشت که:… زبانِ رسمی دولت متبوعه‌ی مقدسه‌ی ما، زبانِ «فارسی» وزبانِ ملتی ما، زبانِ «افغانی» می‌باشد. وی، بارها در نوشته‌های خود تأکید می‌کندکه هرقوم، هرملت به‌زبانِ قومی وملتی خود زنده است. (تکیه روی کلمات درهمه‌ی متن ازنویسنده است)

طرزی درمقاله‌ی با عنوان "زبانِ افغانی، اجداد زبان‌هاست" باردیگر به‌مسأله‌ی زبان می‌پردازد ودر پایان مقاله نتیجه می‌گیرد که: "زبانِ افغانی اجداد زبان‌ها وملت افغانی اجداد اقوام آریا می‌باشد" البته روشن است که مرادِ محمود طرزی از"زبان افغانی" همانا"زبان پشتو" و"ملت افغانی" همانا پشتون‌ها است. اما طرزی به‌منظور اثبات نظریه‌ای" زبان افغانی، اجداد زبان‌ها وملت افغانی، اجداد اقوام آریا است" اسناد ومدارک عملی، تاریخی، زبان‌شناسانه وقوم شنانه ارائه نمی‌کند. طرزی از زمره‌ی نخستین کسانی درافغانستان است که واژه‌ی"زبانِ ملتی" را به‌کار می‌برد وزبان را با سیاست، قومیت ونژاد گرِه می‌زند، ودراین زمینه به‌باستان‌گرایی نیز روی می‌آورد. وی، زبانِ فارسی را زبان رسمی دولت وزبان افغانی(پشتو) را زبانِ ملتی(متعلق به ملت) می‌داند؛ درحالی‌که زبانِ فارسی نه‌تنها زبانِ رسمی دولت؛ بلکه زبان‌ملی کشور وزبانِ جمهورِ مردم نیز بوده وهست. اما امتیازِ ملتی بودن را تنها به‌زبان افغانی(پشتو) می‌بخشد. این ادعای طرزی تا امروز توسط گروه‌های برتری‌جو وفارسی‌ستیز به‌پیش‌برده می‌شود.(کتاب سرگذشت زبان فارسی- نجم کاویانی، صص22،21و23).


طرزی درپی ادعای بالا، برنامه‌ی درازمدتی‌را برای کنار زدن زبانِ فارسی وجاگزین کردن زبانِ پشتو به‌جای‌آن، درگام نخست درنظام اداری وآموزشی مطرح، معماری ومدیریت کرد. وی، درهمین راستا نظریه‌ی"واجب" بودن آموزشِ تنها زبانِ پشتو را برای همه‌ی مردم کشور پیش‌کشید ودرسراج‌الاخبار نوشت:"ما… زبانی مخصوصی‌را … مالک می‌باشیم که آن زبان را، زبانِ افغانی می‌گویند… تنها مردمانِ افغانی‌زبان نی(نه)؛ بلکه همه‌ی افرادِ اقوام مختلفه‌ی ملت افغانستان را واجب است که زبانِ افغانی وطنی ملتی خود را یاد بگیرد.


درمکتب‌های ما، اهم‌ترین آموزش‌ها، باید تحصیل زبانِ افغانی باشد. ازآموختن زبانِ انگلیزی، اردو، ترکی، حتی فارسی، تحصیل زبانِ افغانی را اهم واقدم باید شمرد.

به‌فکر عاجزانه‌ی خود ما، یگانه وظیفه‌ی انجمن عالی معارف، باید اصلاح وترقی وتعمیمِ زبانِ وطنی وملتی افغانی باشد. ( برای دانستنِ معنای زبانِ ملتی به‌اصل کتاب رجوع کنید)


محمود طرزی، تنها آموزش زبانِ پشتو را "واجب" یعنی وظیفه‌ی دینی مردم می‌داند؛ اما آموزش زبانِ فارسی را که زبانِ مشترک واکثریت مردم افغانستان است، در ردیف آموزشِ زبان‌های بیگانه یاخارجی، مانند: انگلیسی، اردو وترکی قرار می‌دهد. بدین ترتیب پایه‌های سیاستِ تفرقه وتبعیض نسبت به زبانِ فارسی درکشور، پی‌ریزی شد، وهنوز که هنوز است ادامه دارد وکفاره‌ی آن‌را مردم ما می‌پردازد.


محمود طرزی، رسمیت زبانِ فارسی‌را در دوره‌ی سلطنتِ احمدشاه درانی، از یادگارهای حکومت سابقه‌ی ایران (دوره‌ی افشار) می‌داند. وی، درهمین رابطه درسراج‌الاخبار نوشت: "وقتی اعلی‌حضرت احمدشاه بابای غازی، به تأسیس واستقلال سلطنتِ افغانیه کامیاب آمد، امورات دفتر وکارهای کتابت ومیرزایی وازجمله نوشت‌وخوان دولتی که اساس امور سلطنتِ برآن موقوفست، به فارسی وبه‌دست همان مردمان فارسی‌زبانِ ایرانی‌الاصل بود که ازیادگارهای حکومت سابقه‌ی ایران باقی مانده بود.

ازآغازتأسیس استقلال دولت افغانیه زبانِ رسمی‌دولتی‌ما، زبانِ‌فارسی مانده است… هیچ کس درپی… تبدیل دادن رسومات دولتی از زبانِ فارسی به‌زبانِ افغانی ورسمی ساختن آن نیفتاده‌اند.


به‌این ترتیب محمود طرزی، این نظریه را تلقین وتئوریزه می‌کند که زبانِ فارسی عاریتی، بیگانه و" یادگارحکومت سابقه‌ی ایران" است. نظریه‌ی محمود طرزی، مبنی برعاریتی وبیگانه بودن زبانِ‌فارسی وادعای این ‌که رسمیت زبانِ‌فارسی "یادگار حکومت سابقه‌ی ایران" است، پایه‌علمی ندارد، خلاف واقعیت‌های تاریخی است وریشه درسیاست وناسیونالیسم قومی، وی دارد. (کتاب سرگذشت زبان فارسی- نجم کاویانی، صص23، 24و25).


به‌سخن میرمحمدصدیق فرهنگ، امیرامان الله درلویه جرگه‌ی حمل 1302خ|1923م. اعلام کردکه می‌خواهد زبانِ پشتو را درکشور تعمیم دهد وسپس انجمنی‌را به‌نام"مرکه‌ی پشتو"(انجمن پشتو) برای انکشاف زبانِ مذکور تأسیس کرد … وکتاب‌های درسی به‌زبانِ پشتو تألیف شد.


به‌این ترتیب دولت امیرامان الله خود رامؤظف به‌تعمیم زبان پشتو دانیست. اما به‌یاد داشته باشیم که محمود طرزی پنج سال پیش چنین نوشته بود. " … به فکر عاجزانه‌ی خود ما، یگانه وظیفه‌ی انجمن عالی معارف، باید اصلاح وترقی وتعمیم زبانِ وطنی وملتی افغانی باشد.


دولت‌ها درتمام کشورهای جهان برای انکشاف واصلاح زبان‌های خود انجمن‌های دولتی تأسیس می‌کنند واین امر از وجایب و وظایف دولت‌ها است؛ اما افغانستان شاید یگانه کشوری درجهان باشد که به‌رغم این‌که دارای دو زبانِ رسمی است؛ اما تنها یک زبانِ از امتیازِ داشتن"مرکه" یا انجمن برای انکشاف درسده‌ی بیستم برخوردار بود. امیرامان الله زبانِ پشتو را به‌عنوان یگانه زبانِ آموزش برمعارف کشور تحمیل نکرد؛ اما در روزگار محمدظاهر شاه وکاکایش محمدهاشم وعموزادگان وی، محمد داود ومحمدنعیم، زبان پشتو، به‌عنوان یگانه زبانِ آموزش برمعارف کشور تحمیل شد وزبانِ فارسی ازنظام آموزشی کنار زده شد.


به‌رغم این‌که درلوایح ومقررات دولتی زبانِ پشتو را اصل وزبانِ فارسی را ترجمه می‌دانستند؛ اما درعمل همه‌ی امور دولت وحتا سخن‌رانی‌های امیرامان الله در قندرهار به‌زبان فارسی بود. امیرامان الله درسال1305خ. به‌قندرهار سفر کرده وگزارش آن‌را به‌قلم خود به‌زبان فارسی تهیه کرده بود. امیرامان الله درقندرهار به‌زبانِ فارسی سخن‌رانی کرد. وی، برای این‌کار دو دلیل زیر را درگزارش سفرخود آورده است:


1. « … اکثری(بیش‌تری) شما حضار فارسی می‌دانید وعموم‌تان می‌توانید که به‌خوبی از آن استفاده کنید»


2. «… تا بتوانم خوب‌تر مطلب خود را ذهن شما بنمایم. فارسی صحبت می‌کنم»


اما درمورد جای‌گاه ونقش زبان فارسی، وی، درهمین گزارش نوشت: … مطالعه‌ی کتاب فارسی وحفظ مقاصد آن برای طلبه‌ی افغانی لسان، تقرباً همان حیثیت را دارد که لسان آلمانی برای دیگر طلبه‌ی ما، درمکتب امانی دارد.


البته منظور از"طلبه‌ی افغانی لسان" همانا"دانش‌آموزان پشتو زبان" است که به‌سخن امیر امان الله، زبانِ فارسی برای‌شان "حیثیت زبان آلمانی" را دارد، به‌نحوی‌که زبانِ آلمانی درمکتب امانی برای دانش‌آموزانِ فارسی زبان دارد.
به‌رغم همه تلاش‌های‌که برای کنار زردن زبانِ‌فارسی صورت گرفت؛ اما نگاه کوتاهِ به فهرست کتاب‌ها، جراید ونظام‌نامه‌های دولت در دوره‌ی امانیه (۱۲۹۸خ-۱۳۰۸خ/۱۹۱۹-۱۹۲۸م) درکتاب‌خانه‌ی دیجیتال افغانستان، نشان می‌دهد که زبانِ‌فارسی بنابر توانایی، پشتوانه‌ی تمدنی وغنایی‌زبان، هنوز درعمل جای‌گاهی بسیار بلند دارد. (همان، صص، ۳۰، ۳۱، ۳۲و۳۳).
همین‌گونه هر ورقِ این‌کتاب گران‌مایه، ترسیمی از ستم‌گری، جعل وتزویر، دشمنی آشکارای این حاکمانی فرومایه با زبانِ شیرین فارسی وصاحبان اصلی این زبان وتلاش‌های مغرضانه‌ای در جهت بر اندازی این سرمایه‌ی گران‌قیمت وتاریخی را به‌نمایش کشانیده است. با خواندن این کتاب گلوی هر انسانی صادق ودارای وجدان بیدار را بغض می‌گیرد وقلب‌سر شارش‌را به لرزه در می‌آورد وحسِ درد کشیده‌ی آدم‌هارا به‌تحرک فرا می‌خواند.


بادرد وتألم فراوان، بیش‌تری هم‌تبارانِ فارسی زبانِ این مرزوبوم از همه‌ی این حوادث شوم، آگاهی ندارند، با خواندن این اثر پرمفهوم ازهمه‌ای این ستم‌گری‌ها، برتری‌جویی‌ها وفارسی‌ستیزی‌های حاکمانِ مستبد درصد سال پسین آگاه می‌شوند.
پیشنهادِ من، برای جوانان ونوجوانان فارسی‌زبان این است که به‌صورتِ حتمی باید این کتاب وکتاب‌های دیگری مرتبط به زبان فارسی وتاریخ این زبان را بخوانند و وظیفه‌ی ایمانی و وجدانی خود راکه همانا، آگاه ساختن مردم است به‌صورت احسن انجام بدهند، تا باشد در راستای وحدت ویک‌پارچگی فارسی‌زبانان وجلوگیری ازچنین رفتارها وعمل‌کردهای شئونیسمی در آینده، سدی محکمی باشند ودرقسمت انکشاف و واژه سازی زبانِ‌فارسی که گرِه خورده با سرنوشت فارسی زبانان است کاری انجام داده باشند وبه احدی اجازه حمله بر زبان کهن وتاریخی، اجداد خود را ندهند.

 

جمعه‌خان خُراسان‌پور دانش‌جوی تِرم پنجم دانش‌کده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانش‌گاه غرجستان.







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

صدرالدین سعادت27.02.2021 - 06:16

 قلم تان رسا ٱقای خراسان پور.

روشن04.03.2020 - 08:14

 درود بر برادر خراسان پور.بسیار زیبا بود.درست فرمودید. زبان پارسی زبان قبیلوی و قومی نیست زبان جهانی است و متعلق به هیچ گروه خاصی نمیباشد.از سمرقند تا کردستان و از عراق تا کشمیر زبان رسمی و علمی و ادبی بوده است.اجداد ما مساله ی قومیت و جغرافیا را حل کردند و تمام اجزای فرهنگشان جهانی بوده مثل نوروز.

جمعه خان خراسان پور12.02.2020 - 04:57

 درود محضر جناب دکترصاحب عبیدالله فضل پور! سپاس ازحس نظر وتشویق استادانۀ شما، خداوندمتعال شما را صحت مند داشته باشد. راجع به نشر تبصرۀ فوق پرسیدید. ایرادی ندارد. درهرجایی که خواسته باشید می توانید به نشر بسپارید. مدیون شما.

داکتر عبید الله فضلپور06.02.2020 - 18:40

 خراسانپورعزیز : قلم تان رسا باد موضوع بسیار دلچسپ وآموزنده را نوشتید.شاد باشید.اگراجازه تان باشد در دوهفته نامه فارسی پایگاه نشراتی شورای همبستگی تاجیکان وفارسی زبانان افغانستان هجت نشر بسپارم. تا نشر شود.

شاهین27.01.2020 - 00:12

  شما سر زبانتان کار کنید و دشمنانش را بی ارزش و بی اهمیت بسازید این اند بسنده است چون احساس حقارت می کنند.

گل محمد(یفتلی)28.01.2020 - 04:41

 خراسان پور صاحب! برادر عزیزم خیلی عالی نوشتید خداوند ج کامیاب تان داشته باشد. آمین

عبدالوکیل شریفی29.01.2020 - 04:57

 خراسان پور گرامی! عمر تان دراز، زبان تان گویا وقلم تان پررنگ باد. خیلی عالی بررسی کرده اید
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



جمعه‌ خان خُراسان‌پور