چرا و تا کی جنگ و تحریم بر علیه مردم افغانستان؟

۲۱ ثور (اردیبهشت) ۱۳۹۹

بیشتر از چهار نسل مردم مظلوم و صلح طلب افغانستان قربانی جنگهای تجاوزگرانه در سرزمین آبایی خود میگردند. افغانستان درطول ناریخ مورد تهاجم بیگانگان قرار قرارگرفته است ولی تهاجم های زنجیری  چهل سال  آخر مردم را از حق زندگی  در فضای آزاد نیز محروم و همه را به مرگ تدریجی وبه زنده ماندن بخور ونمیر  قانع گردانیده است. تهاجم  شوروی بعد از کودتای هفت ثور بدون توجه به اراده مردم، تاریخ وفرهنگ افغانستان  با حمایت های مغرضانه و یکجانبه از کودتاچیان، منجر به قتل و کشتار هزاران مردم معمولی ،کارمندان دولتی ومیلونها آواره افغانستان در کشورهای مختلف گردید و هزاران خانواده، یتیم و آواره گردیدند.این تهاجم  مقدمه بزرگترین فاجعه اواخر قرن بیست برای افغانستان وشوروی شد. شوروی ها باشعار  جنگ با"دشمن" شرایط را برای قیام و جهاد واجب و حتمی گردانید و خود در زمان جنگ سرد بهانه ای برای مداخله غرب،کشورهای عربی و همسایگان افغانستان بوجود آورد  و...... در حادثه دلخراش ۱۱ سپتامبر در نیورک امریکا به افغانستان حمله نمود. واشنگتن با شعار جنگ با تروریسم،تامین امنیت و جنگ با ترافیک مواد مخدر در کنفرانس بن دولت دلخواه خودرا به مردم افغانستان تحمیل نمود.  بعد از این تهاجم کشور های ناتو به سرکردگی آمریکا ، تروریسم در افغانستان فربه تر،بی امنتی سرتاسری و تولیدات خاشخاش افزایش یافت.در عملیات نظامی نیروهای ائتلاف  در نقاط مختلف افغانستان باز هم اهالی معمولی کشته ومردم مجبور به ترک خانه و وطن مالوف خود گردیند.

کارشناسان جهان واز آن جمله سازمان ملل و کشور های غربی بارها هوشدار دادند که مسله افغانستان تنها با استفاده از زور حل نمیگردد، امریکا و ناتو بدون توجه با مشکلات اکثریت مردم افغانستان و چشم پوشی از آزادی و کرامت های انسانی وپشتبانی از عدالت اجتماعی و تساوی طلبی های بشردوستانه میان اقوام ساکن تنها با حمایت های مغرضانه ویک جانبه ازدولت های دست نشانده نه توانستند ماموریت خودرا در افغانستان موفقانه انجام بدهند. که در نتیجه  امریکا  مانند شوروی سابق در طولانی ترین جنگ در افغانستان به حیثیت جهانی خود در حل عادلانه و بیطرفانه مناقشات منطقوی و جهانی لطمه وارد نمود  . پیش از جنگ افغانستان کشور های جهان به امریکا بدیده دوستی ویا ترس می نگریستند . اما درحال حاضر کشورها ترس ندارند و کشور های اتحادیه اروپا نغمه های سیاست مستقلانه را زمزمه می نمایند ودر خاورمیانه  روحیه ضد امریکایی افزایش یافته است.افغانستان باعث  ظهور مراکز تازه نفس و بازیگران موثر  و قوی در صحنه بین المللی که سیاست یکجانبه گرایی امریکا را به رسمیت نمی شناسند گردید.امریکا اگر چه به دلایل مختلف استراتژیکی  قصد ترک افغانستان را ندارد، اما بزرگترین ابرقدرت در این جنگ کثیف خسته گردیده است وحتی احساس حقارت اخلاقی وسیاسی نیز می نماید. کاخ سفید تمایل ندارد تا مانند سابق دستهای غنی و عبدالله را در سفارت امریکا درکابل چون رهبران وحدت ملی بلند نماید.امریکا با استفاده از  استراتژی جدید سیاسی و سرزنش دست نشانده های خود در افغانستان، نوع بیطرفی خودرا به نتایج انتخابات جنجالی ریاست جمهوری نشان می دهد. امریکا وکشور های غرب اخلاقن جرات ندارند به دولتی اعتماد نماید که در اثر جعل وتقلب قدرت را غضب نموده است و همزمان "مدافعان حقوق بشر و طرفداران انتخابات آزاد " از مخالفت برعلیه تقلب وجعل نیز خود داری می ورزند.امریکا میداند اگر نتایج انتخابات جعلی را به رسمیت بشناسد به حل بحرانهای سیاسی  و ثبات کمک نه خواهد کرد.امریکابا استفاده از نفوذ خود می تواند نتایج انتخابات را لغو و به تاسیس دولت موقتی با اجماع ملی کمک نماید. این بار کاخ سفید به جای استفاده ازجنگ  از اسلحه کوبنده تحریم به معامله گران که تشنه تقسیم قدرت و ثروت اند فشار وارد می نماید. قطع کمک به دولت دست نشانده خودش نخستین تحریم درتاریخ امریکا برعلیه رژیمی است که تحت مستعمره آن است . این تحریم جالب ترین طنز تاریخ درسیاست امریکا است. امریکا وغرب معمولا از تحریم برعلیه رژیم های که  ازسیاست مستقل بدون توجه به غرب پیروی می نمایند چون رژیم های سرکش و متمرد از تحریم استفاده می کنند تا با ایجاد نا رضایتی ها درداخل، مردم نا راضی  وفقیر را مجبور بگرداند تا میان آزادی و نان یکی را انتخاب نمایند. امریکا کمک های خودرا به دولت کابل به تعویق افگند،یک دلیل آن شاید این باشد که کمک ها مانند سابق توسط چپاولگران دولتی  حیف ومیل نگردد.معامله غنی و عبدالله به خاطر تقسیم ثروت ومقام مانع کمک های سایر کشورها و سازمانهای جهانی نیز خواهد گردید و مخالفت هردو رئیس جمهور خود خوانده خطرناک تر از ویروس کرونا به آینده افغانستان وسرنوشت مردم مظلوم افغانستان خواهد بود.

هیچکس نمی داند که جنگ و تحریم تاکی برعلیه مردم ادامه خواهد یافت. مردم اسیر معامله گران خودی گردیده است. معامله گران فاقد وجدان در شرایط دشوار کنونی هموطنان خودرا مجبور می سازند تا میان آزادی و افتخار و نان و ذلت یکی را انتخاب نمایند. نگرانی و درد مردم مظلوم افغانستان برخلاف مردم سایر جهان از فقر بیشتر ازخطر مرگ کرونا است.مردم ازدرد ومرگ جانگداز ترین ویروس که فقر و نان نام دارد  می نالند. کودکان گرسنه و فقیر کشور ما موقعیکه به چهره های زرد ،گونه های استخوانی و چشمان پر اشک مادران خود می نگرند در عالم گرسنگی صورتهای استخوانی مادران خود را می بوسند و می گویند " مادر جان گریه مکن دیگه نمی گویم گشنه هستم" نسل امروز افغانستان بعد از چهل سال جنگ و ظلم وستم دولتهای فاسد ودست نشانده  که تنها خوشبختی خودرا به خاطر حفظ تقسیم قدرت ومقام به بد بختی مردم وبی آبرویی وطن بدست می آورند ،  قربانی فقر و مرض میگردند. مردم ما به خاطر گنجینه های غنی خود سیاه ترین دوران تاریخ را آزمایش می نمایند و تا زمانیکه خود حاکم سرنوشت خود نگردند نمی توانند در مقابل میکروبهای سیاسی و ویروس کرونا و سایر آفتهای طبیعی متحد گردند. ادامه جنگ و تحریم برعلیه مردم افغانستان مانع بزرگ برای اتحاد مردم به خاطر آینده و مسئولیت مشترک شان گردیده است. مردم فقیر حق انتخاب را ندارند.


دکتورعلی احمد کریمی امریکا  







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



دکتور علی احمد کریمی