آن شهسوار آزاده دیگر رخش نمی راند

۴ عقرب (آبان) ۱۳۹۹

به نام خداوند جان و خرد

دیروز، سوم عقرب ‍۱۳۹۹، آغاز فصل تلخی بود. فصلی که در آن مادرمیهنِ خراسان یکی از فرزندان نیکومنش و گردنفرازش را دیگر به دامان نخواهد داشت. مردیکه از همان آوان نوجوانی راه جوانمردان را برگزید و تا واپسین نفس نه اینکه از آن راه برنگشت، بلکه از آغاز تا انجام حتی برای لحظه ای تردید به دل راه نداد و نیمگامی هم به بیراهه ننهاد. رادمردی که برای سخن گفتن از او، خامه و خامه زن را توانایی شایسته بایسته است، که این کمترین را ادعای چنین جسارتی هرگز نباشد، به جز گفتن آنچه در دل تنگ دارم...


 

سخن از محبوب الله کوشانی است. از شهسواری که بی تردید میشود او را از فرجامین پرچمداران نسل خودش در راه انسانیت، عدالتخواهی، نیکواندیشی و آزادمنشی نامید. آزاده مردی که غزل پایداری را شاه بیت بود، زَر را پَشیزی نمی‏ خرید و در برابر زور هیچگاه نیم ابرویی خم نکرد، با آنکه زور بر او بسیار گفتند. گاهی از "چپ" به زندانش افگندند و گاهِ دیگر از "راست" خانه اش را در اپارتمان ۱۶ بلاک ۵۴ الف مکروریان اول، هدفمندانه به راکت بستند. ولی خدایش نگهداشت و او از هردو جان به سلامت برد، قامت راست نگه داشت و با گامهای استوار به راهش ادامه داد. چون باور داشت که راه او راه رسیدن به سود انسانیت است. گرچه پس از به راکت بستن خانه اش در جریان جنگ های کابل در دهۀ هفتاد خورشیدی مجبور به ترک وطن شد، اما تا آخرین دَم دل از وطن بیرون نکشید.

پس از فروریختن نظام طالبان و فراهم شدن زمینه برای بازگشت به میهن، آهنگ سفر به خانه کرد تا مبارزه در راه روشنگری و عدالتخواهی را از سرگیرد. دوستان و بستگانش به او توصیه کردند که "اکه جان"، دیگر دوران آن مبارزات آرمانگرایانۀ سدۀ بیستم گذشته است. در دنیای سیاستِ امروزِ کشور، آرمان سیاسی برخاسته از وجدان را ارزشی نباشد. گفت برعکس، اکنون در کشور ما نیاز به وجود آوردن یک "هستۀ سالم سیاسی" و نگهداری از آن بیشتر از هر زمانی محسوس است، و گام برداشتن در این راستا وظیفۀ وجدانی هر مبارز روشنگر است که تن نیمه جان مبارزات روشنفکری قرن بیستم را به شانه میکشد. نمی روم تا در "بازار سیاسی" کنونی دکانی باز کنم. هدف من تنها "بذر اندیشۀ سالم" است. امید دارم تا با دیگر روشنفکرانی که نیز چنین می اندیشند، بتوانیم دست در دست هم داده چنین هستۀ سالمی را به وجود بیاوریم تا نسل جوانی را که ره گم کرده است و نمیداند راه کجاست و چاه کجا، کمکی کرده باشیم در بازیافتن خودش. نسل جوانی را که یک دهه جنگ ویرانگر سالهای هفتاد خورشیدی از خود بیگانه ساخته است و بدبین بر همه چیز، صادقانه با گذشته اش پیوند بزنیم تا بتواند از دستآوردهای نسل ما بیاموزد و از اشتباهات ما پند بگیرد. او تا روز آخر به این کارش ادامه داد.


درگذشت او اما بسیار غافلگیرانه بود. انگار آرزو داشت در روز سوم عقرب رخت سفر بربندد. روزی که در تاریخ مبارزات روشنفکری افغانستان، به ویژه مبارزات سازا، روز نمادین و به یاد ماندگاری است. با رفتنش دلهای بسیاری را شکست و هنوز میشکند و اشکهای بیشماری را ریزاند و هنوز میریزاند. او هنوز گفتنی بسیار داشت و نوشتنی بسیارتر. اما کوزه‏ گرِ خودخواهِ دهر کار خودش را میکند. هرگاهی که دلش بخواهد جام لطیفی را "میسازد و باز بر زمین میزندش". او رفت تا در آنسوی دیوار به دیگر قافله سالاران جاودان‏یاد مبارزات راه آزادی و عدالتخواهی بپیوندد.

"اکه جان" دیگر در میان ما نیست، اما مهرش به دل و نامش به لب تا جاودانگی خواهد ماند. روانت شاد ای شهسوار بر رخش آزادگی. آرام بخواب، "بذر اندیشه" ایکه کرده ای درختان تناوری را به بار خواهد آورد...

 

بیا تا جهان را به بد نسپریم...

 

 

زندگینامۀ فشردۀ محبوب الله کوشانی


محبوب الله کوشانی فرزند ارشد شادروان مخدوم عصمت الله خان در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در شهر فیض آباد ولایت بدخشان دیده به جهان گشود، آموزشهای ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش فراگرفت، دورۀ دبیرستان را در لیسۀ حبیبیه در شهر کابل به اتمام رساند و با به دست آوردن نمرات عالی، شامل فاکولتۀ طب کابل شد. اما بنا بر آرمانهای که داشت از تحصیل در رشتۀ طب صرف نظر کرد و برای تحصیل در رشتۀ اقتصاد سیاسی عازم دانشگاه شهر مسکو شد و پس از ختم دورۀ تحصیل، از آن دانشگاه درجۀ ماستری را دریافت نمود.

در دوران تحصیل به سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) پیوست که رهبری آن را شهید زنده یاد محمد طاهر بدخشی به عهده داشت و نخستین سازمان سیاسی بود که موضوع حل مسالمت آمیز "مسئلۀ ملی" را مطرح نموده بود. پس از کودتای خونین ثور در کنار بدخشی و شمار زیادی از دیگر اعضای این سازمان در زندان پلچرخی زندانی شد. بعد از رهایی از زندان و پس از شهادت بدخشی، مسئولیت رهبری این سازمان به شانه های او گذاشته شد.

در دهۀ شصت خورشیدی پس از اعلام سیاست مصالحۀ ملی حکومت داکتر نجیب الله، سازا با این حکومت پیمان همکاری امضا نمود که در پیامد آن کوشانی سمتهای وزارت پلانگذاری و سپس معاونیت صدارت را پذیرفت. ولی بعد از مدت کمتر از سه سال او از سمت معاونیت صدارت استعفا نمود و به کار سیاسی خودش در سمت رهبری سازا ادامه داد.

در هنگام سقوط حکومت نجیب الله در سال ۱۳۷۱ خورشیدی کوشانی در سفری در خارج از کشور بود. در آغازین روزهای حکومت مجاهدین به داخل کشور برگشت تا در آن روزگار ناسازگار در کنار یار و دیارش باشد. تا سال ۱۳۷۳ خورشیدی در کابل ماند و با همرزمانش به کارهای سیاسی ادامه داد. اما تفنگداران حاکم بر کابل حتی حضور بی آزار او را تحمل نتوانستند و خانۀ او را هدفمندانه به راکت بستند. پس از این حادثه همرزمانش او را توصیه به ترک کشور کردند. سپس کوشانی با خانواده و کودک نوزادش به پاکستان رفت و از آنجا به آلمان مهاجر شد. در دوران مهاجرت در آلمان با شماری از دانشمندان، فرهنگیان و شخصیت های سیاسی مقیم اروپا شورای همه شمولی را به نام "شورای رستاخیر ملی افغانستان" به وجود آورد که کارکردهای آن در جریده ای به نام "رستاخیز" در آلمان به نشر میرسید. پس از سقوط طالبان به کابل برگشت و با راه اندازی نشست های زیادی با نخبه گان و احزاب سیاسی مختلف، در همدستی با آنان حزب جدید "آزادگان" را تشکیل داد و برای مدتی رهبری این حزب را نیز به عهده داشت. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خورشیدی کاندید این حزب برگزیده شد. محبوب الله کوشانی پس از ۷۶ سال زندگی پر فراز و نشیبش، به تاریخ ۳ عقرب ۱۳۹۹ خورشیدی در شفاخانه ای در شهر دویسبورگ کشور آلمان جان به جان آفرین سپرد. روانش شاد باد.



 

*********************************************

 

سخنرانیها و پیامهای هممیهنان به مناسبت درگذشت

جاودانیاد محبوب الله کوشانی

 

 

متن سخنرانی جناب داکتر رسول رحیم، در مراسم خاکسپاری در شهر دویسبورگ آلمان به تاریخ ۳۰ اکتوبر۲۰۲۰

پس از امانت گذاشتن پیکر زنده یاد محبوب الله کوشانی روشنفکر نامدار افغانستان و رهبر معنوی حزب آزادگان 

 

به نام خداوند توانا و دادگر

همین اکنون ما پیکر یکی از پاکبازترین سیاستمداران افغانستان را در دل خاک به امانت سپردیم که هریک به سهم خود خاطرات نیک و فراموش ناشدنی از ایشان داریم. خبر وفات زنده یاد کوشانی برای اکثریت ما غافل گیرکننده و باور نکردنی بود. هر که با وی یک بار هم دیدار داشته است، خاطرات فراموش ناشدنی یی از ایشان دارد. در طول این چند روز معدود، صفحات رسانه های اجتماعی پر از این خاطره ها بوده است. هر وجهی از زندگی کوشانی ارجمند سرشار از محسنات استثنائی بوده است. مثلاً شاعر نامداری از تسلط ایشان بر ادبیات زبان فارسی، محفوظات شعری و زبان بلیغ شان احساس شگفتی نموده است. نویسنده مشهور و صاحب سبکی نفوذ اخلاقی و معنوی ایشان در بین فرهنگیان جوان کشور را در دو کلمه "دوست جوانان" خلاصه کرده است. همصنفان مکتب ایشان از  ذکاوت سرشار، استعداد فرهنگی و نویسندگی، حاضر جوابی و سجایای اخلاقی شان تعریف ها نموده اند. پیروان و اعضای حزب آزادگان با رقت انگیز ترین جملات اندوه شان را از وفات این رهبر معنوی شان بیان داشته اند.

نخبگان طیف های مختلف با احترام زیاد از نبود شان اظهار تاسف نموده اند. شمار بزرگی از نخبگان و مشاهیر کشور طی همایشی در کابل آمادگی شان را برای مشارکت در مراسم فاتحه داری و ترحیم ایشان ابراز داشته اند.

این نعمت همبستگی و همدردی گسترده به قیمت یک عمر تلاش خستگی ناپذیر، سلوک والای انسانی ومبارزات آگاهانه و هدفمندانه زنده یاد محبوب الله کوشانی برای احقاق حقوق محروم ترین اقشار جامعه افغانستان به دست آمده است.

کوشانی مرحوم دارای حس مسئولیت پذیریی استثنائی بود و در وفاداری به قول و پیمانی که می بست، ولو به قیمت جانش تمام می شد، پایدار بود. او در دشوار ترین مرحله تاریخ کشور که رژیم سفاک امین به زندگی شهید بدخشی پایان می دهد و هستی یک بخش عمده اعضای سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان را تاراج می کند، رهبری این کشتی توفان زده را متعهدانه به عهده می گیرد.

قطع نظر از اینکه آشنائی، دوستی و همرزمی بالنسبه طولانی من با آن اسوه صداقت، روابط عمیقاً برادرانه ایجاد نموده است، در یک ربع قرن اخیر در چند مورد ایشان را یکی از طراحان و معماران نقاط عطف در جنبش روشنفکری افغانستان می دانم. شادروان کوشانی که دانش آموخته علوم انسانی در یکی از دانشگاه های مشهور جهان بود، در حالی که عمیقاً به آرمان های آزادی و برابری انسان ها معتقد بود، برداشت ها از این مفاهیم و طرق رسیدن به آن ها را  تابع امکانات فرهنگی و سیاسی هر کشور می دانست. بنابراین، در دهه 30 و 40 خورشیدی هنگامی که جنبش های روشنفکری افغانستان در حال تکوین و تشکل بود و رژیم حاکم هیچ تمایل راستین به اصلاح و دموکراتیزه کردن نظام نشان نمی داد و معترضان را سرکوب می نمود، خواهی نخواهی پای "چه باید کرد؟" مطرح می شد و پاسخ نیز همانا تغییر ریشه ئی و یا انقلاب بود. این پاسخ ها نیز با توجه به سطح فرهنگی آن روز کشور نمی توانست از یک سلسله کلیات انتقاد ناپذیر و مجاب کننده ای پا فراتر گذارد که در زبان های مروج کشور دستیاب می شد. از آنجائی که مطبوعات و رسانه های آزاد وجود نداشتند،  ترویج این افکار به صورت مخفی توسط رابطه های انسانی صورت می گرفت که در وضعیت پیشامدرن افغانستان، این همان رابطه های  همولایتی بودن وهم زبان بودن بود. مخاطبان این پیام ها نیز مکتب رفتگانی بودند که بیشتر به  لایه های پائین اقشار متوسط شهر و روستا تعلق داشتند. گروه هائی که بدین نحو تشکیل شده بودند، بیشتر خصلت جماعت گونه داشتند، یعنی بر محور مرشدان خاص و ترکیب محلی و زبانی معین شکل گرفته بودند، دل کندن از این حلقه های محدود و مستحیل شدن در یک  حرکت سیاسی تشکیلاتی که متناسب به جامعه ملی کشور باشد، همواره دچار مشکلات بوده است. حتا اگر گروه هائی به تنهایی ولو با حسن نیت نیز ضرورت چنین سازمان در سطح ملی را اذعان می کرده اند، با شک و تردید نگریسته می شدند.

زنده یاد کوشانی از جمله آن روشنفکرانی است که در دهه نود قرن گذشته با توجه به جنگ بین تنظیم های قومی که مانند روندا، در افغانستان نیز تالان های قومی را در برداشت، برای نجات مردم و کشور در برابر این کمبودها، بدیل های فکری، و محمل های عملی را مطرح می کنند. ایشان با حفظ آرمان های برابری و آزادی همه انسان ها، می کوشند با توجه به نیازها و امکانات در سطح ملی در صدد پیاده گردانیدن واقع بینانه این آرمان ها شوند. آن ها  به جای مطرح ساختن سوال کلی چه باید کرد، می کوشند نخست بدانند مشکلات اصلی کدام ها اند و چه نوع باید بدان ها برخورد صورت گیرد. این مسائل و مشکلات در چهار کته گوری یعنی : 1. محتوا و شکل دولت آینده،2. رابطه با همسایگان و  منطقه و جامعه بین المللی، 3. برخورد با مسئله اقوام و4.  بالاخره انکشاف و باز سازی افغانستان، تشخیص می گردند. برای آنکه این اهداف بتوانند واقعاً جامه عمل بپوشند، می بایست نخست مورد تائید مجمعی از نمایندگان روشنفکری اقوام مختلف افغانستان قرار گیرند و پس از آن تائید کنندگان به اتفاق همدیگر در یک تشکیلات واحد ملی از طریق تدوین پالیسی ها یا مشی های دقیق، پژوهش شده و تطبیقی برای پیاده کردن آن تدارک عملی ببینند. پیمان کابل در سال 2003 برای همین منظور به وجود آمد. با وجود صمیمیت بی تردید و رشادت بی نظیر تشکیل دهندگان این پیمان، ابزاری شدن گرایش های هویتی قومی توسط نخبگان حاکم مانع موفقیت کامل آن گردید. بقایای پیمان کابل با ادامه کاری بر محور اهداف چهارگانه پیمان کابل،  مشی های مشروح و دقیق را تدوین نموده و در برنامه حزب آزادگان افغانستان انعکاس دادند. بدین ترتیب زنده یاد کوشانی یکی از معماران اصلی اندیشه صلح پایدار و صلح اجتماعی در افغانستان بوده و به همه مردم افغانستان تعلق دارند.

در طی یک ربع قرن، زنده یاد کوشانی با تلاش توانفرسا کوشیدند، در گیرودار صدها حزب و تشکیلات انجوئی، بی برنامه  و حتی ناموجود، اهمیت یک حزب مدرن واقعی و با برنامه و راستین را در افغانستان مورد تاکید قرار دهند. مسلماً تحول اجتماعی موضوع نسل هاست و سهم  زنده یاد کوشانی در این مسیر دوران ساز و فراموشی ناپذیر است. اکنون این بار گران به دوش نسل جوان گذاشته شده است تا به منزل مقصود برسانند.

من به حیث یک همرزم و یک رفیق غیر حزبی ایشان دراین لحظه دردناک و آخرین ادای احترام  می خواهم به کوشانی پرافتخار بگویم: برادر بزرگوار آرام بخواب. تو با شایسته ترین نحو، دَینت را نسبت به مردم، وطن و تاریخت انجام دادی و نام بزرگت درکنار مبارزان نامدار بهروزی مردم افغانستان ثبت است.

روان کوشانی ارجمند شاد، یاد شان گرامی و ماوای شان بهشت برین باد!

 

*************************

 

متن سخنرانی جناب عبدالوهاب آصفی در روز به خاک‌سپاری جاودانیاد محبوب‌الله کوشانی

رهبر معنوی حزب آزادگان افغانستان در شهر دویسبورگ آلمان

 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

 مرگ صاحبدل جهانی را دلیل کلفت است    شمع چون خاموش گردد، داغ محفل می‌شود

به اجازهٔ بزرگان و حضار محترم!

خواهران و برادران!

سخن گفتن در مورد مرگِ عزیز، کار آسانی نیست، خاصتاً عزیزی که، یار، همدل و دوست همه احوال انسان باشد. آری قصد دارم در بارهٔ رحلت آدمِ آرمان‌گرا، مبارز، آگاه و دانشمند و شخصیت والای کوشانی حرف بزنم. او در زمان درس در مکتب، چه در متوسطهٔ شهر فیض‌آباد و چه در لیسهٔ عالی حبیبیهٔ کابل، شاگرد لایق، زحمت‌کش و ممتاز و داری اخلاق نیک و حمیده بود. او در تحصیلات عالی در خارج با معرفت‌های بیش‌تر آشنا شد و در رشتهٔ اقتصاد و پلان‌گذاری، تخصص به درجهٔ ماستری گرفت. او با دانش علمی و تفکر آزادی‌خواهی و نصب‌العین مبارزه با بی‌عدالتی، کار دولتی را پیش‌برد و در وزارت آب و برق در جمع بورد متخصصین با رتبهٔ بلند ایفای خدمت نمود. در سال‌های تسلط فاشیزم قومی و حکومت تره‌کی – امین به زندان رفت و در سال ۱۳۵۸ (ماه جدی) در جملهٔ عفو عموم آزاد شد، و دوباره به اشتغال رسمی قبلی و مبارزات سیاسی خویش ادامه داد.

همزنجیران او، از شجاعت و پایداری و روحیهٔ بلندش در زمان زندان حکایت‌ها داشتند، از جمله شادروان خلیل جان «رستاقی»، انسانِ والا و با اندیشه، باری گفت که من از صبر و حوصله‌مندی محبوب جان در زندان حیرت‌زده شدم. زیرا او چنین روزهای دشوار را قبلاً امتحان نکرده بود. او به همه مبارزان در زندان روحیه می‌داد و می‌گفت: فاشیزم و ظلم عاقبت ندارد. به راستی محبوب جان انسان بزرگ از تبار عیاران و پیکارگران سرزمین خراسان و افغانستان است.

در بارهٔ ابعاد شخصیت مرحوم کوشانی، قلم‌بدستان و عزیزان زیاد، نوشته‌های زیبا نموده اند، هرکدام آن در جای خود عالی و قابل خواندن است. من نمی‌خواهم به چنان ارزیابی‌ها بپردازم و خود را کوتاه‌تر از از آن می‌دانم که در بارهٔ  بزرگان و رادمردان بلند‌مرتبه دست به تدقیق و تحریر بزنم. این فقط برای مجرایی یک مخلص در قبال یک کاروانسالار است و بس.

کوشانی صاحب در سال ۱۳۶۸در طی یک اییتلاف سیاسی به حیث معاون صدراعظم و وزیر پلان مقرر شد، بنده که در جلسات شورای وزیران در قطار روسای مستقل ادارات به حیث اشتراک کننده غیرعضو حاضر می‌بودم، می‌دیدم که جناب کوشانی در حالی‌که تجارب قبلی کارهای بلند‌رتبهٔ دولتی و کابینه را نداشتند، اما در مدت کم توانستند نظر به استعداد و دانش خود موقعیت خویش را به حیث یک عضو ارشد حکومت تبارز بدهند. بعد از دورهٔ دوری از وطن، با کوشانی صاحب همواره تماس‌های داشتم و از احوال‌شان جویا می‌گردیدم. اما این مرتبهٔ اخیر که مریض به شفاخانه رفتند، متأسفم که نتوانستم، اقلاً تیلفونی در روزهای اول با اوشان سخن بزنم، البته مقدرات همین بود که محبوب جان عزیز به سفر برگشت‌ناپذیر خود در رفتن عجله داشت و فرصت‌های برای بنده و ارادتمندان دیگر برای عیادت و بازپرسی میسر نشد، خدواند این ارجمند از دست رفته را بیامرزد و به خانم محترم و دختران نازنین‌اش و جمله اعضای فامیل، دوستان و همسنگران و قاطبهٔ آزادی‌دوستان و عدالت‌خواهان وطن صبر جمیل اعطاء نماید. خاطرهٔ این بزرگ‌مرد همواره باقی است و تاریخِ مشحون از درد و رنج افغانستان، محبوب‌الله «کوشانی» و سالاران دیگری قافلهٔ آزادگان و سر به کفان راه میهن را فراموش نخواهد کرد. کلام خود را به ارایهٔ ابیاتی چند از شعر بلند‌دست شفیع کدکنی به آخر می‌برم:

  ای دوست وقت خفتن و خاموشی‌ات نبود     وز این دیار دور فراموشی‌ات نبود

     تو روشنا سرود وطن بودی و چو آب       با خاک تیره روز هم‌آغوشی‌ات نبود

    در چنگ تو سرود رهایی نهفته ماند      زین نغمه هیچ‌گاه فراموشی‌ات نبود

ای سوگوار صبح بدخشانِ[1] سرمه‌گون

عصری چنین سزای سیه پوشی‌ات نبود

با عرض حرمت: عبدالوهاب «آصفی»

1 – در اصل شعر، نیشاپور است.   

 

****************************************

 

پیام جناب نبی عظیمی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 26 اکتوبر 2020

به یاد محبوب عزیز!
گرچه من دیگر نمی‌بینم گل روی تو را
خاطراتت را در این غم خانه مهمان می‌کنم
از شنیدن خبر هولناک درگذشت محبوب کوشانی واقعا داغان شدم. او از صنف هفت لیسه عالی جبیبیه تا صنف دوازده وفارغ التحصیل شدن همصنفی ، پهلو فیل ، اول یا دوم نمره صنف ویکی از نزدیکان استاد منطق ما شاد روان محمد طاهر بدخشی بود. ما همفکر وهم نظر و آزادی خواه بودیم ودارای افکار روشنگرانه جوانان آن دوران. .
در صفحه 43 کتاب اردو وسیاست در این باره چنین آمده است :
" ... همصنفان زیادی داشتم ولی دوستان نزدیک مرا محبوب الله کوشانی ، لطیف انصاف ، اکبر شیبا عزیز الرحمن و .. تشکیل می دادند که با هم جریده هفتگی دیواری " پیام حبیبیه " را نشر می کردیم. مدیر این جریده محبوب الله کوشانی ، معاون آن نگارنده ، و خطاط ومنشی آن خلیل الله رستاقی بود. ما گاهگاهی برای استماع صحبت های طاهر بدخشی، رحیم الهام ، نسیم نگهت سعیدی و نظام الدین تهذیب که دوستان هم بودند ودر منزل حاجی دهقان کابلی " شاعر " جمع شده وبا هم به صحبت ومباحثه می پرداختند می رفتیم.در آن صحبت ها از فقر روز افزون مردم و ظلم وستم دستگاه حاکمه و اربابان زمین صحبت می شد وبرای رهایی مردم از آن وضع مباحثه می کردند . آن صحبت ها که رنگ وبوی سیاسی داشت ولی معمولا با شعر وادب آغاز می شد مارا جلب می نمود ، لذت می بردیم و بدون آن که متوجه باشیم ساعت ها درباره آن صحبت ها به تفکر می پرداختیم. ...."
از همان دوران در ذهن وروان مجبوب کوشانی وبرخی از دوستان حلقه ما تفکرات انقلابی جوانه زد . محبوب جوان بسیار با استعداد و تیز هوشی بود. او همیشه مرا که پهلو فیلش بودم تشویق می کرد که برای رفاه وسعادت انسان فقیر وتهیدست وطن ودربرابر ظلم ونابرابری اجتماعی مبارزه کنم. اما بعد ها من عسکر شدم ودر وجود سازمان سیاسی پرچم تحقق آرمان های خویش را جستجو می کردم . او روسیه رفت، به سازمان چپ دیگری پیوست و از هم جدا شدیم. محبوب شخصیت آرامی داشت. شیرین سخن وسخت ظریف بود وبا لهجه شیرین بدخشی برخی واژه ها را چنان ادا می نمود که حلاوت آن را تا همین اکنون حس می کنم ، شخصیت مردانه یی داشت وهیچگاه زیر قولش نمی زد. شوخ طبع بود وحاضر جواب. خوش سیما و جذاب و نمونه یک مرد وجوان کامل وتمام عیارو عاشق بی قرار مردم ووطنش.
خوب دیگر اگرچه زنده گی ما را از هم جدا کرده بود ولی من از دور ونزدیک از فعالیت های سیاسی او تحت رهبری زنده یاد طاهر بدخشی آگاهی می یافتم وبعد از شهادت زنده یاد بدخشی بزرگ وایجاد سازمان سیاسی انقلابی تازه یی ، تلاش ها و پویایی اورا برای رسیدن به هدف مقدسش می ستودم.
دریغا که مرگ این رفیق عزیز، داغ مرگ طاهر بدخشی استاد محبوب مان را در دلم تازه ساخت واشک هایم را سرازیر نمود. روانش شاد باد! خاطراتش جاودان ونامش درخشان باد .
به خانواده ، دوستان ، رفقا ویارانش از ژرفای قلب تسلیت می گویم!

*********************************
پیام جناب سینا دلیری نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020
اندوه نبود یک انسان فرهیخته
محبوب الله کوشانی نامی است آشنا در دفتر رهروان راه آزادی و عدالت اجتماعی افغانستان. او که دانش آموخته ای اقتصاد کشاورزی در اتحاد شوروی بود، از اواخر دهه چهل خورشیدی هم سفر جنبش آزادی خواهی و عدالت گستری شد. کوشانی در این راه فراز و نشیب زیادی را پیمود و از زندان پلچرخی طی سالهای ۵۷ و ۵۸ خورشیدی تا بنیادگذاری و رهبری سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان(سازا) در سال ۱۳۶۲و از مدیریت تا مقام وزارت اقتصاد و پلانگذاری و معاونیت نخست وزیری را تا سقوط حاکمیت دکتر نجیب الله تجربه نمود. بعد از پیروزی حاکمیت مجاهدین و آغاز جنگ‌های داخلی و قیام شورای هماهنگی در ۱۱ جدی سال ۱۳۷۱خورشیدی ناگزیر به ترک کشور گردیده و در شهر دوسلدورف کشور آلمان اقامت گزید. کوشانی بعد ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و سقوط حاکمیت طالبان بار دیگر به کابل برگشت و با برخی از شخصیتها و گروه ها و محافل سیاسی(بخشی از حزب افغان ملت،  شورای رستاخیز ملی، شورای دمکراسی و...) پیمان کابل را ایجاد نمودند. اما این تشکل(پیمان کابل) دوام نیاورده و با شخصیتهای مطرح دیگری چون دکتر رسول رحیم، دکتر سید محفوظ ندایی، مرحوم قسیم اخگر و تنی چند به رهبری دکتر رسول رحیم حزب آزادگان افغانستان را ایجاد نمودند. بعد از استعفای رسول رحیم بار دیگر کوشانی به مقام دبیر کل حزب آزادگان افغانستان برگزیده شد. بعدها بر اثر کهولت سن و تکلیف بیماری از این سمت کنار رفته اما به حیث رهبر معنوی این حزب اعزاز و اکرام گردید.
ویژگی های ویژهٔ محبوب الله کوشانی:
۱- شخصیت مقاوم در برابر سختی ها(تجربه پلچرخی).
۲- فداکار از نظر مادی در برابر دوستانش(تجربه پلچرخی).
۳- انسان فروتن و صمیمی در برابر دوستان و سایرین.
۴- حوصله مندی در گفت و شنود سیاسی(تجربه شخصی خودم از ایشان هم در زندان پلچرخی و هم در بیرون از زندان طی نشستهای متعدد).
۵- انسان با فرهنگ و دارای کرکتر عالی در مناسبات اجتماعی.
۶- انسان خوش لباس و منزه در زندگی روزمره.
۷- شخصیت صمیمی و خوش برخورد با همه و سایر ویژگی های دیگر منحصر به فرد.
۸- انسان معتقد و متعهد به ارزشهای انسانی تا هنگام مرگ در تاریخ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۰.
با دریغ که امروز قلبش از تپش بازماند و به ابدیت پیوست. درگذشت این مبارز فرهیخته را به خانواده محترم شان، اقارب و خویشاوندان، دوستان، اعضای حزب آزادگان افغانستان و سایر جامعه عدالت باور افغانستان ابراز تسلیت گفته، روحش شاد و یادش را گرامی می داریم.

************************************

پیام جناب لطیف پدرام نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020
بدرود کوشانی عزیز!
همه می‌میرند!
چه کودکانه خیال میکنی، با آدم‌هایی وا می‌خوری، که فکر می‌کنی به ساده‌گی نمی‌میرند، یا تو دوست نداری بمیرند.
جوان رعنا(به قول دوست عزیزم نعمت‌ میرزا زاده‌ آزرم) از دودمان اشراف-تجار بدخشان به صف انقلابیون پیوسته بود. می‌پنداشتیم از آن معدود آدم‌‌هایی که به آسانی نمی‌میرند، یکی‌اش همین آدم است. هرگز نیاندیشیده بودم، خبر مرگش را روزی خواهم شنید.
امروز شنیدم. خبر تلخ‌طعم و جگرسوز. به پهنای صورت‌ام گریستم. اشک‌های خفه‌شده‌ی دو دهه‌ی پسین زندگی ام را، یکجا و به یکباره‌گی گریه کردم. گریستن، گاهی آدمی را سبکبال می‌کند و مجال دوباره زیستن می‌دهد و حتا پشت بر فراموشی و دست بر عصای اندوه، مجال خندیدن!
چه کش و قوس های سیاسی‌ای؟!.قهر کردیم، گله کردیم، گاهی مقابل هم قرار گرفتیم، روی برتافتیم، ناسزا گفتیم و خشم گرفتیم، اما هیچ کدام از این دلخوری‌ها و جگرخونی‌ها، آن‌چنان ریشه و عمق نداشت، که دوستی‌ها، برادری‌ها، همرزمی‌ها و همدلی‌های پایان‌ ناپذیر ما.
با مرگ کوشانی یکی از دوست‌داشتنی ترین بزرگان خود را از دست دادیم؛ یک روشنفکر، یک انقلابی و عدالت‌خواه نجیب را، انقلابی نجیب را، می‌دانید چه می‌گویم؟
حالا به سخن زیبای لورکا:
برو...!
به هیابانگ شورانگیز حسرت مخور!
بخسب!
پرواز کن!
بیارام!
دریا نیز می‌میرد!
خداحافظ اکه جان!
لطیف‌پدرام
 

****************************************
پیام جناب جاوید کوهستانی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020
با اندوه فراوان  محبوب الله کوشانی  یکی از  رزم اوران نامدار  و پیشگامان  مبارزات عدالت خواهی کشور  در غربت چشم از جهان پوشید . ،او یکی از یاران و همرزمان شهید بدخشی بود و بار امانت   مبارزه را در دشوارترین مراحل بدوش کشید ، کوشانی تلاش های فراوانی برای انسجام و اتحاد حلقات  ازادی خواه انجام داد . روح ان مرد بزرگ شاد و یادش گرامی باد .


**************************************
پیام جناب میربهادر واصفی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 27 اکتوبر 2020
 

 

با دریغ ،افسوس وحسرت خبرشدم که دوست جانی ،یار مشفق دوره های حیات که باهم نزدیکیهای دوستی وقدر دانی پدری ، خاندانی ودوران تحصیل داشته وبعدها ، دراوج برادری ودرجاذبه های معنوی ،شعر وادب وفرهنگ باهم چون روح وجان گره خورده بودیم ولی افسوس در این چند سال آخر جسما" ازهم دور مانده بودیم که با تائسف در دیار غربت به رحمت حق پیوسته وازفیض دیدار محروم شدم .درحالی که ازخداوند توانا بانیاز میخواهم که درپناه الطاف ورحمت خود جایگاهش را بهشت برین وصدر علیین بسازد . نبودش را یک ضایعهٔ جبران ناپذیر دانسته وبه همه باز ماندگان ،دوستان و اهل علم واحساس رحلتش را عرض تسلیت نموده .ازپروردگار عالمیان صبر جمیل واجرجزیل تمنا می کنم.

توجه دوستان وعزیزان را به این سوگنامه معطوف میخواهم :

فسوس ودرد که شد زین گذرگهٔ فانی

رفیقِ مشفق و یارِ عزیز " کو شانی"

کسی که بود مرا درسپیده راهِ حیات

انیس و محرمِ راز و برادرِ جانی

چه لحظه ها که در آئینه ریزشعروادب

به هم به معنی شدیم و رموز عرفانی

به بزمِ اُنسِ "بدخشی "و سرورِ"دهقان"

پیاِ مِ راز شنیدیم ، کلامِ ربانی

سیارهءِ که به خورشید می شود نزدیک

به او زیاده شود فیضِ نور ارزانی

ز زنده یاد" بدخشی" چراغِ جان افروخت

چو ماه نور گرفتی به پرتو افشانی

شنا نمود به بحرِ علوم و شهرت یافت

ادیب و فاضل و دانشورِ بدخشانی

خجسته گوهرِ دریای علم و فضل و شرف

ستوده کوکبِ رخشان ز عشق انسانی

مبارزی که به اندیشه استوار بُدی

چو کوهِ همتی در حادثاتِ طوفانی

ز پاک بازی و تقوا به عدل تکیه زدی

که روشنان بکنند روزگار نورانی

دریغ و حیف به این آرمانِ پاکش رفت

وجیبه ایست به یارانش این فرا خوانی

چو مِهر خُفت به مهتاب می رسد نوبت

که لوحِ سینهٔ شب را کند چراغانی

به غصه ( واصفی ) را هاتفی چنین فرمود

از این دیاِ ر فنا رخت بست " کوشانی "

چهارم عقرب 1399خورشیدی

انا لله وانا الیه راجعون روحش شاد ویادش جاودان باد

 

**********************************

 

پیام جناب سید جعفر نادری نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 26 اکتوبر 2020

 

محبوب‌الله کوشانی درگذشت و به ابدیت پیوست.

او در ادب و احترام در میان دوستان و همرزمان خویش نادر بود.

سیاستمدار ورزیده و توانا، از اوضاع جاری و گذشته مردم افغانستان به تمام معنی آگاه بود.

دارای شخصیت حلیم و از جمله نخبگان سیاست افغانستان بشمار میرفت و برای همه یاران خود یک استاد ورزیده و توانا بود.

سالها با یاران و همفکران خود طرح «حل عادلانه مسله ملی در افغانستان»، قیام در برابر استبداد داخلی و خارجی و بیدارسازی مردم نسبت به حق و حقوق شان صادقانه رزمید و کار کرد.

وفات نابهنگام شان یک ضایعه بزرگ برای همه مردم افغانستان است، بدین وسیله مراتب تسلیت عمیق خودرا برای همه اعضای خانواده محترم مرحوم کوشانی و جمله یاران و هم فکران شان ابراز نموده از بارگاه خداوند بزرگ برایش جنت فردوس خواهانم.

یاد و خاطرات اش گرامی باد.

با احترام

دگر جنرال سید جعفر "نادری"

 

************************************

 

پیام جناب احمد ضیا مسعود نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 1 نوامبر 2020

 

یادِ آن یارِ سفر کرده گرامی باد

جای حسرت و افسوس است که شخصیت دانشمند و سیاستمدار ملی‌گرا، محبوب الله کوشانی را در دیار غربت از دست دادیم. مرحوم کوشانی، عمر شریف خود را برای حل عادلانه‌ی مساله‌ی ملی در افغانستان سپری کرد. به آنچه می‌گفت ایمان داشت و برای تامین عدالت اجتماعی در کشور ما با قلم و اندیشه‌اش مبارزه می نمود. مرحوم کوشانی یکی از راهیان مکتب شهید طاهر بدخشی بود که نقشه‌ی راهی را برای پایان دادن به ستمِ‌ قومی ترسیم کرد و اندیشه‌هایش کشور عزیزمان را در مسیر رسیدن به وحدت ملی یاری رساند.

برای مرحوم کوشانی از خداوند طلب مغفرت دارم و برای خانواده و بازماندگان شان صبر جمیل استدعا می کنم.

 

************************************

 

پیام جناب حبیب محب زاده نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 26 اکتوبر 2020

 

محبوب‌الله کوشانی هم در گذشت. ۷ سال قبل سعادت دیدار و آشنای با او برایم میسر شد. در تمام سفرهایش به کابل به دیدنش می‌رفتم. او در ادب و احترام نادر بود. من با بزرگ سیاسی مثل او ( با ادب و با احترام) در افغانستان هنوز رو به رو نشدم. جمع ما همیشه با او با زبان انتقاد و گلایه صحبت می‌کرد. اما او در برابر همه‌ی انتقادها سرگذشت سازمان انقلابی زحمشت کشان افغانستان را ( خطاها و خوبی هایش را) بی طرفانه و همه جانبه هر بار برای ما توضیح می‌داد. هفته قبل برایم زنگ زد و گفت خبر شدم مرحوم اسماعیل اکبر در کتاب خاطرات خود در مورد قتل سفیر امریکا در کابل چیزی‌های گفته است. گفت همین موضوع را دوباره ببین و برایم بفرست. همچنان قرار بود در همین هفته نوشته‌ای از زنده یاد محمدطاهر بدخشی را برایش بفرستم و او توضیحاتی ارایه کند. اما مرگ مجال این کار را برای او نداد. او چندبار برای من گفت:«من را استاد و رهبر صدا نکنید.» اما او برای ما پدر،‌ استاد و رهبر بود. ما او را و یاران او را برای طرح «حل عادلانه مسله ملی در افغانستان»، قیام در برابر استبداد داخلی و خارجی و بیدارسازی مردم نسبت به حق و حقوق شان فراموش نمی‌کنیم.

یادش گرامی باد.

 

************************************

 

پیام جناب محمد یونس قانونی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020

 

انا لله و انا اليه راجعون

كشور ما امروز بار ديگر با از دست دادن يكتن از فرزندان رشيد عدالت خواه خويش سوگوار گرديد

محبوب الله كوشاني شخصيت فرهيخته ، نامور، و طليعه دار مبارزه عليه استبداد و تبعيض جهان فاني را وداع گفته به أبديت پيوست .

كوشاني عمرش را در مبارزه بمنظور تحقق عدالت اجتماعي و برابري همه شهر وندان كشور وقف نمود . وفات اين شخصيت مبارز و داد جو ضايعه بزرگي به جامعه عدالت خوا، كشور و حوزه تمدني ما مي باشد .

مراتب تسليت و غم شريكي خودرا به خانواده و باز ماندگان مرحوم محبوب الله كوشاني إبراز نموده از خداوند منان براي مرحومي بهشت برين و به باز ماندگانش صبر و اجر بزرگ استدعا مي نمايم

روحش شاد و يادش گرامي باد

 

 

************************************

 

پیام جناب ظهورالله ظهوری نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020

 

با زنده یاد محبوب الله کوشانی از نوجوانی آشنا بودم. بزرگان خانوادۀ ما نیز دوست بودند. پدرکلانم مولوی محمد قاسم خان عالی مشهور به معین و برادرش شاه عبدالله یمگی بدخشی با شادروان مخدوم عصمت الله خان که به رئیس مشهور بود، رفیق و همدم بودند. اما دوستی من با کوشانی درکابل به برکت استادم محمد طاهربدخشی نُضج گرفت؛ زیرا محبوب جان در سالهای تحصیلش درمکتب حبیبیه با بدخشی زنده گی می کرد و گاهی که در گردهمایی های دوستان بدخشانی در کابل وی را می دیدم، بنا به سوابق خانواده گی صمیمیت ما فزونی می گرفت. چرخ روزگار طلیعۀ روشنگری را چنان درخشانید که آشنایی ما به هم اندیشی مبدل شد.

در سال 1343 خورشیدی در آغاز تحصیل دانشگاه کابل که بدخشی در مجلۀ اقتصاد دانشکدۀ حقوق کارمی کرد و گاه گاه به دیدنش می رفتم، به تشویق وی به جنبش نو پای مترقی کشور پیوستم و به دنبالش گام نهادم. سال های بعد که سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان را به رهبری بدخشی ایجاد نمودیم، با کوشانی که آن وقت یکی از هوا خواهان این سازمان بود، بیشتر آشنا شدم .

پس از قیام مولانا باعث وهمراهانش درجوزای 1354 خورشیدی در درواز که بدخشی زندانی شد؛ و من درجرم بدخشان بودم، کوشانی به این سازمان پیوست و با رهبری آن وقت به کار پرمخاطرۀ سیاسی پرداخت. ازآن پس دوستی ما به رفاقت ارتقا نمود وهمسنگر شدیم .

از سال 1356 که در کابل مسکن گزین شدم، در وظایف مشترک سیاسی صمیمیت وهمدلی مان افزایش یافت. پس از رهایی از زندان پلچرخی در 16 جدی 1358خورشیدی یکجا با وی و دو، سه تن دیگر که زنده مانده بودیم، به کار احیا وبازسازی سازا پرداختیم و تا آخرسال 1370 مدت 11 سال یکجا کار و پیکار می کردیم. با فروپاشی جمهوری افغانستان بازهم درهالند وآلمان در کنارهم بودیم و رفت و آمد داشتیم.

محبوب الله کوشانی انسان با تدبیر، صمیمی، خوش برخورد، ظریف، با حوصله و با گذشت بود. من او را " بچۀ کاکا " می گفتم و هر دو شوخی و مزاح می کردیم و مانند دو برادر بودیم. وقتی به خانۀ من می آمد، آنچه که میل داشت, بی تعارف به ینگه اش فرمایش میداد. یکجا می خوردیم و درضمن اجرای وظائف سیاسی مان همیشه شوخی می کردیم و می خندیدیم. آن سالها با وجود دشواری های طاقت فرسا برایم سالهای پر افتخار اند .

رود بار زنده گی جریانی است که با شتاب پیش می رود و ما را با خود می برد ؛هیچ کسی نمی تواند به عقب برگردد. حیف که این یارقدیم ورفیق و ندیمم را که می توانست سالهای دیگری نفس بکشد؛ زود ازما گرفت .

خدمت مادر گرامی شان، بانو کوشانی و دختران، برادران، خواهران و همه بازمانده گان این یار دیرین و همرزم افتخار آفرینم، ابراز تسلیت می نمایم وخود را درین اندوه بزرگ با ایشان شریک می دانم.

روانش شاد و یادش گرامی باد!

 

************************************

 

پیام جناب صلاح الدین ربانی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020

خبر شدم که محبوب الله کوشانی از مؤسسان و رهبران حزب آزادگان افغانستان در پی بیماری ای که داشتند، در گذشته اند.

انا لله و انا الیه راجعون

مرحوم کوشانی از فعالان سیاسی هدفمند و صاحب فهم و اندیشه واضح و روشن در مورد مسایل ملی بود. او در قطار دیگر هم فکرانش، اهداف، آرزوها و برنامه هایی برای افغانستان و مردم این کشور داشت و در راه اهداف و آرمان های خویش نیز یک عمر مبارزه نمود.

با عرض تسلیت به خانواده مرحومی، اعضاء و رهروان حزب آزادگان، برای مرحومی بهشت برین و به بازماندگان شان صبر و شکیبایی از بارگاه ایزد متعال تمنا دارم.

 

************************************

 

خبر بی بی سی نشرشده به تاریخ 25 اکتوبر 2020

 

محبوب‌‌الله کوشانی، از چهره‌های سرشناس جنبش چپ افغانستان درگذشت 

۴ آبان ۱۳۹۹ - ۲۵ اکتبر ۲۰۲۰

محبوب‌‌الله کوشانی از سیاستمداران چپگرای افغانستان بود

محبوب‌الله کوشانی، از چهره‌های برجسته جنبش چپ در افغانستان در اثر ایست قلبی در ۷۶ سالگی در آلمان درگذشت.

آقای کوشانی متولد سال ۱۳۲۳ خورشیدی در شهر فیض آباد ولایت بدخشان، در شمال افغانستان بود. او آموزش‌های دبیرستانی خور را در لیسه حبیبیه کابل تمام کرده بود و تحصیلات عالی خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته اقتصاد سیاسی در سال ۱۳۴۹ خورشیدی از دانشکده اقتصاد سیاسی دانشگاه ماسکو دریافت کرده بود.

پس از انتشار خبر درگذشت او از سوی بستگانش، شمار زیادی در شبکه‌های اجتماعی افغانستان در مورد کارنامه و شخصیت او نوشته‌اند.

آقای کوشانی در گذشته عضویت گروه چپگرای سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) را داشت که بعدها تحت رهبری طاهر بدخشی فعالیت می‌کرد. آقای کوشانی سپس تا دبیر اولی و رهبری این این سازمان ارتقا یافت.

با آغاز حاکمیت اداره تحت حمایت شوروی سابق در سال ۱۳۵۷ در افغانستان، سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) در ردیف احزاب مخالف دولت درآمد اما در سال‌های پسین حاکمیت "حزب وطن" و اعلام برنامه "آشتی ملی" از سوی دولت وقت، این حزب نیز به دولت پیوست.

محبوب الله کوشانی در سال ۱۳۷۳ پس از حاکیمت مجاهدین در کابل کشورش را ترک کرد و به آلمان رفت اما در بهار سال ۱۳۸۴ دوباره برای آغاز فعالیت های سیاسی به این کشور برگشت و در سال ۱۳۸۸ خورشیدی از نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بود.

آقای کوشانی در پی ادغام سازا و چند گروه مشابه دیگر در چارچوب یک حزب جدید دیگر موسوم به حزب آزادگان، به معاونت این حزب برگزیده شد و نامزد همین حزب برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خورشیدی بود.

محبوب الله کوشانی یک دوره کوتاه در زمان حاکمیت تحت حمایت شوروی سابق بر اساس موافقتنامه دولت آن زمان با سازا ، به معاونت نخست وزیری رسید ولی در اسد/مرداد ۱۳۶۹ از این سمت استعفا داد.

محبوب‌الله کوشانی ۷۶ سال سن داشت و بیش از بیست سال عمر خود را در کشور آلمان سپری کرد.

شماری از کاربران شبکه های اجتماعی و از هواداران آقای کوشانی در گذشت او را "ضایعه‌ای بزرگ" خوانده‌‌اند و مبارزات سیاسی وی را در راستای تامین عدالت اجتماعی در افغانستان عنوان کرده‌اند.

 

************************************

 

پیام جناب حشمت رادفر نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020

 

یکی از خلا های بزرگ اندیشه سیاسی / اجتماعی در افغانستان، گسست و انقطاع معرفتی موجود میان جریان های سیاسی دستکم ۵۰ سال گذشته و نسل امروز افغانستان است.

طرف های درگیر در نیم قرن منازعات و تحولات سیاسی کشور همواره کوشیده اند، تا با جعل واقعیت ها و جرح و تعدیل سوگیرانه کارکرد ها و دیدگاه های خویش، از خود فرشته های معصوم ترسیم کنند و "دیگران" را عامل هرچه نابسامانی و عقب ماندگی و جنگ و بحران و... معرفی کنند.

در این میان به نظر میرسد که جریان چپ "دموکراتیک" که داعیه عدالت خواهانه و برابری طلبانه داشته اند، همواره بین دو سنگ ایدیولوژی های راست و چپ افراطی آرد شده اند و با ظالمانه ترین و غیر واقع‌بینانه ترین داوری های سیاسی و ایدئولوژیک روبرو شده اند.

آقای محبوب الله کوشانی از رهبران و چهره های خوشنام، معتدل و بامدارای جنبش چپ افغانستان بوده، در سمت های مختلف رده های بالایی قدرت تا سقوط حکومت داکتر نجیب الله کار کرده و انتظار میرود تا در سال های مهاجرت قادر به نگارش روایت واضح و روشنی از فعالیت ها، دیدگاه ها و کارنامه های جنبش چپ افغانستان شده باشند تا نسل امروز و فردای کشور بتواند تصویر واضحی از فراز و فرود های این جنبش در بیش از نیم قرن گذشته داشته باشند.

دستکم من اطلاعات موثقی در باره آثار و نوشته های قای کوشانی ندارم. اما این توقع ام از آنجا ناشی می‌شود که ایشان، دستکم دونیم دهه از واپسین سال های عمرش را در بیرون و بیرون از مناسبات و زد و بند های دوامدار میان سیاسیون راست‌گرای جهادی و تکنوکراتان قوم‌گرای حاکم در کابل که تا دم مرگ حرص شان برای قدرت و ثروت تمامی ندارد و به خود فرصت و امکان ایستادن و نوشتن و تفکر به خود نمی‌دهند زیسته و دستکم برای باز اندیشی و بازنویسی خاطرات خویش فرصت زیادی داشته است..

روان این مرد مبارز و نیکنام را شاد میخواهم...

 

************************************

 

پیام جناب فریدون خاوری نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 25 اکتوبر 2020

 

من به رهبر و رهبر پرستی باورمند نبودم و نیستم. اما رابطه‌ی من با رفیق کوشانی از جنس دیگری بود. از کودکی، از آن‌جایی که به یاد دارم، او را کاکا می‌گفتم، و بیش‌تر رفقای پدرم را.

کودک بودم و هنوز پا به مکتب نگزاشته بودم که در چهل‌ستون کابل، در حویلی خامه‌یی که می‌نشستیم گاه، گاهی دوستان سیاسی پدرم دروازه‌ی خانه را دق‌الباب می‌کردند. من با نام و چهره‌ی هریک‌شان آشنا بودم و اگر اعضای خانه‌واده می‌پرسیدند که مهمان کیست؟ به خوبی جواب می‌دادم که؛ مثلن: کاکا کوشانی، کاکا ظهوری، کاکا پهلوان قیام و... . اما در بیرون از محیط خانه و خانه‌واده گرفتن نام این کاکاها قدغن بود برای ما و من باید این سانسور را هم در مورد خود ب رعایت می‌کردم و هم متوجه‌ی که کوچک‌تر از من بود، می‌بودم. بعدها این سانسورها کاهش یافتند، ما بزرگ‌تر شدیم و فضاها دگرگونه‌تر.

با سقوط دولت نجیب و آغاز جنگ‌های تنظیمی در کابل، کاکاها به هر سو پراگنده شدند و ما به سوی بدخشان رفتیم. با رفیق کوشانی دیگر تماس و ارتباطی نبود. کم، کم گرمای یادش در ذهن یخ‌زده‌ام به سردی گرایید تا این که در کابل، در دوره‌‌ی حکومت آقای کرزی دوباره رفیق کوشانی را دیدم و چند روزی با او و رفیق بازمحمد بروز، جوان نیکو سیرت، با هم در یک اپارتمان سپری کردیم. در این مدت گاه او را کاکا و گاهی کوشانی صیب خطاب می‌کردم. و این بار با کاکا کوشانی بیش‌تر و به‌تر شناخت حاصل کردم. وقتی با او به صحبت می‌نشستم، لذت می‌بردم؛ از لحن ملایم و خیلی دوستانه‌اش، از سخن گفتن باکلاسش، از آراسته‌گی‌اش، از دانش و معلوماتش در بخش‌های گوناگون و... .

بعد از این باهمی روابط ما گرم بود و ارتباط از دریچه‌های گوناگون مجازی شعله داشت.

تا این که در این روزها سخن از وضعیت بد صحی‌اش بود و بالآخره امروز صدای جرس پیش‌قراول عزراییل و نبود او. نبود یک رفیق انقلابی، آزاده، با فهم و... .

کوشانی بعد از جمشید خاوری و معاون باقی یگانه رفیقی بود که من بیش‌ترین فیض را در اندیشه‌ی سیاسی از او برده‌ام.

رفیق محبوب الله کوشانی با همه‌ی دغدغه‌های نیکش دیگر در میان ما نیست.

یادت گرامی باد، رفیق!

 

************************************

 

پیام جناب ظهیر آصفی نشرشده در رویۀ فیسبوک ایشان به تاریخ 30 اکتوبر 2020

 

وداع با یک دوست. هوا ابری است .گویی آسمان هم عزا دار است .امروز مراسم خاکسپاری انسان بزرگی است. محبوب الله کوشانی ، مرد آزاده خواه و دانشمند، مبارز خستگی ناپذیر و جسور در برابر ستم ملی و طبقاتی در افغانستان ،خواستار ترقی و شگوفایی کشور و طرفدار  تساوی حقوق برابر همه ملیتها و اقوام سر زمین ما بود.  کوشانی بزرگوار یک شطرنجباز ماهر و خلاقی هم بود. گسترش مهره ها در بهترین موقعیت ها و حرکات ژرف استراتیژیک را دوست داشت و با محاسبه دقیق وضعیت های دشوار و  پیچیده ، توانایی خاصی در گرفتن تصمیم درست و  غیر معمولی(غیر ستندرد) داشت. در زمان جنهوری داود خان سالی قهرمان شطرنج افغانستان شده بود از انزمان عضویت تیم ملی شطرنج کشور را هم داشت. در سالهای ۵۷-۵۸ در زمان تره کی-امین زندانی بود و بعد از ششم جدی ۱۳۵۸ آزاد گردید.  در کنار کارها و مبارزات سیاسی اش در مسابقات تیم ملی شطرنج اشتراک میکرد .در نیمه دوم دهه شصت مدتی معاون صدراعظم افغانستان مقرر گردید.  آغای کوشانی در سالهای دوری از وطن در مسابقات متعدد بین المللی شطرنج در ترکیب تیم ملی  افغانستان حضور داشته است: سال ۲۰۰۲ در المپاد شطرنج در سلوانیا، سال ۲۰۰۴ المپیاد شطرنج در هسپانیا ، سال ۲۰۱۴ امپاد شطرنج در ناروی و سال ۲۰۱۷ در تورنمنت تیمیهای اماتور شطرنج در لیتوانیا. البته ایشان در ترکیب تیم شطرنج شهر دویسبورگ المان هم مسابقات زیادی کرده و همچنان در مسابقات اوپن شطرنج در فرانسه و هالند  بازی کرده اند.  قابل یاداوری است که در سال ۲۰۰۴  در المپاد شطرنج شهر کالویا هسپانیا  دوشطرنجباز از افغانستان محبوب الله کوشانی و ظهیرالدین آصفی رسما لقب فیده ماستر شطرنج  FM را کسب نمودند. کوشانی در ترکیب تیم شطرنج افغانستان در سال ۲۰۱۷ در مسابقات لیتوانیا نیز مدال مقام دومی تیمی را به دست آورده  است.  سلول سلول وجود  کوشانی اندیشمند سرشار از شور و عشق به وطن و زندگی بود. این انسان بزرگ شعر و ادبیات فارسی و ادبیات کلاسیک جهان را خوب میشناخت و در مطالعه دست بالایی داشت. تا خرین روز های زندگی اش عاشق بازی شطرنج باقی ماند.    روانش شاد و یادش همیشه گرامی باد

 

ادامه دارد...

 

 

 







به دیگران بفرستید



دیدگاه ها در بارۀ این نوشته

هاشم قانع24.10.2021 - 20:27

 كمتر كسى مشل شادروان كوشانى در عصری كه خودفروشى و فخرفروشى مود روز بود، پابرجا و ثابت قدم ماند و رآه و روش بدخشى بزرگ را با خردورزى و فداكارى ادامه داد. شادروان محبوب الله كوشانى دين خود را در برابر ميهن و مردمش صادقانه ادا كرد. روحش شاد و يادش جاويدان باد

فرزاد مجيدپور25.10.2021 - 15:35

 مردی که:
ضمنِ دیگر ویژگی‌های بلند شخصیتی‌اش، ماه حوت سال ۱۳۶۵خ، قسمت از زمین پدری خود را در منطقه «کوچه سنگ» ساحه دشت قُرغ فیض‌آباد، بدخشان بدون اخذ پول به تعداد مستحقین اعضای آواره سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان (سازا) توزیع نمود.
روحش شاد و یادشان گرامی‌باد!

آریا03.01.2021 - 19:57

  امتحان زندگی
بی تو چسان و چون برم، بار گران زندگی
رفتی ز بر چه ناگهان، روح و روان زندگی
رفتی و رفت جان و دل، نیست دگر ز کس امید
دل به چه بندم و به کی، بی دل و جان زندگی؟
آختی تبر به سر چنان، کاندیشه ای به سر نماند
یکسره شد برون ز سر، سود و زیان زندگی
هر چه بُدَم ز برگ و بار، رَفته فرو ز شاخسار
رُفته ز خرمنم نشان، باد خزان زندگی
کنون چو آن کهن نخیل، ابن السّبیل سلسبیل
پژمردم و بی طاقت و تاب و توان زندگی
تا شد از عرشه ناخدا، کشتی چسان برم به کام
دیگر نباشدم به دست، چرخ سکان زندگی
چون از جنان فرآمدی، بازگشتی و نیامدی
چون دادی دل به چون سرا؟ بی همرهان زندگی
چون رفتی بی من و قمر؟ بشکستی ام تو بال و پر
سوزم ز نو بار دگر، در امتحان زندگی!

علی شاه صَبّار04.11.2020 - 03:40

 جناب مرحوم محبوب الله کوشانی، معاون اسبق صدارت عظمی در زمان ریاست جمهوری دکتر نجیب الله، یکی از چهره های بسیار صمیمی سیاست و فرهنگ کشور بود. او مردی بود، که صداقت و راستی را در سیاست میخواست در صدر قرار داشته باشد، و از سیاستبازیهای توأم با چال و فریب، نفرت داشت. او خیلی علاقمند بود تا بااصناف، اقشار و گروهای مختلف جامعه در ارتباط باشد، و همواره از نظریات ایشان استقبال میکرد. نقد و ردیه های او نیز بر نظریات دیگران در منتهی راحتی صورت میگرفت. با تأسف، آشنایی کوتاهی که با این مرد شریف داشتم، و با بحثهای گویا سیاسیی هم، که همراه بود، منطق استدلالش مخاطب را مجذوب میساخت. مرحوم کوشانی اکنون در میان علاقمندان و همرزمانیست، ولی جای و مقام او مطمئنم که همیشه خالی خواهد بود. من به خانواده، دوستان و همرزمانش، درگذشت وی را تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال آرامش ابدی را برایش استدعا مینمایم، یادش همواره گرامی باد، جنت مقامش.

فرزام اکبری03.11.2020 - 04:11

 دیروز مراسم فاتحه خوانی این شهسوار سیاست و دانایی بود. با آن که در نزدیکی مسجد عمل شنیع تروریستی انجام شد اما عاشقان و همباوران این مرد استثنایی تاریخ، با پای پیاده حضور پیدا کردند تا روان این رهبر آزاده شاد گردد. کوشانی صاحب شخصیتی بود کم نظیر که بدون مبالغه نظیر آن به این زودی ها پیدا نخواهد شد. او آزاد زیست، آزادانه مبارزه کرد و با عزت با جهان فانی وداع کرد. من از نزدکیترین کسان به این مرد بزرگ بودم، خاطرات شیرینی دارم و درس‎های مهمی به من داده است که در فرصت مناسب همه‎ی آن‎ها را خواهم نوشت. بزرگان زیادی را دیده‎ام اما به بزرگی این انسان و استاد وارسته نمی رسند. استاد بخواب ما رهروانت با جان ودل راهت را ادامه خواهیم داد.

داکتر عبید الله فضلپور01.11.2020 - 16:03

 روان شان شاد راه شان پررهروباد.

شهرزاد فکرت29.10.2020 - 08:01

 خزان، عقرب شومی به ما بلا شد و رفت
نسیم، آفت جان اقاقیا شد و رفت

غریو تندری از ما گرفت لبخند و
نگاه همنفسان خالی از جلا شد و رفت

یل ِ فَراز سر و داستان پیکارش
چه تلخ، حسرت ورد زبان ما شد و رفت

سخنوری که عدالت مدار حرفش بود
به نسل، نسل دگر نیک رهنما شد و رفت

در این زمانه که جز درد توده هیچ ندید
گلوی درد همان توده را صدا شد و رفت

فهیم بود، مرامش بلند و آزاده
 و در مبارزه اش قامت رسا شد و رفت

هجوم مخمصه ها روی ملتش باقیست
صد آه و درد، که خود ختم ماجرا شد و رفت

#شهرزاد_فکرت
#نگین_بدخش

روان آزاده و مهربان تان در مینو، یاد تان نزد من همیشه جاوید است.

م . ش . ف 29.10.2020 - 12:13

  عرض تسلیت :-

کوزه گر که کوزه سازو کوزه شکن است
جامی راکه نه باید می شکست شکسته است
اگر صدسال زاری کنیم و صد قرن عربده
شیشه ای دلی که یک بار شکست شکسته است
با سلاح رضاء می نتوان رفت به جنگ قضاء
درین معرکه، کرچ وکمان، سپر شکسته است
فاذاجاءاجلهم لایستاخرون ساعت ولایستقدمون
دست علاج درین حکم مقرر شکسته است

تسلیت باد به همه دوستان و یاران عزیز
زین غم دل بحر و بر و بشر شکسته است
کبوتری بود نشسته بر شاخسار عدل و صلح
دست قضاء بر و برگ و شجر شکسته است
کل نفس ذایقت الموت ثم الینا ترجعون
شرب بقا کجاست؟ بودِ مخیر شکسته است

از امارات متحده عربی: ۲۸/۱۰/۲۰۲۰
مطلع سخن وام مفهومی است ازحکیم و فیلسوف بزرگ خراسان زمین
( ۴۴۰ - ۵۱۷ هجری ق )
سوره هفتم آیت ۳۴ و سوره ۲۹ آیه ۵۷

ضیا مصدق حافظی 28.10.2020 - 02:49

 روان آن بزرگمرد شاد یاد او و خاطرات مبارزاتش جاویدانی باد.

فروغ فکرت27.10.2020 - 09:16

 مرد نمیرد به مرگ، مرگ از او نام جست
نام چو جاوید شد، مردنش آسان کجاست؟

درگذشت شخصیت بزرگ، سیاست مدار انسان دوست وعدالت طلب کوشانی صاحب، اندوه بار و مایه ی تاثر و تاسف عمیق و بی پایان است.
  نبود شان ضایعه بزرگ و دردیست سخت طاقت فرسا به خانواده، دوستان وهمباورانشان.
 جای خالی شان برای همیش احساس خواهد شد.

تسلیت وغم شریکی مانرا  حضور خانواده ی محترم، دوستان وهمه همرزمانشان ابراز داشته، خویش را در این غم و اندوه بزرگ شریک می‌دانیم.

 فردوس برین مکان ابدی شان باد و یاد وخاطرات شان جاویدان.

فروغ، ساسان، و جلال فکرت


م . ش . فروغ27.10.2020 - 10:05

 دعا و استرحام:

در شب سیه رهروان را راه گشته است گم
در آسمان صاف شکوه قمر شکسته است
زبان از تشنگی به حلق گردیده است وصل
مگر آبیار چشمهء کوثر شکسته است
کیست تا پیام محروم رساند به گوش عدل
آزادگان را بال کبوتر شکسته است
اندوه بی دریغ در صحرا پیچیده است
خاطر آهووان را این خبر شکسته است

از لا تقنطوا امید عفو داریم بر تقصیرات
خدایا انفعال ، پا و کمر شکسته است
الهم اغفرلی و له، ورد زبانم کن
بسیار عاجزیم مارا بال و پر شکسته است

امارات متحده عربی :۲۷/۱۰/۲۰۲۰
بیت آخر پیش از مقطع اشارت تلمیحی است به
آیت ۵۳ سوره مبارک ۳۹ کلام ربانی


خاطره همره26.10.2020 - 14:34

 ‎روح و روان آزاده و بلند تان شاد و یادتان همیشه گرامی و ماندگار است

‎در باغ شاخ کاج و صنوبر شکسته است
‎در خانه سقف و پنجره و درشکسته است

‎روح و روان و خاطر آزاده گان شهر
‎در ماتم نبودن رهبر شکسته است

‎سالارِ با صلابت و پدرود تلخ او
‎دل را میان شعله آذر شکسته است

‎ در خاطر غمین من این درد جانگداز
‎فکر و امید زندگی در سرشکسته است

‎ققنوس وار راه و مرام اش به نسل نسل
‎آتش به جاست چند اگر پر شکسته است

‎خاطره همره
25/10/20

شاهین26.10.2020 - 19:29

  روانش شاد باد و جایگاهش بهشت برین باشد و خداوند صبر جمیل برای خانواده اش بدهد.
نام

دیدگاه

جای حرف دارید.

شمارۀ رَمز را وارد کنید. اگر زمان اعتبارش تمام شد، لطفا صفحه را تازه (Refresh) کنید و شمارۀ نو را وارد کنید.
   



رویدادها